جنایت در غزه و بی اعتباری حقوق بشر در جهان

پیش از این گفتم دلیل اصلی یاغی گری اسرائیل در طول حدود هشت دهه حمایت های دولت های قدرتمند و بیش از همه حمایت های همه جانبه ایالات متحده آمریکا بوده و هست.

حال می توان گفت یکی از پیامدهای طبیعی و قهری چنین حمایت های یک سویه از اسرائیل به ویژه در ماجراهای اخیر پس از رخداد هفتم اکتبر 2023 و گسترش جنایات رژیم کنونی اسرائیل در غزه و به طور کلی در منطقه فلسطین اشغالی در یک سو بوده و در سوی دیگر زمینه ی بی اعتباری مفهومی به نام «حقوق بشر» در سوی دیگر بوده و هست.

این در حالی است که پس از وقوع دو جنگ جهانی و کشتارها و ویرانی های عظیم آن دو جنگ (به ویژه جنگ دوم)، وفق تلاش های نوین قدرت های غربی و به طور کلی دولت های فاتح جنگ، قرار بر این بوده که با تشکیل سازمان ملل متحد به مثابه مرکز قدرت بین المللی در قامت دولتی مافوق دولت ها، و نیز با تنظیم اعلامیه جهانی حقوق بشر (مصوب 1948) و امضای تقریبا اغلب کشورهای جهان، دیگر جنگی و تجاوزی در جهان رخ ندهد و اگر هم اختلافی و به ویژه جنگی بین ملت ها و دولت های عضو سازمان ملل روی دهد، از طریق سازمان ملل و وفق قواعد مقرر و مورد تأیید عموم از جمله اعلامیه حقوق بشر به شکل مسالمت آمیز و در حد ممکن عادلانه و منصفانه حل و فصل گردد.

در این میان برای رعایت انصاف باید منصفانه گفت که تا کنون و در طول این هفتاد سال در منازعات بین المللی، این سازمان تا حدودی موفق عمل کرده و قوعد حقوق بشری ولو ضعیف و نیم بند در سطح جهان عملی شده است. شاید بتوان گفت اگر همین سازمان ملل و همین حقوق بشر مطرح نبود، فساد و ظلم و تجاوز به ویژه از سوی دولت های قدرتمند نسبت به دولت های ضعیف تر و به ویژه از سوی دولت های ظالم و زورگو و غیر دموکراتیک در جهان به مراتب بیش از این بوده است. به ویژه نمی توان از یاد برد که نهادهای حقوق بشری سازمان ملل در زمینه های مختلف (از رخدادهای ویرانگر طبیعی مانند سیل و زلزله گرفته تا قحطی و جنگ و . . .) به کمک آسیب دیدگان و نیازمندان می شتابد. مهم تر از همه توسط همین سازمان حق تعیین سرنوشت برای تمامی مردم جهان (مردمان اسیر در سرزمین های استعماری و استعمار زده) به رسمیت شناخته شده است. به هر حال فعلا مظلومان ظلم دیده جایی رسمی و بین المللی برای مراجعه و دادخواهی دارند که مراجعه کنند. این خود در حد خود مفید است و وجودش به ز عدم.  

با این همه در طول این هفتاد سال انتقادها نسبت به اعمال سازمان ملل و تضییع مکرر حقوق بشر در روابط دولت ها و ملت ها کم نبوده و نیست. به ویژه جریان های مترقی ضد استعماری جهانی و عمدتا در کشورهای جهان سوم نسبت به مظالم و تبعیض ها و سیاست های دوگانه و چندگانه حساس بوده و بارها واکنش نشان داده اند. از جمله بیش از هم به حق وتوی پنج کشور قدرتمند جهان به حق نقدهای جدی وارد کرده و می کنند.

اما به طور کلی سیاست های کشورهای قدرتمند اروپایی و بیش از همه دولت های آمریکا در طول این هفتاد سال در قبال اسرائیل از آغاز تأسیس تا کنون به گونه ای بوده که همواره بیش از همه مورد انتقاد آزادی خواهان بوده است. البته این سیاست ها پس از رخداد هفتم اکتبر و جنایات بعدی نظامیان و سیاستمداران اسرائیلی و جنایاتی که تا کنون انجام داده که هنوز هم با قدرت ادامه دارد، نه احترامی برای حقوق بشر باقی مانده و نه اعتباری برای سازمان ملل در حل و فصل عادلانه برجای مانده و نه دیگر کسی به سادگی دعوی حقوق بشری دول غربی و آمریکا را می پذیرد!  تکلیف رهبران نظام های غیر دموکراتیک جهان (چین و روسیه و مصر و ایران) روشن است اما به جد می توان پرسید که آیا رهبران غربی و به طور خاص رئیس جمهور دموکرات و وفق ادعای خود صهیونیست آمریکا به راستی دموکرات است و مدعی حقوق بشر در جهان؟! آیا زمان آن نرسیده که سازمان ناتوان و ضعیف ملل متحد به تناسب زمان و شرایط، تجدید سازمان شود؟ چهارشنبه 20 دی 1402

Share:

More Posts

منطق مشترک دیکتاتورها

سخنرانی جنایتکار قرن نتانیاهو در کنگره آمریکا را می دیدم و می شنیدم. به راستی شنیدن این همه اراجیف،  تحمل می خواست و من به

Send Us A Message