از شعارهای نماز جمعه گذشته تهران: چه غزه / چه ایران / کشتن انسان بده

یکشنبه 29 شهریور 88 / 20 سپتامبر 2009

1

شماری از ایرانیان در تظاهرات روز قدس در پاریس اعلام کردند که آقای کروبی را به عنوان کاندیدای صلح نوبل پیشنهاد خواهند کرد و این امر را پی گیری می کنند.

2

مهدی شیرزاد و نعیمی پور فرزندان دو تن از شورای مرکزی مشارکت دو روز پیش بازداشت شدند. حلقه محاصره بر گرد اصلاح طلبان رادیکال تنگتر می شود.

3

حال که فیلم های راهپیمایی سبزها در روز جمعه بیشتر در اختیار قرار می گیرد، روشن تر می شود که جمعیت بسیار زیادتر از حدی بود که در لحظات نخست به نظر می رسید. حال عموما صحبت از جمعیت چند میلیونی می شود و غالبا معتقدند که این جمعیت با جمعیت 25 خرداد قابل مقایسه بود. شعارهای زیادی نیز از طریق انتشار فیلم های ویدئویی در اختیار قرار می گیرد که عموما کاملا تازه اند و گویا مردم در جمعیتی شعارهای تازه ای ابداع می کنند. از جمله آن ها:

نسل ما آریاست / دین از سیاست جداست

بسیجی حیا کن / مفتخوری رو رها کن

دیکتاتور حیا کن / ایرانمو رها کن

برادر رفتگر / محمود و بردار ببر

جنتی لعنتی / تو دشمن ملتی

چه غزه چه ایران / کشتن انسان بده

هنگام پخش گاز اشک آور: صل علی محمد / اشک خدا در آمد

نیز در این راهپیمایی عموما دست می زدند و به شکل تقریبا مشابهی از حرکات چند هفته پیش از 22 خرداد مراسم خاص خود را به ظهور می رساندند و آئیین سیاسی سبز خود را آشکار می کردند.

ضمنا طبق اطلاع در شهرها بر خلاف تهران برخوردها شدید بوده و افراد زیادی مورد ضرب و جرح قرار گرفته و شمار زیادی بازداشت شده اند.

4

امروز را خامنه ای عید فطر اعلام کرد و لی بقیه علما فردا را عید دانسته اند. گرچه احتمال دارد این تعارضات عمدتا سیاسی باشد (که در این صورت باید نتیجه گرفت که تمام مراجع با خامنه ای فاصله ای در حد تقابل گرفته اند) اما واقعا روشن نیست با توجه به هوای ابری و بارانی ایران هلال شوال چگونه رؤیت شده است.

به هرحال امروز نماز عید در دانشگاه تهران خوانده شد و دقیقا روشن نشد که چرا محل نماز از مصلا به دانشگاه منتقل شد. شاید بدان دلیل بوده است که اگر سبزها دست به تظاهرات و طرح شعار بزنند قابل کنترل باشد و حداقل جلو جایگاه به دلیل حضور نیروهای امنیتی و خودی و مورد اعتماد و محل دوربین تلوزیون در اختبار باشد.

اما آقایان هاشمی و ناطق و سید حسن خمینی نیز در نماز شرکت کرده و درست پشت سر رهبری در کنار لاریحانی و احمدی نژاد و صادق لاریجانی نشسته بودند. آیا این حضور به معنای سازش و کوتاه آمدن این آقاین است؟ من چنین تصور نمی کنم اما تحولات آینده نشان خواهد داد که ماجرا چیست. گرچه سالیانی است که بر این باورم با طناب هاشمی نمی توان ته چاه رفت.

اما خامنه ای در سخنانش به چند نکته اشاره کرد. یکی این که در بارة اعترافات دادگاه ها گفت که اعترافات متهمان علیه دیگران شرعا مسموع نیست اما در بارة خودشان که در برابر دور بین های تلوزیون هم گفته می شود درست است و شرعا و اخلاقا پذیرفته است. چنین می نماید که این سخنان کمی در جهت حمایت فرزندان هاشمی رفسنجانی و شاید هم کسانی چون خاتمی و موسوی و کروبی است. حداقل چنین پیامدی می تواند داشته باشد. زیرا چند روز پیش فرزندان هاشمی با ارسال نامه ای سرگشاده به صادق لاریجانی از او خواسته بودند که به اتهامات وارده بر علیه خانوده هاشمی رسیدگی شود و آنان به طرح اتهامات مطرح شده در دادگاه ها علیه خود اشاره کرده بودند. اما ایشان با مشروع دانستن اعترافات افراد علیه خود، آشکارا از اعترافات خلاف شرع و قانون و اخلاق دو ماه اخیر در شوهای دادگاه و تلویزیون حمایت حمایت کرد. این در حالی است که ایشان به خوبی می داند که این اعترافات چگونه و در چه شرایطی به دست آمده است. در واقع ایشان نمی گوید که اعترافات با اکراه و اجبار شرعا و قانونا هرگز مسموع نیست. مگر این که ایشان بتوانند ثابت کنند که اجباری در کار نبوده است که البته مضحک خواهد بود و هیچ آدم عاقلی آن را باور نمی کند. دلیل آن نیز اعترافات زندانیان سیاسی در تاریخ سی ساله جمهوری اسلامی است. از سوی دیگر عالمانی چون منتظری و سیستانی و صانعی و شبیری زنجانی و صدها حقوقدان چنین اعترافاتی را خلاف شرع و قانون دانسته اند.

از سوی دیگر ایشان از کنار حضور جنبش سبز در روز قدس زیرکانه گذشت و از شرکت مردم در این تظاهرات تشکر کرد. از سوی دیگر ایشان با تأکید تلاش داشت که کمی از فضای تند و تنش آلود کنونی بکاهد. از این رو روی وحدت تکیه کرد و از فضای تهمت و انتشار اخبار و یا ادعاهای اثبات ناشده در رسانه ها انتقاد کرد و گفت کسی حق ندارد دیگری متهم کند و حیثیت دیگران را ببرد. در مجموع چنین به نظر می رسد که موضع ایشان تا حدودی از موضع انفعال و ضعف و عقب نشینی بوده است. ببنیم که سیر حوادث چگونه خواهد برد و این استنباط درست است یا نه.   

یادداشت های روزانه – قسمت یکصدو چهل و نهم

پنجشنبه 23 آذر 1402

Share:

More Posts

مردمانی مظلوم!

اول بگویم من از استفاده از واژه «مظلوم» به جد ابا دارم و دیری است که معمولا از آن استفاده نمی کنم. زیرا این واژه

سلام بر وجدان های بیدار

آنچه در این روزها و هفته ها و ماه های اخیر موجب بقای امید و حداقل موجب تسلی خاطر است گسترش مخالفت ها و تعمیق

Send Us A Message