قرآن و تفسرهای عصری آن

گفتار در دو قسمتnnدر آغاز لازم است اشاره شود که کتاب قرآن در فهم و درک دین و شریعت اسلام نقش و جایگاه ویژه ای دارد. در تاریخ و تمدن اسلامی، تقریبا هیچ دانشی نیست که کم و بیش از متن قرآن و آیاتش استفاده نکرده و متأثر نشده باشد. به ویژه علم فقه و اجتهاد در مرحله نخست، مستند به آیات الاحکام قرآن است و به همین دلیل است که در فقه و اجتهاد فریقین کتاب (قرآن) در شمار نخستین دلیل و سند اجتهاد شمرده است. هرچند در عمل عمدتا حدیث است که منبع اجتهاد شمرده می شود. علم تفسیر و علم کلام و حتی ادبیات عربی و فارسی سرشار است از استشهادات و تلمیحات قرآنی.nاما از همان قرن نخست هجری تا کنون، مفسران گوناگون و وابسته به جریان فکری و یا فرقه ای و یا تخصصی خود، آیات قرآن را متناسب با آنها و نیز متناسب با فضاهای فکری عصر و نیازهای مخاطبان تفسیر و یا تأویل کرده و می کنند. مانند تفسیر ادبی و یا تفسیر فلسفی و یا کلامی و یا اخیرا تفسیر علمی سازگار با روز. nاما روش های تفسیری نیز به شدت متنوع است ولی شاید بتوان این روش ها را در چهار گروه مشهور و رایج طبقه بندی کرد:n1- تفسیر کلی و از آغاز تا پایان قرآنnاغلب تفاسیر قرآن به ویژه تا قرن اخیر چنین است. مفسر در واقع طرحی و هدفی مشخص برای تفسیر آیات و مجموعه قرآن ندارد و در واقع صرفا می خواهد قرآن را بفهمد و بفهماند. البته ممکن است مفسر نظمی برای ترتیب سوره ها و یا تسلسل آیات قایل باشد (مانند عبدالعلی بازرگان) و یا مانند اغلب مفسران یا اصولا نظمی و ترتبی در ساختار کنونی قرآن نبیند و یا حداقل به «نظم پریشان» باور داشته باشد. در این زمینه تفسیرهای مفصل گاه چهل جلدی نوشته و عرضه شده است. البته تفسیرهای ناتمام نیز کم و بیش هستند (مانند تفسیر نوین محمدتقی شریعتی و پرتوی از قرآن سید محمود طالقانی)n2- تفسیر موضوعیnدر این رویکرد، مفسر به تناسب موضوع و یا هدف، بخش هایی ار آیات را مورد استفاده و استناد قرار می هد. زیرا مفسر می خواهد بداند که مثلا موضوع ایمان، اسلام، دین، اخلاق، نماز، روزه، حج، زکات، قیامت و یا قصص و رخدادهای تاریخی در قرآن چگونه دیده و تفسیر و تحلیل شده و از این رو مفسر کاری به آیات خارج از موضوع ندارد. هریک از این موضوعات و عناوین جداگانه و به طور موضوعی مورد تحقیق و بررسی و تفسیر قرار می گیرند. n3- تفسیر آیات با آیاتnاین روش، که تفسیر قرآن به قرآن هم گفته می شود، در زمان ما بیشتر شهرت و رواج بافته است. حداقل طبق ادعا، در این روش، برای فهم و تفسیر هر آیه ای در هر موضوعی، به آیات مرتبط مراجعه می شود و نه لزوما به منابع روایی و حدیثی و یا منابع خارج از متن. علامه طباطبایی در «المیزان فی تفسیرالقرآن» مدعی چنین رویکردی است. هرچند در عمل چنین نیست. عموم تفسیرهای سنتی ما تفاسیر متکی به روایات هستند (تفسیر مأثور) و در المیزان نیز کم و بیش چنین است.n4- تفسیر به ترتیب نزول آیاتnاز قدیم گاه از این روش هم استفاده شده است. یعنی فهم آیات در زمینه های تاریخی آنها. شهرت دارد که مصحف امام علی چنین بوده است. در زمان ما مهندس بازرگان به این روش باور داشته و تلاش های تفسیری سالهای آخر عمر وی تحت عنوان «پا به پای وحی» در چند جلد منتشر شده است.nهرچند هر یک از این شیوه ها در حد خود مفید اند ولی به گمانم تفسیر پا به پای وحی از استواری و اطمینان بیشتری برخوردار است.nnnتأملی در مفهوم قرائت قرآن به گونه ای که به قاری وحی شده استnnمشهور است که قرآن را باید به گونه ای خواند که گویی بر خواننده وحی شده است. این توصیه بسیار جذاب و مهم است. زیرا قاری قرآن را مخاطب مستقیم آیات وحیانی می داند و نقش فاعلیت فردی او را به رسمیت می شناسد و این خلاق است و اثرگذار.nاما این توصیه روی دیگری هم دارد که می تواند گمراه کنند باشد. زیرا اگر فرد مؤمن راست کیشی خود را مخاطب مستقیم قرآن بداند، منطقا خود را به اجرای مضامین تمامی آیات متعهد و ملتزم می بیند. در این صورت، عمل بی چون و چرای آیات الاحکام به ویژه آیات اجتماعی (به طور خاص حدود و دیات و مجازات ها)، که بی تردید در تخته بند زمان و مکان بوده اند، عینا لازم الاجرا شمرده می شوند. زیرا مؤمن اجرای بی چون و چرای آنها را حکم الهی می شمارد و تخلف از آنها را موجب کفر و خروج از دین تلقی می کند. این در واقع همان طالبانیسم و بنیادگرایی در پوشش اسلام و عمل به قرآن است که در عمل ایجاد ناهمزمانی می کند.nبرای گریز از این مخاطره، لازم است توجه شود که مخاطبان مستقیم قرآن مؤمنان عرب مکه و مدینه در نیمه نخست قرن هفتم میلادی بوده اند و عمل به اوامر و نواهی زمانی – مکانی الهی و یا نبوی، بر عهده مسلمانان همان دوران بوده است. از این رو پیام فراتاریخی قرآن را باید از تاریخیت آیات الاحکام جدا کرد. اگر این ملاحظه رعایت شود، مخاطب مستقیم نزول آیات وحیانی بودن می تواند رهایی بخش و مفید باشد. فکر نمی کنم از مؤمنان جز این خواسته شده باشد. n n

Share:

More Posts

Send Us A Message