1
صبح شنبه خجسته و مریم شبانی به رم رفتند تا از آنجا پس از بازدید از آن شهر به ونیز بروندو بعد به ایران بازگردند. روز گذشته ایشان به فلورانس رفتند و از این شهر مهم و تاریخی و فرهنگی دیدن کردند.
اما عصر جمعه با من در بارة اشتغالاتم در اینجا و نیز برخی مسائل سیاسی جاری در ایران مصاحبه ای ترتیب دادند که قرار است در روزنامه اعتماد ملی منتشر شود.
2
در روز یکشنبه دو مقاله از من در دو سایت رور و راه سبز منتشر شدند. اولی با عنوان «انقلاب مخملی نام رمز دگراندیشی» و دومی «یک بام و دو هوا؟!».
3
مهمترین رخداد این روزها برگزاری دومین جلسه محاکمه دستگیرشدگان اخیر است که روز شنبه در تهران صورت گرفت. در این جلسه نیز طبق معمول شماری از دستگیرشدگان از جمله زیدآبادی، تاجرنیا، هدایت آقایی و . . . حضور داشتند. نیز یک دختر فرنسوی به نام کلولید ریس (که در دانشگاه اصفهان زبان فرانسه تدریس می کرده و زبان فارسی هم می داند و چندی پیش به اتهام ارسال گزارش به خارج بازداشت شده است) و یک فرد ایرانی به عنوان تحلیلگر سیاسی ارشد سفارت انگلیس در تهران و نیز یک خانم ایرانی شاغل در بخش فرهنگی سفارت فرانسه (خانم نازک افشار) در این جلسه حضور داشتند. کیفرخواست طولانی داستان که در این مراسم قرائت شد، یک داستان بلندی از چگونگی دخالت کشورهای خارجی و به ویژه انگلیس و آمریکا و فرانسه در انقلاب مخملی و چگونگی ارتباط اصلاح طلبان و به گفته دولت کودتا و دستگاه قضایی در اختیار دولت آشوبگران است. داستانی که فقط می تواند از ذهن چند بیمار روانی و دارای اختلالات روحی تراوش کرده باشد. در این نوشته هر اقدام فرهنگی و سیاسی و یا روزنامه نگاری اصلاح طلبانه و دگراندیشانه، به صرف تفاوت با ایدئولوژی حاکم، اقدام توطئه گرانه بر ضد «نظام مقدس جمهوری اسلامی» تفسیر شده و تمام اینها البته مقدمه برای انقلاب مخملی و اخیرا بسترسازی برای طرح تقلب در انتخابات و آشوبگری بوده است. حتی گفته شده است که در سال 1381 هابرماس در سفر به تهران به طور محرمانه در منزل کدیور با حضور مجتهد شبستری و حجاریان برای پیشبرد سکولاریسم در ایران تبادل نظر شده است! اگر این ذهن بیمار نیست، پس ناشی از چیست؟ البته این سخن با حسن ظن همراه است و گرنه باید اذعان کرد که این همه دروغ پردازی آگاهانه است و در واقع به دلیل فقدان دلیلی برای اثبات انتساب جنبش به بیگانه ناچار شده اند دست به چنین چرندیاتی بزنند.
کودتاگران با نشاندن یک دختر بیگناه فرانسوی و دو کارمند ایرانی در دو سفارتخانه خارجی می خواهند از یک سو ادعای خود مبنی بر دخالت خارجیان در اعتراضات اخیر ثابت کنند و از سوی دیگر اقتدار خود را به رخ خارجی ها و داخلی ها بکشند.
نکته دیگر این است که در این دادگاه متهمانی از گروهی به نام «انجمن پادشاهی» و متهم به بمب گذاری در سال گذشته در حسینیه شیراز و افرادی متهم به عضویت در سازمان مجاهدین خلق در کنار افرادی از چهره های اصلاح طلب و وابسته به حاکمیت قرار داده بودند.
اما در این دادگاه تا آنجا که متوجه شدم فقط آقای رسام کارمند و تحلیلگر سفارت فرانسه و خانم فرانسوی و یک متهم انجمی پادشاهی سخن گفتند. رسام نیز طبق معمول همان ادعاهای کیفرخواست را کم و بیش تکرار کرد اما از آنجا که اساس ادعاها اهمیتی نداشت، به اصطلاح اعترافات نیز دارای مطالب مهم و مجرمانه نبود. گرچه اعترافات متهم انجمن پادشاهی تا حدودی متفاوت بود اما روشن است که هیچ سخنی در چنین دادگاهی قابل اعتماد نیست.
به طور کلی باید گفت گرچه دادگاه های سیاسی نظام جمهوری اسلامی همیشه خلاف قانون و خلاف تمام موازین حقوقی و عادلانه و حتی شرعی بوده است اما این دفعه واقعا ابتذال و انحطاط و ظلم و تضییع حقوق متهمان در اوج خود قرار دارد.
این دادگاه و اعترافات مطرح شده در آن نیز با واکنش های گستردة داخلی و خارجی مواجه شد. اتحادیه ارویا و دولت های آمریکا و فرانسه و انگلیس و برخی کشورهای دیگر اروپایی این دادگاه را شدیدا محکوم کرده و آن را مضحک و تحریک کننده و تحقیرکننده توصیف کردند و ضمن درخواست پایان دادن به این بازی رسوا، نسبت به پیامدهای آن به ایران هشدار دادند.
در همین روز شماری از خانوادهای زندانیان به عنوان اعتراض به روند دادگاه در خارج از دادگاه انقلاب دست به اعتراض زدند و با اینان نیز برخورد خشونت آمیز شد و افرادی نیز بازداشت شدند.
امروز سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی اطلاعیه ای صادر کرد و در آن دادگاه دوم را به شدت مورد انتقاد قرار داد و آن را رسوا و نشانه تغییر ماهیت نظام دانسته است و افزوده که این سازمان در کنار مردم با دولت کودتا مبارزه خواهد کرد
4
دعوا بر سر بازداشتگاه کهریزک بالا گرفته و هر روز در عین حال که ابعاد تازه ای از جنایات آن افشا می شود، جدال بر سر مسؤلیت مسؤلان نیز افزون تر می گردد. دادگستری و قوه قضاییه نیروی انتظامی را مسؤل می شناسد و نیروی انتظامی نیز توپ را در زمین مقامات قضایی می اندازد. اما واقعیت این است که مجموعه نظام و ارکان آن است که چنین اجازه ای به چنان جانیانی می دهد و لذا مسؤلیت این رخدادها با همه است و از جمله هم دستگاه قضایی مسؤل است و هم نیروی انتظامی و هم پارلمان و نمایندگان مردم و مجلس که کمیته حقیقت یاب تشکیل داده است. اما طبق معمول این گونه نمایش ها هر گز به جایی نمی رسد.
به هر حال طبق یک گزارش تا کنون 15 تا 20 نفر در این زندان مخوف زیر شکنجه مرده اند. در روزهای اخیر نام کسانی چون کیانوش آسا، آرمان استخریان، اشکان سهرابی، پویا مقصود بیگی و مهرداد مهاجر به عنوان شهدای کهریزک مطرح شده اند.
طبق یک تحقیق جدید از 87 نفر شهدای جدید جنبش 12 زن (15 در صد) و 66 نفر مرد بودند و از کل تعداد کشته ها 21 نفر دانشجو (30 در صد) بودند که 7 نفر آن ها در کوی دانشگاه به شهادت رسیده اند و بقیه جانباختگان 2 نفر زیر شکنجه در زندان و 12 نفر به واسطه ضرب و شتم (با باتوم، میلگرد و . . .) و 31 نفر با گلوله و 33 نفر هنوز دقیقا مشخص نشده است و 47 نفر در تهران و 4 نفر در شهرهای اصفهان و مشهد و شیراز و کرمانشاه بوده اند. در گزارش ها آمده بود که چند روز پیش مراسم بزرگداشت کیانوش آسا در کرمانشاه برگزار شد که حدود ده هزار نفر در آن شرکت کردند که البته با حمله مأموران و دستگیری شماری از مردم همراه بود. این جوان دانشجو بود.
5
ملی – مذهبی ها با صدور بیانیه ای خطاب به احزاب اصلاح طلب (از جمله مشارکت، مجاهدین انقلاب، کارگزاران، مجمع روحانیون مبارز . . .) به حمایت از آنان پرداخته و کوشیده اند به آنان بگویند که این برخوردها و اعتراف گیری ها و دادگاه های نمایشی تأثیری در افکار عمومی ندارد.
6
شخصی به نام جوانی از سرداران سپاه و رئیس دفتر سیاسی سپاه با انتشار مقاله ای در ارگان این نهاد نظامی (نشریه صبح صادق) گفته است که کسانی چون موسوی و خاتمی و کروبی و موسوی خوئینی ها و موسوی لاری به عنوان سرکردگان و عوامل اصلی اغتشاش باید دستگیر و محاکمه و مجازات شوند. گرچه از این سخنان را پیش از حسین شریعتمداری و برخی دیگر نیز زده بودند اما سخن اخیر، با توجه به گوینده آن و انتسابش به سپاه، اهمیت ویژه ای به آن داده و در خارج از کشور بازتاب گسترده ای داشته است. هرچند این حرف فعلا جدی گرفته نمی شود اما واقعیت این است که بعید نیست به زودی جدی شود. زیرا روشن است درگیری ها ادامه خواهد یافت و در این صورت با مقاومت و تداوم تقابل رهبران اصلاح طلب با حاکمیت و رهبری، راهی جز برخورد با این افراد باقی نمی ماند. اما اگر کار به آنجا برسد، دیگر نظام چنان با آشوب و اختلاف درونی و بیرونی مواجه می شود که پایانش سقوط خواهد بود.
7
دیروز نامه ای از کروبی به هاشمی رفسنجانی منتشر شده است که در آن کروبی مسألة تجاوز به دختران و پسران در زندانها مطرح شده است و از رئیس مجمع تشخیص خواسته شده است در بارة صحت و سقم آن تحقیق کند. البته ایشان هر چند با احتیاط نوشته اما در عین حال به گونه ای سخن گفته است که چنین ادعایی مسلم می نماید. ایشان ادعای خود را به گفته افراد موثق و مسؤل سابق مستند کرده است. این نامه حدود ده روز پیش نوشته شده و ارسال شده ولی از آنجا که پاسخی نرسیده تصمیم به انتشار علنی آن گرفته است. گفتنی این که لاریجانی گفته است کمیته حقیقت یاب مجلس این موضوع را رسیدگی خواهد کرد. این نامه نیز بازتاب گسترده ای در داخل و خارج داشته است و هنوز در بارة آن سخن گفته می شود.
8
اعلام شده بود که نماز جمعه این هفته را هاشمی رفسنجانی اقامه خواهد کرد اما امروز گفته شد که ایشان به نماز جمعه نخواهد آمد. از آنجا که پیش تر تقوی رئیس ستاد ائمه جمعه گفته بود که آمدن یا نیامدن هاشمی به نماز جمعه بستگی دارد به نظر رهبری، احتمالا خامنه ای با آمدن هاشمی موافقت نکرده است. در عین حال دفتر هاشمی طی بیانیه ای اعلام کرده است که برای احتراز از درگیری هاشمی به نماز نخواهد آمد. کم کم نماز جمعه نیز، که مطمئن ترین سنگر تبلیغی دینی حکومت است، دارد به محلی برای اختلافات و مکانی برای اعلام مواضع انتقادی مخالفان حکومت تبدیل می شود و این شکست بزرگی برای حاکمیت دینی و انصار طلب ایران است.