عزمى ديگر

پس از پایان انتخابات ریاست جمهوری دورة گذشته مقاله ای تحت عنوان « عزمی دیگر » نوشتم که در مورخ ششم تیرماه ۸۴  در سایت روزآنلاین منتشر شد. در آن نوشته گفته بودم که این انتخابات با تمام حرف و حدیثش گذشت و این تجربه نشان داد که حداقل تا اطلاع ثانوی از صندوق شورای نگهبان دموکراسی در نمی آید اما این به معنای پایان پروژه اصلاح طلبی نیست، بلکه مرحله ای است برای گذر به مرحله ای دیگر و آن مرحله عبارت است از تقویت و تحکیم جامعه مدنی و عرصه عمومی از طریق تأسیس یا تقویت و گسترش احزاب، نهادهای صنفی، انجمنهای گوناگون برای امور متنوع اجتماعی، ان جوهای بسیار در حوزه های مختلف و سازمانهای فرهنگی و اجتماعی و سیاسی و اقتصادی به دست زنان و مردان و اقوام و اقلیتهای قومی و مذهبی تا این تلاشها در عرصه عمومی راه تحولات دموکراتیک و مدنی را هموار کند. آنگاه گفته بودم که کاندیداهای منسوب به اصلاح طلبان، که ظاهرا باید با این پروژه موافق باشند و از رشد و تقویت آن حمایت کنند، پس از این می­توانند به تقویت و گسترش آن اهتمام کنند تا در سه انتخابات بعدی ( انتخابات شوراها، انتخابات مجلس هشتم و انتخابات ریاست جمهوری دهم ) این نهادهای مدنی و جنبش اجتماعی زمینه ساز پیروزی اصلاح طلبان و پیشرفت پروژه اصلاحات باشند. بعد اشاره کرده بودم که مثلا آقای هاشمی رفسنجانی می­تواند به وعده اش مبنی بر تشکیل حزب عمل کند و همین سخنان و افکاری که در دوران انتخابات اظهار کرده اند در قالب تشکیلات حزبی پی بگیرند. آقای دکتر معین، که قول تأسیس جبهه حقوق بشر و دموکراسی داده اند، به وعده اش عمل کند و این نهاد بسیار مهم را بنیاد نهد و آن را نهادی برای پیشرفت و ارتقای دموکراسی خواهی و حقوق بشر معرفی کند. آقای کروبی، که نیز گفته اند می­خواهند حزب تشکیل دهد، حتما این کار را بکند چرا که این کار و این اقدام هرچه باشد می­تواند به گسترش جنبش اجتماعی و دموکراسی یاری کند. در پایان گفته بودم که نباید به تغییرات دموکراتیک از بالا امید بست اما اگر جنبش تغییر خواهی دمکراتیک از طریق نهادهای مدنی و حزبی و با پیگیری مردمی سازمان یافته از پائین باشد پیروزی آن در فرصت مناسب تضمین شده است. در صورت قدرتمندی جنبش اصلاح طلبی و خواست تغییر، در نهایت هیچ اقتدارگرایی نمی­تواند در برابر آن بایستد.

اکنون حدود چهار سال از آن نوشته گذشته است و ما داریم انتخابات دهم را برگزار می کنیم، با یاد آوری آن نوشته و در ارتباط با انتخابات پیشرو، می­خواهم به چند نکته اشاره کنم:

۱- اکنون که به وعده های کسانی چون هاشمی، کروبی و معین نگاه می­کنیم و من خواسته بودم برای کمک به جنبش اجتماعی و مدنی به گفته خودشان عمل کنند، تنها کسی که با جدیت و با سرسختی قابل تحسین و در کسوت یک سیاستمدار حرفه ای و حزبی تمام عیار به وعده اش عمل کرد، کروبی بود و در انتخابات اخیر نیز تنها کاندیدایی که حزبی رفتار کرد، ایشان بود. بویژه آقای دکتر معین و دوستانش در مشارکت به پیمان خود وفادار نماندند و طرح وعده داده شده خود را به کلی از یاد بردند.

۲- خوشبختانه در این چهارسال، به رغم تمام موانع و اعمال محدودیتهای قوای سه گانه برای نابودی و یا محدودیت نهادهای مدنی و بی اثر کردن جنبش اجتماعی، جنبش مدنی برای طرح و پیگری خواسته های دموکراتیک و اجرای حقوق بشر به صورت قابل قبول و امیدوار کننده ای جدی شده و در سطح ملی گسترش یافته است. « مطالبه محوری » یکی از ویژگیهای مهم و مثبت انتخابات این دوره است. در این زمان گروههای گوناگون اجتماعی از کاندیداها می­خواهند به حقوق بشر و حقوق شهروندی و تقویت نهادهای مدنی در دولت خود پایبند باشند. زنان بویژه در قالب امیدوار کننده « جنبش همگرای زنان » درخشان ترین ومؤثرترین بروز و ظهور را داشته اند. جنبش دانشجویی عمدتا در قالب تشکلهای معتبری چون « تحکیم وحدت » و « ادوار تحکیم » این بار باتمرکز حول مطالبه محوری و بیشتر با رویکرد دموکراسی خواهی و حقوق بشر طلبی به یاری و تقویت جنبش مدنی و اجتماعی آمده اند. حالب است که در این زمان باز این کروبی است که بیشترین همدلی و همراهی و رویکرد مثبت با این جنبش مترقی را از خود نشان داده است.

۳- اکنون در معرض یک انتخابات و در واقع یک آزمون دیگری قرار گرفته ایم. وضعیت عمومی کشور از نظر جنبش اجتماعی و ارتقای سطح مطالبات و حضور کنشگران مطالبه محور و جدی برای تحقق تغییرات عمیق تر در ساختار حقوقی و حقیقی نظام سیاسی امیدوار کننده است. منصفانه است که بگوییم که سهم قابل توجهی از رشد این جنبش معلول و در واقع پیامد گفتارها و رفتارهای دولت نهم و شخص رئیس آن است که چشم مردم را به بسیاری از واقعیت ها گشود و خواست بنیادین اصلاح و تغییر را جدی تر و عمیق تر به نمایش گذاشت. حال بر عهدة مردم است که با شرکت انبوه خود در انتخابات و گزینش کاندایدایی که بیشترین همدلی با مطالبات جنبش مدنی را دارد، امکان گسترش تغییرات بیشتری را فراهم کنند. بنابر این باز هم می­توانم بگویم:

هموطنان، عزمی دیگر

Share:

More Posts

Send Us A Message