گفتگو با رادیو فرداnمينا بهارمست از حسن يوسفی اشکوری، پژوهشگر دينی پرسيده که بر چه شواهدی می توان امام زاده های جديد را کشف يا شناسايی کرد؟nnحسن یوسفی اشکوری: اين داستان مانند خسن و خسين، دختران مغاويه است. برای اين که تعريف روشنی از امامزاده وجود ندارد. آيا منظور از امام زاده، فرزند بلافصل يک امام است يا نسل دوم و سوم و چهارم او و اگر اين مسئله تداوم يابد تا کجا و پس از چند نسل می تواند امامزاده باشد؟nnمثلا آيا فردی که امروز بر حسب ظاهر ادعا میشود يکی از سادات است و در نتيجه اجدادش حتما به يکی از امامزاده ها، امامان و يا امامزادهای نسل اول میرسد، اگر بميرد میتوان او را امام زاده ناميد؟ مثلا قبر آيت الله بروجردی در قم است، آيا او را امام زاده تلقی میکنند؟ قبر آيت الله خمينی در بهشت زهرای تهران است، آيا او را امام زاده تلقی میکنند؟nnدر زبان و بيان ادبيات مذهبی ما اينها را امروز امامزاده تلقی نمیکنند. بنابراين امامزاده همان نسل اول امامان است و حداکثر نسل دوم، يعنی نواده يک امام. اگر چنين باشد که به نظر میآيد همين طور است، آن وقت ديگر امامزداده جديد کشف کردن حرف بسيار بی ربط و بی معنايی است.nnاين امکان وجود دارد که بر اساس اسناد جديد امام زاده ای شناسايی شود؟nnاين که بگويند سند و مدرک جديد پيدا کرديم بی معنا است و اگر راست میگويند يکی از اين اسناد و مدارک را نشان دهند و منتشر کنند و به قضاوت مردم بگذارند تا مورخين و سند شناسان و باستان شناسان درباره آن داوری کنند و بگويند سابقه تاريخی اين امامزاده ای که مثلا در چيذر تهران يا در يک روستا کشف شده، چيست.nnساداتی که امروز در گيلان و مازندران و جاهای ديگر هستند، تا قرن هشتم شيعه زيدی بودند و همواره مورد انکار شيعه دوازده امامی. پس چگونه اگر يک شيعه زيدی در جلوی چشم شيعيان ۱۲ امامی از دنيا برود، ممکن است حتی او را دفن نکنند چون او را گمراه میدانند و قبول ندارند و چه بسا او را دشمن خدا تلقی کنند، آن وقت امروز آرامگاه همان ساداتی که ۷۰۰ سال پيش در جايی دفن شدند و زيدی بودند زيارتگاه است.nnنه تنها عامه مردم بلکه علما هم به آنها احترام میگذارند و دولت شيعی ۱۲ امامی جمهوری اسلامی ولايت فقيهی هم به آنها احترام میگذارد و هر روز هم دارد يک چيز جديد کشف میکند.nnمیتوانيم اين احتمال را بدهيم که وقتی سازمان اوقاف اعلام میکند امامزاده های جديد کشف کرده، منافع اقتصادی در آن نهفته است؟nnما علم غيب نداريم که انگيزه شخصی گوينده چيست، اما در عين حال بر حسب تجربه میتوان در اين ادعاها و تلاشهای بی وقفه حکومت در اين زمينه دو عامل را دخيل دانست.nnاول مسئله جذب عوام و تودههای مذهبی است، چون حکومت مذهبی است و بر ايدئولوژی دينی شيعی ۱۲ امامی مبتنی بر امامزاده پرستی استوار است، پس می خواهد نمادهای دينی را تقويت کند.nnهمان گونه که در سريالهای جمهوری اسلامی میبينيم همواره نماد مذهب، آرامگاه يک امامزاده است.nnپس دليل اول تثبيت و تقويت ايدئولوژی مذهبی و جذب و جلب تودههای عوام به سوی حکومت جمهوری اسلامی است و دليل ديگر هم بی ترديد انگيزه اقتصادی است.nnاين داستان امروز جمهوری اسلامی نيست، بلکه داستان تاريخی است که همواره دين ابزار منافع اقتصادی و کسب قدرت سياسی و اقتدار و نفوذ اجتماعی برای رهبران دينی و گاهی پيشوايان سياسی منسوب به دين بوده است و الان هم قطعا اين مسئله وجود دارد.n n