برگی از دفتر ایام- مبارک در قفس؛ واقعا عبرت آموز است!

واقعا عبرت آموزه است و هشدار دهنده! دو روز پیش جلسه دادگاه حسنی مبارک و فرزندانش در مصر بود. فیلم دادگاه از رسانه¬ها پخش شد. دو پسر مبارک را به دادگاه آوردند و در داخل قفسه آهنین قرار دادند و پس از آن خود مبارک را در حالی که به دلیل بیماری (شاید تمارض) روی […]

برگی از دفتر ایام – سیزده بدر در چهارده بدر

  دیروز سیزده بدر را در یک پارک جنگلی در اطراف شهر بن گذارندیم. در واقع مراسم سنتی سیزده بدر را در این محل برگزار کردیم. دوستمان خانم مریم و همسرشان از ما دعوت کردند که در این مراسم شرکت کنیم. با میل و سپاس پذیرفتیم. به گفته ایشان جمعی از ایرانیان و هموطنان نیز […]

برگی از دفتر ایام – هفت سین نوروز ۸۰ و هفت سین نوروز ۹۰

  زمان چه زود می­گذرد! و چه زود ما پیر می­شویم! انگار همین سال گذشته بود. نوروز ده سال پیش در زندان اوین! اما در مقابل ستم چه دیرپاست و جان سخت! سال اول زندان من بود. از نیمه مرداد سال 79 در زندان اوین بودم و هنوز به مرخصی نیامده بودم. گرچه پس از […]

برگی از دفتر ایام – خیزش سبز؛ سبزتر از گذشته

بارک­الله به مردم ایران! درود بر جوانان این مرز و بوم! از شما چه پنهان، از روزی که از سوی مردان دلیری چون موسوی و کروبی برای 25 بهمن اعلام راهپیمایی برای ابراز همبستگی با مردم مصر و تونس شد، از دو جهت دل و گوشم می­لرزید، یکی اینکه با عدم موافقت دولت با راهپیمایی بزرگواران دعوت کننده اعلام انصراف بکنند و از مردم بخواهند که به خیابانها نیایند، و دوم این که مردم نیایند و یا به قدر کافی نیایند

برگی از دفتر ایام – و خدا را در پستوی خانه نهان باید کرد

«روزگار غریبی است نازنین»! این شعر مشهور شاملو شاعر پر آوازه را همه شنیده اند و من هم بارها شنیده و خوانده ام. چند روز پیش دوستی کلیپی را، که با کمک تصویرهایی روی این شعر و صدای دلنشین شاملو ساخته بود، برایم فرستاد و بازهم این شعر را چند بار با صدای گرم شاملو شنیدم. اما این بار چندان برایم تازگی داشت که گویی…

برگی از دفتر ایام – احمدی نژاد؛ “Number One”

هنگام باز کردن درب دکه پرسید اهل سوریه هستید؟ گفتیم نه، اهل ایرانیم. بلند خندید و گفت: ها، احمدی نژاد! ما هم بلند خندیدیم و گفتیم: ها، احمدی نژاد! گفت: احمدی نژاد، “Number One”پرسیدم چرا و به چه دلیل ایشان نامبر وان است؟ گفت:…

برگی از دفتر ایام – شهلا جاهد قربانی عشق، هوس یا توطئه؟

امروز صبح شهلا جاهد در زندان اوین به دار آویخته شد. گرچه من این نوع حوادث را در این یادداشت ها نمی آورم اما به دلیل گره خوردن نام و تراژدی شهلا جاهد با بخشی از زندگی و گذشته من نسبت به آن احساس تعلق خاطر می کنم و از این رو این مرگ تلخ مرا هم تحت تأثیر قرار داد. شهلا جاهد در سال 81 بلند آوازه شد. در آن زمان در زندان اوین بودم.

برگی از دفتر ایام – جهان‌های ناسازگار

واقعیت این است که در اروپا و آمریکا و به طور کلی کشورهای پیشرفته از نظر تمدنی، اندیدوآلیسم و فردگرایی و دفاع از حقوق فرد در برابر فرادستان بسیار جدی است و همین اندیشه مهم و بنیادین مدرن در سیر طبیعی خود به دستاوردهای مهمی هم رسیده است

برگی از دفتر ایام – ساحل راین و زیبایی هایش

یکشنبه 23 آبان 89 / 14 نوامبر 2010 در روزهای گذشته مجال نشد تا کمی از گردش های عصرانه در کلن بنویسم. حال کمی می نویسم. در این روزهای اقامت در کلن معمولا عصرها برای راهپیمایی به کنار راین می رفتم. در جایی که من بودم بخش غربی شهر و در قسمت شمالی بود. تقریبا […]

که در پیش خدا غمگین نشاید!

دوشنبه 17 آبان 89 / 8 نوامبر 2010     غروب ها طبق معمول به گردش و راهپیمایی می روم. هرچند در اینجا مناظر طبیعی زیبا و چشم نواز کیوسی نیست اما به هرحال بد نیست، در واقع هر جا زیبایی خاص خود را دارد. اما برای من هدف اصلی راه رفتن است و نوعی تحرک […]