خودبراندازی اسرائیل

ظاهرا تعبیر «خودبراندازی» را نخستین بار خاتمی به کار برد و از عنوان «خود براندازی جمهوری اسلامی» یاد کرد. اکنون می خواهم از این تعبیر برای اسرائیل نیز استفاده کنم.

واقعیت این است که تعبیر خودبراندازی، هم در مورد جمهوری اسلامی کنونی صادق است و هم بیشتر در باره اسرائیل فعلی. مراد از خودبراندازی نیز آن است که حداقل پیش و بیش از مخالفان و معارضان یک نظام سیاسی، مسئولان عالی و دانی نظام حاکم خود با افکار و کردارشان زمینه های سقوط و برافتادشان را فراهم می کنند. در ایران و اسرائیل کنونی، چنین وضعیتی حاکم شده است. حاکمان جمهوری اسلامی اگر به واقع تجدید نظری نکنند (البته اگر مجالی باقی مانده باشد)، منطق امور ایجاب می کند که سرنوشتی جز سقوط نداشته باشند. همان گونه که نظام پهلوی گرفتار خودبراندازی شد و در گذشته های نزدیک بنگلادش چنین سرنوشتی پیدا کرد و در آخرین رویداد نپال در شش روز به دست جوانان برافتاد و حکومت ناگزیر فروریخت.

چنین می نماید که اسرائیل در دو سال اخیر بیش از پیش در چنین مسیری حرکت می کند. هرچند اسرائیل از همان آغاز (حتی پیش از تأسیس در سال 1948) با سیاست های تجاوزکارانه خود در این مسیر حرکت کرد اما به تدریج در این ورطه گرفتارتر شد. اشغال، ترور، وحشت آفرینی، آواره کردن بومیان فلسطینی، نسل کشی، ارتکاب جنایات جنگی، سفّاکی و خونریزی بی مهابا، نقض علنی تمامی قواعد بین المللی، حاکمیت تبعیض عمدی و آپارتاید و ده ها جنایت دیگر به دست حاکمان اسرائیل در طول حدود هشتاد سال از شاخصه های آشکار و پایدار حاکمان اسرائیل بوده که البته با حمایت اکثریت قریب به اتفاق یهودیان مهاجر و مهاجم اولیه و بعدی صورت گرفته است. این خصوصیات موجب شده که عموم مفسران و تحلیگران منصف و بی طرف منطقه و جهان، اسرائیل به ویژه در در دو سال اخیر پس از رخداد هفتم اکتبر 2023 را یاغی ترین و تروریستی ترین کشور عضو سازمان ملل بشناسند و در رسانه های عمومی غربی و حتی آمریکایی از این عناوین استفاده کنند.

در هرحال اکنون اسرائیل با رهبری تندترین و افراطی ترین جناح مذهبی با اندیشه ها و سیاست های غالبا اعلام شده آخرالزمانی یهودی و با استفاده از سیاست های نظامی و نسل کشی فلسطینی ها و ارتکاب جنایات آشکار، منفورترین و منزوی ترین کشور جهان شده و هست. البته سوگمندانه باید اذعان کرد که چنین دستاوردی به قیمت ارتکاب جنایات علیه مکرر و در واقع به بهای قتل عام مردمان آواره و بی پناه غزه به دست آمده است. حدود هفتاد هزار قربانی با حدود دو سوم زنان و کودکان. راستی چنین کشتاری بی مهار و چنین جنایاتی در طول تاریخ بشر حتی در دوران جنگل نشینی و بدویت نیز بی سابقه بوده تا چه رسد به مثلا قرن بیست و یکم و در دوران مثلا سازمان ملل و انتشار اعلامیه جهانی حقوق بشر!! بی تردید دولت حاکم اسرائیل تمامی دستاوردهایی که اروپا و آمریکا در قرن بیستم به دست آورده و بدان ها افتخار می کرد، بر باد داده و حتی می توان گفت به سخره گرفته است.    

از همه مضحک تر آن که دولت مذهبی و نسل کش اسرائیل خود را متمدن می داند و فلسطینی ها و در سطح گسترده تر تمامی مخالفان و منتقدان خود را وحشی می نمایاند و رئیس دولت نسل کش و جانی کنونی آن (نتانیاهو) بارها اعلام کرده است که به نمایندگی  از غرب متمدن با وحوش غیر متمدن می جنگد! جل الخالق! به تعبیر رایج: جنّ و بسم الله! بی پرده باید گفت، اگر تمدن این است، صد رحمت به توحش!!

به هر تقدیر هرچند به قیمت گزاف این همه خون و ویرانی، حداقل آن است که رژیم جانی اسرائیل اکنون منفورترین کشور ها در جهان است و حتی اغلب دولت ها و دولتمردان حامی دیرین غربی اسرائیل نیز اخیرا (هر چند به نحو غیر مؤثر و نمایشی) زبان به انتقاد گشوده و صریحا اعلام می کنند که ادامه چنین روندی حتی به سود اسرائیل نبوده و نیست. دیری است که دفاعیات صهیونیست های اسرائیلی و غیر اسرائیلی در رسانه های عمومی، چنان مفتضح می نماید که به جد مایه خنده و شوخی خواهد بود. این یعنی خودبراندازی! شاید به زودی پیامدهای چنین روندی را ببینیم. قابل توجه این که در آیه 2 سوره حشر در قرآن، اشارتی به تخریب بیوت برخی اهل کتاب (یهودی) به دست خودشان شده است. صدق الله!

جمعه 21 شهریور 1404.                      

Share:

More Posts

Send Us A Message