آیا نماز جمعه در نظا ولایی می تواند مستقل و مردمی باشد؟

همراهان این کانال به یاد دارند که اخیرا نوشتاری در دو قسمت در باره استقلال نهاد علما و حوزه های علمیه ایران در اینجا منتشر شد. راقم در این نوشتار مدعی شد که نهاد علمای اسلامی و به ویژه شیعی در طول تاریخِ غالبا به شکلی با نهاد قدرت (سیاسی و اقتصادی) پیوند داشته و به ویژه پس از به قدرت رسیدن سلسله صفوی در ایران، روند پیوند دین و قدرت در قالب همکاری نهاد علما و فقیهان با دستگاه حکومتی و به ویژه استفاده از رانت مالی شدت یافت و در ادوار بعد حتی در رژیم ظاهرا مدرن پهلوی نیز ادامه یافت. در نهایت این ادعا مطرح شد که نهاد علما به طور نهادی در مراتب مختلف با قدرت سیاسی پیوند داشته و از این رو هرگز از استقلال واقعی و همه جانبه برخوردار نبوده است. به ویژه (به دلایلی که ذکر شد) در نظام ولایی تام گرای جمهوری اسلامی اصولا هر نوع استقلال خواهی حوزه ها ناممکن شده است.
چند روز پیش رهبر جمهوری اسلامی در سخنرانی عمومی اش سخنی گفت که به روشنی مؤید این مدعاست: «حوزه های علمیه باید خود را سرباز «نظام» بدانند، برای «نظام» کار کنند، برای «نظام» دل بسوزانند، در خدمت تقویت «نظام» حرکت کنند، حوزه های علمیه نمی توانند سکولار باشند». مراد از سکولار شدن نیز باور به غیر حکومتی شدن دین و نهاد علما و روحانیت است که گویا در حوزه قم در حال گسترش است.
وعده دادم در باره نهاد نماز جمعه نیز چیزی بنویسم. به ویژه که اخیرا یک خانم در نماز جمعه (فکر می کنم تهران) خطابه ای خواند و در آن تقاضا کرد که نماز جمعه «مردمی» باشند و خطیبان مطالبات مردم را بگویند. این دعوی نیز نوعی استقلال خواهی برای نهاد نماز جمعه و امامان جمعه است.
اما مدعا آن است که نماز جمعه بیش از نهاد علما از استقلال و به ویژه از خصلت مردمی بودن به دور است. افزون بر دلایلی که در مورد عدم استقلال حوزه ها و روحانیون به ویژه در جمهوری اسلامی ارائه شدند، می توان گفت:
یکم. همه می دانند که ستاد ائمه جمعه موجود، اولا یک نهاد حکومتی است و مدیر آن رهبر مستقیما نصب می کند. ثانیا امامان جمعه یا مستقیما رهبر تعیین می کند (امامان تهران و مراکز استان ها) و یا این نهاد و مدیر آن که در عین حال در موارد مهم نظر رهبری نیز لحاظ می شود. در هرحال تمامی این امامان منصوب ولی فقیه هستند.
دوم. نهاد ائمه جمعه سراسر کشور، که تشکیلات بزرگ و گسترده ای است، هزینه های زیادی مصرف می کند. در حد اطلاع، هزینه های گزاف این نهاد و نیز نهادهای جمعه در شهرهای ایران، از طرق مختلف تأمین می شود. افزون بر تخصیص بودجه عمومی در بودجه سالانه دولت، از کمک های رهبری و احیانا وجوهات شرعی تحت کنترل رهبری برای تأمین این هزینه ها (از جمله حقوق و مستمری امامان و نهاد جمعه شهرها) استفاده می شود.
سوم. خطبه جمعه دو بخش دارد. بخشی حول موضوع اخلاقی و بیان آموزه های تربیتی و معنوی است و بخش دیگر آن مختص بیان موضوعات سیاسی و مسائل روز است. امامان در بیان موضوع قسمت اول تا حدودی آزادند یعنی می توانند به تناسب دانش و ذوق شخصی خود سخنانی بگویند. اما در خطبه دوم، که مهم تر است، امامان موظفند که مواضع رسمی نظام حول آرای رهبر نظام را برای مردم توضیح دهند. یعنی به طور سازمانی و رسمی، امام جمعه سخنگوی رهبری و کل نظام حاکم شمرده می شود و همگی می باید از مواضع رهبری و نظام دفاع کنند. به همین دلیل است که ستاد ائمه جمعه تهران، هر هفته از طریق تهیه بولتنی محورهای خطبه دوم را برای امامان دیکته می کند.
چهارم. از این ها گذشته، اصولا از نظر فقهی نیز نماز جمعه یک فریضه نهادی حکومتی است. از این رو در گذشته های دور همواره امامان جمعه مهم را خلفا و سلاطین منصوب می کردند و در کشورهای مسلمان کنونی نیز چنین است و حتی در سلطنت پهلوی دوم نیز امام جمعه تهران را شاه منصوب می کرد که آخرین آن دکتر سبد حسن امامی بود.
با توجه به این مجموعه دلایل، چگونه می توان انتظار داشت که نهاد نماز جمعه مردمی باشد و امامان جمعه از دردهای مردم و مطالباتشان سخن بگویند؟ ذات نایافته از هستی بخش / کی تواند که شود هستی بخش!
یکشنبه 26 دی 400

Share:

More Posts

دنیای دیوانه / دیوانه / دیوانه

دیشب در برنامه «شصت دقیقه» تلویزیون بی بی سی فارسی مطلبی شنیدم که به راستی هنوز هم باورش سخت است. فردی تاجیک تبار اما روسی

Send Us A Message