مصاحبه با راديو دويچه وله آلمان در ارتباط با حمله تروريستى پاريس

یوسفی اشکوری درباره ترورهای اخیر پاریس می‌گوید نمی‌توان تنها گفت هر عیب که هست از مسلمانی ماست، در تاریخ اسلام زمینه‌‌های خشونت‌پروری وجود داشته و این دین باید مورد بازنگری قرار گیرد. به نظر او این بازنگری آغاز شده است.

گزارشي از ميترا شجاعي

سیاست
یوسفی اشکوری: اسلام به یک جنبش بازنگری نیاز دارد
یوسفی اشکوری درباره ترورهای اخیر پاریس می‌گوید نمی‌توان تنها گفت هر عیب که هست از مسلمانی ماست، در تاریخ اسلام زمینه‌‌های خشونت‌پروری وجود داشته و این دین باید مورد بازنگری قرار گیرد. به نظر او این بازنگری آغاز شده است.

حمله مرگبار دو تروریست مسلمان به دفتر نشریه کاریکاتور شارلی ابدو و کشته شدن ۱۲ نفر و بعد گروگان‌گیری همدست دیگر آن‌ها در یک سوپر مارکت یهودی که منجر به کشته شدن چهار یهودی شد، شاید پس از واقعه ۱۱ سپتامبر بزرگترین ضربه به مسلمانان مهاجر در اروپا بود.

این حملات یک بار دیگر نگاه‌ها را متوجه مسلمان‌ها و دین اسلام کرد. نگاه‌‌ها مختلف بود؛ گروهی مشکل را در برداشت غلط از احکام دینی می‌دانستند و در مقابل گروه دیگری بودند که نوک حمله را متوجه دین اسلام می‌کردند و نه فقط مسلمانان.

پرسش‌هایی از این دست مطرح شد که دین اسلام تا چه اندازه ظرفیت برداشت خشونت‌آمیز از احکامش را دارد و چقدر زمینه‌های پرورش خشونت در آن مهیاست.

در میان کسانی که مشکل را نه از مسلمانان که در دین اسلام جست و جو می‌کنند، تنها دین‌ناباوران نیستند. برخی از پژوهشگران دینی و حتی روحانیون مسلمان نیز در این گروه قرار دارند.

مهدی خلجی، علی معموری و حسن یوسفی اشکوری از جمله این افراد هستند. مهدی خلجی در صفحه فیس‌بوک خود درباره این واقعه نوشت: «ساده‌ترین کاری که در برابر بحران کنونی اسلام می‌توان انجام داد، انباشتن ذهن و ذهنیت عمومی از این گفتار است: عیب از ما نیست، از آن‌هاست. این گفتار به طور ضمنی اعتراف می‌کند ما ضعیف و بی‌اراده‌ایم و آن‌ها قوی و تصمیم‌گیر. در کف شیر نر خون‌خواره‌ای جز تسلیم و رضا چاره‌ای نداریم… کار دشوارتر آن است که ببینیم در همین سنت و نیروهای فرهنگی و اجتماعی بومی چه قابلیت‌های فاجعه‌زایی برای تولید خشونت نهفته است».

این پژوهشگر دینی در ادامه متن خود نوشته است: «این‌که مدام بگوییم مسلمانان همه تروریست نیستند، کافی نیست. البته که مسلمانان همه تروریست نیستند. سهل است بخش بزرگی از مسلمانان به همه‌ی احکام شریعت موبه‌مو عمل نمی‌کنند. مسأله، اسلام نهادی و سازمانی و حکومتی است. هر هویت اجتماعی-سیاسی که از اسلام مشروعیت می‌گیرد، مانند هر متنی که درباره‌‌اش دعوی تقدس می‌شود، باید زیر ضرب سنجش انتقادی گرفته شود. افراد، جنایت فردی می‌کنند، ولی نهادها و سازمان‌ها و حکومت‌ها، جنایت‌های سازمان‌یافته و فراگیر».

علی معموری، پژوهشگر دینی نیز در متن کوتاهی که در تحلیل ترورهای پاریس برای سایت فارسی بی‌بی‌سی نوشته بود متذکر شد که این حادثه می‌تواند برای جهان اسلام تبدیل به یک فرصت شود؛ “فرصتی تاریخی” برای تعامل با جهان غرب.

“نمی‌توانیم بگوییم: هر عیب که هست از مسلمانی ماست”

حسن یوسفی اشکوری روحانی خلع لباس‌شده از سوی دادگاه روحانیت ایران در اولین روز پس از حملات تروریستی پاریس مطلبی در وبلاگش نوشت با این عنوان: “این الله، الله من نیست”. اشاره او به ندای “الله‌اکبر”ی بود که حمله‌کنندگان به مجله شارلی ابدو پس از کشتن کاریکاتوریست‌ها سر داده بودند.

حالا با گذشت هفت روز از این واقعه، نگاه اشکوری به این موضوع عمیق‌تر و دقیق‌تر شده. او که در حال حاضر در شهر بن آلمان زندگی می‌کند در گفت و گو با دویچه‌وله به‌صراحت می‌گوید: «نمی​توانیم بگوییم هر عیب که هست از مسلمانی ماست. بلکه باید منصفانه و عادلانه به متون و منابع اسلامی مراجعه کنیم و ببینیم که در خود متون اولیه اسلامی، در صدر اسلام و در تاریخ اسلام چه زمینه‌ها و چه عناصری وجود داشته که این نوع خشونت​ها را تولید می​کند. به​ویژه نباید فراموش کنیم که این نوع خشونت​ها منحصر به همین چند مورد سال‌های اخیر نیست؛ اگر به گذشته تاریخ اسلام برگردیم، از همان لحظه درگذشت پیامبر اسلام تا همین الان مسلمانان دچار جنگ​ها و درگیری​های خشونت​بار و خونین بوده​اند. فرقه​های مختلف همدیگر را تکذیب می​کردند و خون همدیگر را می​ریختند. این​ها چیزهایی نیست که بشود انکار کرد».

این پژوهشگر دینی تصریح می‌کند که با نگاه به تاریخ اسلام طبعا مشکل را در خود اسلام می‌بیند و معتقد است در تاریخ اسلام زمینه​های این خشونت​پروری وجود داشته اما در عین حال تاکید می‌کند که “ذات‌گرا” نیست و نمی‌گوید خشونت در ذات اسلام هست و نمی‌شود آن را تغییر داد.

او معتقد است همان‌گونه که در طول سه هزار سال گذشته تنها یک یهودیت و در دو هزار سال گذشته تنها یک مسیحیت وجود نداشته، بنابراین نمی‌توان ادعا کرد که در ۱۴۰۰ سال گذشته نیز تنها یک اسلام وجود داشته است.

اشکوری ادامه می‌دهد: «ما اسلام شیعی داریم، اسلام سنی داریم، اسلام ایرانی داریم، اسلام مصری داریم، اسلام فقیهانه داریم، اسلام عارفانه داریم، اسلام صوفیانه داریم. در گذشته هم ضمن آن خشونت​ها در کنارش انواع و اقسام تفسیرها و خوانش​های مداراگر هم از اسلام وجود داشته. الان هم همین طور است. بنابراین این‌که کسانی می​گویند در قرآن این آیه​ها وجود دارد (مثلا آیه‌ای که شدیدترین برخورد با کفار را دستور می‌دهد)، درست است، منتهی باید دید مفهوم کفر در قرآن و در اسلام چیست. این​ها نیاز به بازخوانی و بازتعریف دارد و با توجه به شرایط دنیای امروز باید ببینیم چه خوانش تازه و نوآورانه‌ای از دل این متون و منابع می​توانیم داشته باشیم که با مقتضیات زمان و شرایط امروز سازگار باشد و از دل آن رواداری و صلح دربیآید، نه جنگ و درگیری».

“جنبش پروتستانتیسم بیش از یک قرن است که در اسلام آغاز شده”

اگر مشکل در دین اسلام باشد و نه تنها در برداشت گروه‌های مختلف از این دین، پس باید پذیرفت که اسلام نیاز به یک پروتستانتیسم دارد؛ همان جنبشی که دین مسیحیت را از چاه قرون وسطا به قله رنسانس و دوران روشنگری کشاند.

حسن یوسفی اشکوری معتقد است دین اسلام باید مورد بازنگری قرار گیرد و این بازنگری از ۱۵۰ سال پیش آغاز شده است. او معتقد است “مصلحان، متفکران و نواندیشان دینی از حدود ۱۵۰ سال پیش در تلاش‌اند تا متون و منابع را غربال کنند، تاریخ اسلام را مورد نقد قرار دهند و آموزه​های دینی سنتی را به چالش بکشند و از دل آن یک نوع اسلام روادارانه و رفرم شده که خشونت در آن کاهش پیدا کرده باشد و رواداری و صلح و امنیت را برای مسلمانان و برای جهان به ارمغان بیآورد، ارائه بدهند و در این زمینه هم کتاب​ها و منابع کم نیستند”.

پرسشی که اینجا مطرح می‌شود این است که دین اسلام چقدر ظرفیت بازنگری دارد. منتقدان در این باره معتقدند که اگر جنبش پروتستانتیسم توانست در مسیحیت موفق شود، به دلیل ظرفیت‌های خود دین مسیحیت بود. طرفداران این نظر بر این اعتقادند که دین مسیحیت در ذات خود دین خشونت‌پروری نیست.

پاسخ اشکوری به این گروه این است که: «اولا چنانچه عرض کردم، من ذات باورانه به قضایا نگاه نمی​کنم. اسلام، مسیحیت، یهودیت، بودیسم، مارکسیسم یا لیبرالیسم همه این فلسفه​ها و مکتب​ها و ایدئولوژی​ها چه مذهبی چه غیرمذهبی، زاده شرایط و تحولات تاریخی هستند و بر بستر تاریخ شکل می​گیرند. چیزی در آغاز بوده​اند و بعدا در سیر تحولات تاریخی به گونه​های مختلف خودشان را نشان داده و می​دهند. بنابراین هیچ کدام از این​ها ذات معینی ندارند».

وی در ادامه به زمینه تاریخی جنگ‌ها و خونریزی‌هایی اشاره می‌کند که به بهانه مسیحیت انجام گرفته و به نظر او تعدادشان از جنگ‌هایی که به نام اسلام صورت گرفته بیشتر است.

اشکوری در ادامه می‌گوید: «از سوی دیگر خشونت​هایی که در قرون وسطا در همین غرب اتفاق افتاد، آن یهودی​ستیزی که در اروپا و ازجمله در همین آلمان روی داد، جنگ​های خونین مذهبی پروتستان​ها و کاتولیک​ها، جنگ​ها و خشونت​هایی که در مسیحیت اتفاق افتاده نیمی از این​ها شاید در جهان اسلام اتفاق نیفتاده باشد. پس اگر ذات​گرایانه نگاه کنیم، باید به این سئوال پاسخ بدهیم که از دل مسیحیت به اصطلاح صلح‌طلب که در آن خشونت نبوده، این خشونت​ها از کجا درآمد. من این خشونت​ها را به شرایط تاریخی نسبت می​دهم، نه به حضرت مسیح که اصلا اطلاع دقیقی نداریم که در دو هزار سال پیش چه گفته یا چه نگفته است».

اشکوری معتقد است در دین اسلام به دلیل جوان‌تر بودن این آیین نسبت به یهودیت و مسیحیت، زمینه‌های تحول فکری و کاهش خشونت بیشتر وجود دارد. این پژوهشگر دینی تاکید می‌کند که اگر متون اسلامی بخواهد در شرایط امروز دنیا به همان صورت اولیه به اجرا درآید، خود مسلمانان را بیشتر از غیر مسلمانان دچار مشکل و بحران می‌کند.

“شارلی ابدو می‌تواند یک نقطه عطف باشد”

حتی اگر این گفته اشکوری را که معتقد است جنبش بازنگری در اسلام ۱۵۰ سال است آغاز شده، باور نداشته باشیم امروز می‌توان گفت که این حرکت آغاز شده است.

در حالی که بر اساس ارزش‌های دینی اسلام، به تصویر کشیدن پیامبر اسلام ممنوع است، اما روز گذشته امامان جمعه اروپایی ازمسلمانان خواستند تا در مقابل کاریکاتور جدید مجله شارلی ابدو که امروز چهارشنبه (۱۴ ژانویه/ ۲۴ دی) منتشر شد از خود رواداری نشان دهند.

اشکوری معتقد است: :«همان طور که حادثه ۱۱ سپتامبر منشأ یک‌سری تغییرات و تحولات در روابط مسلمان​ها و غرب شد، این حادثه​ای که در پاریس اتفاق افتاد هم شاید نقطه عطف دوم باشد و حتی از جهتی هم مهم​تر باشد».

این پژوهشگر دینی تاکید می‌کند که کاریکاتور فی‌نفسه نمی‌تواند توهین‌آمیز باشد و حتی اگر هم توهین باشد پاسخ آن قتل نیست. وی این را از آموزه‌های خود پیامبر مسلمانان می‌داند که حتی وقتی مورد آزار فیزیکی هم قرار می‌گرفت فرمان قتل نمی‌داد.

کاریکاتور جدید شارلی ابدو محمد را در حال اشک ریختن نشان می‌دهد در حالی که نوشته‌ای در دست دارد که روی آن نوشته شده: من شارلی هستم.

بیشتر بخوانید: با کسی که اسلحه دارد نمی‌توان از آزادی بیان حرف زد

اشکوری معتقد است این کاریکاتور نشان می‌دهد خود محمد از این کارها بیزار و متنفر است و این خشونت‌ها را محکوم می‌کند و به همین دلیل می​گوید که من شارلی هستم. او می‌گوید: «این کاریکاتور نه تنها نباید مسلمانان را ناراضی کند و این را توهین تلقی کنند، بلکه باید آن را به​عنوان یک گام مثبت در جهت بهبود روابط و در جهت پاک کردن خشونت‌ها یا توهین​هایی که احتمالا در گذشته شده، تلقی کنند و از آن استقبال کنند».

روزنامه جمهوریت چاپ ترکیه تنها روزنامه منتشره در یک کشور اسلامی بود که آخرین کاریکاتور شارلی ابدو را بازنشر کرد. حال باید دید دولت اسلام‌گرای ترکیه و نیز مسلمانان این کشور، با اولین نشانه‌های جنبش بازنگری در اسلام چگونه برخورد خواهند کرد.

فايل صوتي مصاحبه:
[Audio:2015-01-15.mp3]

مأخذ:
http://dw.de/p/1EKch

Share:

More Posts

Send Us A Message