پس از پایان عملیات انرژی – نور درمانی چند دقیقه ای با خانم راهنما صحبت کردم و توضیحات مفیدی داد. گفت که نام این مؤسسه «سوکیو ماهیکاری» است که البته سوکیو نام مؤسس آن است و ماهیکاری به معنای پیوند و یا ارتباط با خداوند است. سوکیو یک شخصیت ژاپنی است که حدود شصت سال پیش وفات یافته است. خانم راهنما یک عکس نشسته بر دیوار را نشانم داد که در آن خطی پررنگ از نور از بالای یک آبادی به سوی آسمان کشیده شده بود. ایشان گفت این شهر فلان در ژاپن است که سوکیو در شصت سال پیش در آن درگذشته و این نور پس از فوت اوست که به آسمان رفته است. یادم رفت بپرسم که در آن زمان چه کسی و با چه اطلاعی توانسته از این لحظه کوتاه عکس بگیرد. به هرحال گفته شد که این نهاد بوسیلة پروان سوکیو تأسیس شده و در برخی از کشورها وجود دارد و یک ملیون نفر نیز در سراسر جهان عضو آن هستند. در مورد هزینه های این نهاد بزرگ و گسترده گفت که کارها (جز در مورد مسؤلان ارشد و مدیران) رایگان است و هزینه از طریق کمکهای ماهانه چند دلاری اعضا تأمین می شود. گفته شد این نهاد فقط به خدا باور دارد و از این رو مذهبی نیست اما به تمام ادیان و پیروانشان احترام می گذارد و در واقع آنچه در این نهاد گفته می شود با تعالیم هیچ دینی مغایرت ندارد. اساس کار تأمین صلح و آرامش برای بشریت است. بر پیشانی سالن ده فرمانی به صورت زیر نوشته شده بود:
1 – هنر دادن نور مطلق از صمیم قلب به دیگران
2 – سعی کنید اشعة نور خدا را به همه بیاموزید
3 – سپاسگزار باشید برای نعمت های خداوند از راه کمک به دیگران
4 – با قبول تسلیم به دنبال پروردگار مطلق باشید
5 – در هر لحظه زندگی تمرین تواضع کنید
6 – سپاسگزار کمکهای دیگران باشید و آنها را تشخیص دهید
7 – بدن و روح خود را مثل طبیعت اطراف تان پاکیزه و خالص نگهدارید
8 – پیرامون تان را پاکیزه و منظم نگهدارید
9 – اسراف را ممنوع و در حد ضرورت مصرف کنید
10 – با آرامش خود را به دیگران عرضه کنید و به سادگی کارها را انجام دهید.
اینها سخنان بسیار خوبی است و در این زمان پرتنش و در شرایطی که ادیان نهادینه شده نقش بایسته ای در صلح و امنیت جهانی ندارند و حداقل ادیان جاذبه و نقش اولیه خود را تا حدود زیادی از دست داده اند، این گونه افکار و مراکز می توانند به سود بشریت باشند و حداقل این است که (البته اگر واقعیت همان است که به من گفته اند و آموزه ها نشان می دهد) زیانی برای مردم ندارند.
5
عصر امروز طبق قرار قبلی در کنفرانسی در دانشگاه یو سی ال آ شرکت کردم که در آن آقایان دکتر کاظم علمداری، دکتر رامین جهانبگلو، خانم شیرین دخت دقیقیان و من سخن گفتیم و مجری نیز خانم دکتر نیره توحیدی بود. موضوع این کنفرانس ایران و تحولات اخیر و جنبش مدنی جدید بود. من دربارة مشروعیت قدرت در اسلام صحبت کردم. پس از پایان سخنرانی ها پرسش و پاسخ انجام شد. حدود 150 نفر بودند. در مجموع جلسه گرم و پر رونقی بود.
پس از آن حدود ده نفری به رستوران ایرانی باران رفتیم و شام خوردیم. در حین صرف شام نیز در امور مختلف از جمله درست و یا نادرست بودن عنوان «روشنفکری دینی» صحبت هایی شد. رخداد تازه در این نشست دیدار با خانم نیکی. کدی بود که جالب توجه و برایم مهم بود. خانم کدی را از سالیان پیش از دور می شناختم. او یک مورخ آمریکایی است که در تاریخ معاصر ایران پژوهش می کند. دو کتاب از ایشان به فارسی ترجمه شده است. یکی دربارة سید جمال الدین اسدآبادی است و دیگر دربارة انقلاب ایران. او به طور کلی متخصص سید جمال است و کتاب او یکی از مهمترین و قدیمی ترین آثار غربی ها دربارة سید است که البه جای نقد هم دارد. وقتی فهمیدم خانم کدی زنده است و در همین لس آنجلس زندگی می کند و می توانم او را ببنیم، خیلی خوشحال شدم. با تلفن خانم توحیدی او هم به رستوران آمد. خیلی کهن سال بود. احتمالا بیش از هشتاد سال داشت. فارسی کمی می دانست. البته بیشتر می فهمید و کمتر می توانست صحبت کند. از کار تازه اش پرسیدم. گفت دربارة جنبشهای مسالمت آمیز ایران معاصر از تحریم تنباکو تا مشروطیت پژوهش می کند. از من کمک خواست و من هم نکاتی را یادآوری کردم. در مجموع گفتگوهای مفیدی صورت گرفت.
یادداشت های روزانه – ادامه قسمت یکصدو نودو نهم
دوشنبه 7 مهر 1404