سفری خاطره انگیز به فلورانس و ونیز؛ سخنان به یادماندنی یک دانشجوی ایرانی

چهارشنبه 15 مهر 88 / 7  اکتبر 2009 

1

این روزها در سفر بودیم. من و همسرم و دخترم زهرا. عصر روز شنبه به فلورانس رفتیم و شب را مهمان دکتر دیوان بیگی بودیم و صبح فردا به شهر رفتیم و از برخی مکان های دیدنی شهر فلورانس دیدن کردیم. گرچه جوانی به نام مصطفی خسروی، که از اعضای سابق تحکیم بوده و اخیرا برای تحصیل به ایتالیا آمده و در دانشگاه فلورانس درس می خواند، به دیدنم آمده بود و تا بعد از ظهر با ما بود و صحبت کردیم و سیاست بافتیم.

آقای خسروی نکته قابل توجه و قابل ذکری می­گفت. ایشان می گفت دیروز (شنبه) برای شرکت در یک تظاهرات با شماری از دنشجویان ایرانی به رم رفته بودم. این تظاهرات اعتراضی برای حمایت از یک خبرنگار ایتالیایی بود که اخیرا به دلیل طرح برخی مسائل خصوصی برلسکونی (نخست وزیر ایتالیا) و شکایت وی از این خبرنگار در معرض اخراج از تلوزیون دولتی «رای» قرار گرفته است. می گفت حدود دویست هزار نفر، که البته اکثرا وابسته به جریان های چپ ایتالیا بودند، در این اعتراض شرکت کرده بودند. خسروی می گفت ما هم رفته بودیم تا از زندانیان سیاسی و مطبوعاتی ایران یاد کنیم و در واقع از آزادی مطبوعات در کشور خودمان حمایت کنیم. ایشان می گفت مهم این این بود که ما برای اولین بار بود که می دیدیم در یک تظاهرات و اجتماع اعتراضی کسی به ما حمله نمی شود و ما باتوم نمی خوریم و مجروح و مضروب نمی شویم و به زندان نمی رویم!

شب را هم باز مهمان دیوان بیگی بودیم و صبح فردا با ایشان به کنسولگری آمریکا رفتیم و پاسپورت ها را تحویل دادیم و گفتند فردا حاضر است. پس از آن به ایستگاه قطار رفتیم و بلیط گرفتیم به ونیز رفتیم و مهمان خانم ظهوری شدیم و روز دوشنبه و سه شنبه را در ونیز بودیم و عصر امروز به کیوسی باز گشتیم.

دیروز از شهر کهن و دیدنی ونیز دیدار کردیم. از صبح تا عصر. این شهر چنان دیدنی و جذاب و سحرانگیز است که به وصف نمی آید. دو سال پیش نیز ونیز را دیده بودم. چیزی که پیش از هر چیز به ذهن متبادر می شود این پرسش است که چگونه این شهر به این وسعت با امکانات قدیم در داخل دریایی بزرگ ساخته شده و به شکل جزیره ای عظیم و شهری پرجمعیت در آمده و زمانی دراز مانده است؟ بناهای با شکوه و به ویژه کلیساهای بزرگ با معماری ها و تندیس های چشم نواز و نقاشی های سحرانگیز و خیره کننده (از جمله کلیسای سن مارکو) و کوچه های باریک و کم عرض و کانال های آب در کوچه های شهر به راستی دیدنی اند و آدمی هرگز از دیدن آن ها سیر نمی شود. از این رو ونیز یکی از جاهای دیدنی جهان و به ویژه ایتالیاست و همواره مملو از توریست است و از این طریق پول زیادی را نصیب دولت و مردم این کشور می کند. دوستی در آنجا می گفت که سالانه 18 میلیون نفر از این شهر دیدن می کنند. اگر این رقم درست باشد، می توان حدس زد که چه رقم درشتی به جیب مردم و دولت می رود. در هر گوشه آن جمعیت موج می زند و به اصطلاح مشهور جای سوزن انداختن نیست. البته این روزها (به دلیل سپری شدن فصل سفر و نیز اوضاع بد اقتصادی در اروپا و جهان ) توریست کاهش یافته است.

به هرحال اگر بنا شود که دیده ها و احساس های خودم را بگویم حال و حوصله و وقت می خواهد که فعلا هیچ کدام را ندارم. هنگام بازگشت از دیدار شهر از جلو میدان سن مارکو با اتوبوس دریایی بر گشتیم که خود بسیار زیبا و خاطره انگیز بود. در ونیز امکان اتوبوس شهری نیست و لذا از اتوبوس آبی استفاده می شود که پیوسته در حال حرکت و جابجا کردن مسافرانند. در وسط شهر از همان آب طبیعی دریا رودی بزرگ و نسبتا طولانی ایجاد کرده اند که به صورت تقریبا مارپیچ شهر را به دو نیم می کند. مانند اکثر شهرهای مهم و بزرگ اروپا که رودی از میانشان می گذرد. قابل ذکر است که ونیز مجموعه ای از چند جزیره است که هرکدام دارای نامی و مشخصاتی ویژه اند  

3

در روزهای اخیر سه روزنامه در تهران و شیراز توقیف شدند: روزنامه های آرمان و فرهنگ آشتی که به تازگی منتشر می شدند و روزنامه تحلیل خبر که سالیانی است که در شیراز انتشار می یافت. از دولت کودتا و شخص چون احمدی نژاد و باند نظامی و امنیتی حاکم جز این انتظاری نیست.

4

جابجایی هایی در سطوح مختلف نیروی نظامی (سپاه و ارتش) صورت گرفته است که دقیقا روشن نیست به چه قصدی است اما به نظر نمی رسد نشانه بهبود اوضاع باشد. مثلا تعویض شخصی چون طائب و جانشین شدن شحصی چون سردار نقدی در فرماندهی بسیج آیا علامت تغییر در سیاست سرکوبی است؟ نقدی از طائب بدنام تر و خشن تر است.

یادداشت های روزانه – قسمت یکصد و پنجاه و ششم

شنبه 28 بهمن 1402

Share:

More Posts

Send Us A Message