بیانیه جمعی از نواندیشان دینی ایران در باره فاجعه آبادان و دیگر فاجعه های ملی و مردمی

فروپاشی متروپل؛ نگران ایران‌‌ایم!

بیانیه جمعی از نواندیشان دینی ایران

ایرانیان عزیز

وجدان‌های بیدار

مراجع اجتماعی و

کانون‌های اعتماد ملی

ایران وطن عزیز همه ما، امروز بیش از هر زمان دیگری در محاصره آسیب‌های مُهلک و تنهاست. ایران پاره تن همه ایرانیان و میراث اجدادی و هزاره اقوام، امروز با فساد و غارت حکومتی نالایق، حکامی بی‌مسئولیت و ماجراجو، شهروندانی گرفتار و رنجور، و دشمنانی آزمند، در معرض تهدیدهای بی‌سابقه است و فاجعه امروز آبادان داغ تازه این پیکره ملی است.

ما جمعی از نواندیشان دینی، که خود زخم دفاع از کیان و ایران بر تن و با عناصر ملی این آب‌وخاک بیشترین الفت تاریخی و اعتقادی را داریم، نمی‌توانیم شاهدِ خاموش جریان خطرناکی باشیم که امانت تاریخی نیاکان ما یعنی ایران عزیز را با ترفند و شعبده تا پرتگاه نابودی کشانده است.

 حکومت اقلیتی اشراف‌پیشه، فاسد و درمانده نه تنها امروز جز مشتی شعار و وعده سرمایه‌ای ندارد که خطرسازانه برای آینده مردمان این مرزوبوم هم برنامه‌ و آبرویی ندارد. نظامی که اعتبار و ثروت ایران و اعتماد و قدرت ملت را در چهاردهه گذشته چنان با مکر و جهل و خیانت به غارتِ مصرف رسانده که امروز مایه و پایه‌ای جز حرف برای دفاع از سرمایه مشترک تاریخی همه ما یعنی ایران، در کف ندارد.

ما بر این باوریم که امروز ایران بیش از هر زمانی تنهاست و حاکمیت برغم شعارها چهار گام مهم خطرساز و تهدیدآفرین را بتدریج در راه انزوای ایران برداشته است:

یکم: حاکمیت کوشیده تا با خیال‌پردازی‌های زار، گران و پوچِ ایدئولوژیک، مفاهیم تناور ملی را ضعیف و با نابودی کرامت، مرگ شهامت و اولویت معاش، غم مرکزی ایران را از ذهن و ضمیر ایرانیان دور کند. این هدف با وجود مردان و زنان ایرانی شجاع، کاردان و دانا، از راه سلطه عناصر فاسد، ضعیف و مرید بر سرنوشت ایرانی صورت گرفته است. مفاهیم برساخته نو و سوداهای ایدئولوژیک که با مهندسی در نظام آموزشی و تزریق در افکارعمومی پی می‌شود، نسبتی با ایرانِ ملی اکثریت ساکنان این جغرافیای تاریخی ندارد.

دوم: حاکمیت با ماجراجویی‌های پیوسته، امروزه دوستی در جهان و منطقه برای این گهواره بزرگ تمدن بشری باقی نگذاشته است. نظام حرمت و اعتبار ایران را در جهان حراج کرده و قواره مناسبات ملی و دیپلماتیک ایران را چنان بسود قدرتهای بدنام و کشورهای نورسیده برهم زده که امروز ایرانیان جز گستاخی، دشمنی و سهم‌خواهی آنان شاهد نیستند. عزت و استقلال در ادبیات سیاسی حاکمان ایران تنها تصویری لرزان از یک مصلحت مشوش فرقه‌ای است که نمی‌تواند منافع پایدار و شایسته مردم این کشور را تامین کند. کشوری که در جهان حرمتِ مشروع ندارد، قدرت دفاع از خویش را هم نخواهد داشت.

سوم: حاکمیت با سیاست‌های غلط اقتصادی، وابستگی‌های پنهان و مشکوک سیاسی و ایجاد خط توسعه نامتوازن، چندان سرمایه‌های مادی و کمّی ایران از آب و خاک و منابع کانی و آلی را دور از چشم و رضایت صاحبان اصلی ایران، بتاراج برده که کشور امروز فقیر و از جایگاه شایسته خود در جهان بسیار دور مانده است. آراستن چنین هیئت زار و نحیفی از ایران که تنها با خیانت و نادانی میسر است، طمع آزمندان منطقه‌ای و جهانی را برانگیخته و مایه نگرانی فرزندان صادق این آب‌وخاک است.

چهارم: کوشش دایمی، سنگین و پُرهزینه حاکمیت برای گسیختن پیکره ملی شهروندان و گسستن اُلفت ایرانیان باهم از راه یارگیری بسود اقلیت حاکم فاسد با توزیع رانت‌های نامشروع، اجبار به مهاجرت ایرانیان و نیز دشمن‌تراشی در میان طوایف، اقوام و گرایش‌های متنوع سیاسی برای یک اقتدار شبه‌ نظامی  و سرکوب‌گر است.

امروز در نقشه نظام برای پاکسازی محیط بومی سیاست ایران از عناصر دلسوزِ منتقد و اصرار برای خروج این عناصر از کشور و نیز تزریق عناصر نفوذی، با هدف ایجاد بدبینی و چنددستگی میان ایرانیان داخل و خارج، تردیدی نمانده است. کشوری رنگارنگ و سرشار از تنوع، اگر پیکره ملی همبسته نداشته باشد، در معرض فروپاشی است. هجرت ناگزیر اگرچه ستوده است اما وصف ظلم اخراج شهروندان از خانه و دیار خویش و تفرقه میان آنان در قرآن هم جز به دشمنی و خیانت حکام و ضرورت مقابله با آنان نیامده است.

با چنین چشم‌اندازی از ضعف و فتور و پریشانی، ایران عزیز ما دریک نقشه جامع خارجی امروز در محاصره و فردا قربانی دخالت قدرت‌هایی خواهد شد که دهه‌ها و سده‌ها پارگی و تجزیه این ملک زرخیز تاریخی و خفت ایرانیان را آرزو می‌کنند.

در چنین شرایطی که حاکمیت همه ابزارهای پنهان و آشکار را برای تضعیف ایران بکار گرفته و به شهادت آمار و ارقام مراکز مستقل و گزارش‌های ناظران شجاع در دهه‌های اخیر پیگیرانه آن را محقق کرده است، طرح‌های رویایی تمدن‌سازی فرمایشی و نمایش رسوا و فاشیستی “سلام فرمانده” در تعظیم معمار اصلی تضعیف ایران و کرامت ایرانی هم نوید دوره‌ای تلخ و دشوار از فقر اقتصادی و نظامی‌گریِ ایدئولوژیک برپایه تحریک احساسات آیینی و مهندسی تازه جمعیتی مطیع را میدهد. خوابی که بحول و قوه الهی تعبیر نخواهد شد.

ما جمعی از نواندیشان دینی ایران برپایه شاخص‌های موجود کشور، تهدیدهای منطقه‌ای و شرایط آتی جهان، نگرانی خود از سیاست‌های خطرناک حاکمیت برای تضعیف، وابستگی، محاصره ایران و نابودی آن، هجرت و گسستگی ایرانیان آگاه، میهن‌دوست و شجاعِ مستقل در دفاع از وطن را امروز فریاد می‌کنیم تا شرمسار فردا نباشیم.

ما به اقلیت غاصب و ماجراجوی حاکم هشدار می‌دهیم که سرنوشت ایران دغدغه اصلی و اول همه کسانی‌ست که به مهندسی حکام خائن در نابودی و رنجوری میهن تن نمی‌دهند، خود را مالک اصلی این آب‌وخاک میدانند و برای عزت، قدرت و سربلندی آن از هیچ کوششی بایسته دریغ ندارند.

بازی حاکمیت با ظرفیت‌ها و فرصت‌های جهانی برای قدرت‌نمایی اتمی، نیز تنها بشارت عصری از حاکمیت خشن نظامی اقلیتی ماجراجو است که در آن نامی از کرامت و آزادی شما مردم نیست. گوهر و موجودیت این نظام سیاسی با هرگونه تضمین و التزامی بیگانه است و هیچ وعده این حاکمیت مادامی که نظارت شفاف مردمی و پاسخگویی ارکان اصلی و قضایی مستقل را نداشته باشد قابل اعتماد نیست. هشیار باشید که فردای ایران در دستان شما مردم است و خاموش نشستن امروز در میانه انبوه تهدیدها، نه شرط عقل است که پشیمانی فردای آن هم سودی ندارد. عمران و آبادی این میهن مظلوم چنانکه در میراث دینی ما هم آمده است جز با احساس مسئولیت و قیام به وظیفه در برابر آن، میسر نخواهد شد.

ما از همه مراجع اجتماعی و دینی ناظر و خاموش هم می‌خواهیم به وظیفه تاریخی خود عمل کرده، دین خود را به ایران که وفای به آن “پاره ایمان” و “حنان اوطان” است و به مردم فداکار آن ادا کنند و نسبت به سیاست‌های ایران برانداز و پیچیده حاکمیت واکنشی درخور و موثر نشان دهند که خسارت و خیانت این خاموشی اسف‌بار امروز بر کسی پوشیده نیست و فردا بسیار دیر است.

به حاکمان هشدار میدهیم  که تصور نکنند با خواب آشفته و خطرناک سرکوب اعتراضات اقشار مختلف مردم و شورش جان به لب‌رسیدگان و نمایش زور عریان، سرانجام نیکی برای ایران و ایرانیان رقم خواهد خورد.

اگر فاجعه سینما رکس آبادان برخاسته از «جهالت» بود، فروپاشی متروپل ناشی از «فساد و جنایت» است. فاجعه امروز آبادان آخرین اتفاق از زنجیره بی‌کفایتی نظامی نیست که فساد و خیانت در رگ‌وپی آن ریشه کرده است. برج‌های بلند خانواده، دانش و پژوهش، صنعت، کشاورزی، دیپلماسی، اقتصاد، فرهنگ، مشارکت مدنی، سلامت اداری، اخلاق، معنویت و بسیاری از مبانی استوار این ملت پیش‌تر بهمت معماران نظام کنونی یا فروریخته یا درحال فروپاشی است.

فاجعه تلخ آبادان نباید با دهها مورد مشابه آن که با مکر و دروغ،  و بازی هزینه و زمان و ارعاب مردم خاموش ماند، هم‌سرنوشت شود.

ضمن عرض تسلیت به همه خانواده‌های داغدار و هموطنان دردمند؛ فروپاشی متروپل بار دیگر نگرانی ما را نسبت به عمق فاجعه و خطری تشدید می‌کند که  هر روزبیشتر از قبل مردم و مملکت ما را تهدید و مسئولیت ما را بیشتر می‌کند.

◾️

حسن یوسفی اشکوری – محمد جواد اکبرین – رضا بهشتی معز – علی‌رضا رجایی- احمد علوی – رضا علیجانی – حسین کمالی – داریوش محمدپور –  مهدی ممکن- یاسر میردامادی.

*کانال تلگرام کلمه

Share:

More Posts

دنیای دیوانه / دیوانه / دیوانه

دیشب در برنامه «شصت دقیقه» تلویزیون بی بی سی فارسی مطلبی شنیدم که به راستی هنوز هم باورش سخت است. فردی تاجیک تبار اما روسی

Send Us A Message