برنامه تلويزيونى “پرتو نور” شماره ۱۸۳۳
هدایت الهی و تفسير پيام ۲
به مدت ۵۸ دقيقه
httpv://www.youtube.com/watch?v=ZDNuMZFcQeo
فايل صوتي برنامه فوق:
[Audio: 1833.mp3]
هدایت الهی و شریعت
چنین می نماید که پرسش اصلی مفهوم هدایت الهی در قالب احکام مشخص اجتماعی تحت عنوان شریعت و فقه است. در واقع پرسش این است که اگر قرار بر این بوده که خداوند از طریق جعل یک سلسله قواعد و مقررات اجتماعی برای تنظیم درست روابط بین آدم ها هدایت و ارشاد خود را محقق کند، چگونه است که این مقررات عموما تابع زمان و مکان هستند و همواره تغییر می کنند و در هرحال حداقل بخشی از آن ها اساسا در شرایطی قابلیت اجرا ندارند؟ در هرحال به نظر می رسد تغییرپذیری احکام اجتماعی با مفهوم هدایت الهی سازگار نیست.
هرچند با توجه به تاریخ تحولات فکری و مدنی تاریخ اسلام و به ویژه در قلمرو نواندیشی اسلامی معاصر، پاسخ چنین پرسش تکراری روشن است ولی به اجمال می توان گفت:
«هدایت» به مثابه یک «دعوت» برای تعالی اخلاقی و برای تصعید روحی آدمی فراتاریخی است اما بخش اجتماعیات دین اسلام اساسا برای همیشه نبوده و نیستند تا تغییرپذیری آن ها نافی و ناقض هدایت الهی دانسته شوند. هدایت الهی در امور مدنی و اجتماعی، به استناد دلایل درون دینی یعنی نقل (مفهوم قسط در قرآن و روایت العدل اساس الاحکام از نبی اسلام) با معیار عدالت زمانه و البته کارآمدی و فایده مندی و نیز به استاد عقل زمانه و خرد سلیم و متعارف بشری، محقق خواهد شد. می دانیم که عدل و عدالت هم در تعریف در تخت بند زمانه و وضعیت و شرایط است و هم به ویژه در مصادیق زمانی – مکانی اند. از این رو ممکن است قاعده و حکمی در شرایطی عین عدالت باشد و در شرایطی متفاوت و متعارض عین ظلم و بی عدالتی. در هرحال مفهوم «تاریخیت وحی و نبوت» کلیدواژه مهم و راهشگشا خواهد بود.
بدین ترتیب تفسیر سنتگرایانه و مخصوصا بنیادگرایانه از جاودانگی تمامی احکام شریعت و آن هم در قالب فقه و اجتهاد مرسوم، به کلی نامعقول است و در عمل نیز همواره خلاف آن رخ داده است.