یادداشت روزنوشت 11 سپامبر 2001 در زندان اوین

اشاره: این یادداشت به تاریخ سه شنبه 1 آبان 1380 در زندان اوین نوشته شده و اکنون در جلد دوم کتاب «از برلین تا اوین» (ص 341-342) چاپ و منتشر شده و به مناسبت بیستمین سالگرد آن رخداد در اینجا بازنشر می شود. در تاریخ وقوع یازدهم سپتامبر در شرایطی نبودم که روزانه یادداشت خاطرات داشته باشم.

در 11 سپتامبر 2001/20 شهریور 1380 طی چند حمله انتحاری با هواپیما دو برج بزرگ تجاری نیویورک (هر کدام 110 طبقه با 420 متر ارتفاع) و ساختمان وزارت دفاع آمریکا (پنتاگون) مورد اصابت قرار گرفته و ساختمان های دوقلوی تجاری کاملا نابود شده و ساختمان پنتاگون آسیب جدی دید و طی آن حدود پنجهزار نفر کشته شدند. این حادثه شگفت انگیز و غیر قابل پیش بینی دنیا را در حیرت فرو برد و زنگ خطر را برای همه به ویژه دنیای غرب و جهان سرمایه داری و مدرن را به صدا در آورد.
پس از آن حادثه دولت آمریکا با جلب نظر دولت های دیگر جهان، تصمیم گرفت یک مبارزه جهانی و عمومی را بر ضد تروریسم سازماندهی کند. آمریکائیان اعلام کردند این عمل تروریستی به فرمان بن لادن (عرب سعودی و ثروتمند که حدود 15 سال است در افغانستان است و طالبان را هدایت و حمایت می کند و نیز سازمانی به نام القاعده دارد که طبق گفته 11 هزار جنگجوی عرب در افغانستان دارد و در 60 کشور جهان شاخه و تشکیلات دارد، صورت گرفته است. هرچند عده ای این ادعا را باور ندارند و می گویند که آمریکاییان ناراضی است و یا کار صهیونیست هاست، اما در عمل آمریکا توانسته است اکثریت قریب به اتفاق دولت ها (به ویژه دولت های اروپایی ) و حتی شورای امنیت سازمان ملل را قانع کند که بن لادن و القاعده او مسئول این کار است و باید نابودشان کرد. شورای امنیت این کار آمریکا و متحدانش را تائید کرده است. از این رو دو هفته قبل نظامیان آمریکایی و انگلیسی حملات خود را به افغانستان و مواضع طالبانی آغاز کرده اند و این تهاجم همچنان ادامه دارد. اعلام شده است که هدف دستگیری بن لادن و یارانش و نابودی کامل القاعده و پس از آن سازمانهای تروریستی در منطقه و در جهان است. البته بن لادن ضمن تائید عمل تروریستی در آمریکا و ابراز شادمانی از این اقدام، نقش خود را تکذیب کرده است. پس از حمله آمریکا نیز طالبان و بن لادن فتوای جهاد را بر ضد آمریکائیان صادر کرده اند. باید گفت که در آغاز آمریکا از طالبان خواست بن لادن را تحویل دهند ولی آنها از این اقدام خود داری کردند.
اما ایران. اندکی پس از حادثه نیویورک آقای خاتمی با انتشار اطلاعیه ای با مردم آمریکا اظهار همدردی کرد و عمل تروریستی و کشتن بیگناهان را شدیدا محکوم کرد. پس از آن احزاب سیاسی و مطبوعات و نمایندگان مجلس نیز هر نوع عمل تروریستی را تقبیح و محکوم کردند و از مبارزه جدی و اصولی و قاطع با تروریسم حمایت کردند. شهردار و رئیس شورای شهر تهران نیز نامه ای به شهرداری نیویورک فرستادند و با مردم آمریکا اظهار همدردی کردند. این اقدامات سبب شد که فضای مثبت و مساعدی به نفع ایران در آمریکا و در سطح جهان به وجود بیاید و دولت آمریکا و کشورهای اروپایی از آن استقبال کردند. چندی بعد رهبر جمهوری اسلامی نیز صریحا عمل تروریستی را محکوم کرد، هر چند که به آمریکا حمله کرد و از آن انتقاد نموده و آقای بورقانی از طرف هیئت رئیسه مجلس به سفارت سوئیس در تهران رفت تا در دفتر حفظ منافع آمریکا در تهران حضور یابد و اظهار همدردی کند. جک استراو، وزیر خارجه انگلستان، راهی تهران شده وگفته شد که حامل پیامی از سوی آمریکاییان است. در مجموع سیاست میانه روانه و محتاطانه ایران سبب شد که نه تنها طبق معمول انگشت اتهام متوجه ایران نشود بلکه ایران از مدافعانمبارزه با تررو ریسم شمرده و شناخته شود. البته عده ای اعلام کردند الان فرصت خوبی است برای گفتگو با آمریکا و تلاش در جهت بهبود رابطه بین دو کشور و فقط منافع ایران و تأمین منافع ملی کشور در مقابل نیروهای راست (به ویژه کیهان) به شدت با این تفکر مخالفت کرده و می کنند و سعی می کنند این رویارویی را رویارویی اسلام و غرب و به ویژه آمریکا بدانند. قابل ذکر است که روزهای اول صحبت از متهم کردن اسلام و تمامی نسل آن بود و حتی رئیس جمهور آمریکا صریحا گفت جنگ صلیبی دیگر در راه است اما پس از واکنش ایران و دیگر مسلمانان و یا دولت های اسلامی این سیاست کنار گذاشته شد و سیاستمداران غربی تلاش کرد ه اند که این تقابل را در سطح مبارزه با تروریسم بدانند، نه در گیری اسلام و غرب. در هفته های اول حملات زیادی به مسلمانان در آمریکا و اروپا شد و مساجد و مراکز اسلامی زیادی مورد تهاجم و تخریب قرار گرفتند.
پس از تهاجم نظامی آمریکا و انگلیس به افغانستان، دولت ایران اعلام کرد که با حمله نظامی مخالف است چرا که مردم بیگناه کشته می شوند و به نابودی رژیم نیزمنتهی نمی شود و چه بسا تروریسم را موجه و تقویت کند. در مقابل گفته شد که ما هم تروریسم و طالبان را محکوم می کنیم و هم تهاجم نظامی به ملت افغانستان را. این است که ظاهرا بین ایران و آمریکا و متحدانش فاصله افتاد ه است و هر دو طرف سعی می کنند به هم نزدیک شوند. ظاهرا توافق شده است که طالبان ساقط شوند و یک دولت اسلامی که مورد تائید و حمایت پاکستان، ترکیه، ایران و کشورهای آسیای میانه و روسیه باشد. ظاهرا کنگره آمریکا لغو تحریم علیه ایران را تصویب کرده است. به بینیم تا چه زاید سحر.

یکشنبه 28 شهرور 400

Share:

More Posts

Send Us A Message