یادداشت های روزانه – قسمت ششم
یکشنبه 31 شهریور 87/ 21 سپتامبر 2008
عصر امروز مراسم راهپیمایی داشتیم و برخی نقاط نادیده شهر را دیدیم. من و روح الله دامنه های سبز در برخی نقاط نادیده شهر را تماشا کردیم. دامنه های سبز و پوشیده از درخت و جنگل کیوسی واقعا دیدنی و چشم نواز و زیباست. مهمترین جایی که دیدیم، پارکی بود به نام «فورتی» که باز طبق معمول تمام اشیا و اجزای این شهر کوچک یک موزه تمام عیار است. دروازه پارک با سر در هلالی آن نظر ما را جلب کرد. دروازه نسبتا کوچکی بود اما کاملا پیدا بود که بسیار قدیمی است و از باستانی بودن آن حکایت می کرد. روح الله نوشته انگلیسی در مورد معرفی دروازه پارک را خواند. آبادی نخستین آن به عصر بُرُنز باز می گشت ولی تاریخچه روشن مربوط می شد به دویست سال پس از میلاد و عصر امپراتوری روم. در آن زمان و در دوران لومباردها اینجا یک قلعه نظامی بوده است. دو دروازه داشته، که اکنون هر دو در شرق و غرب آن باقی است، و از هر چهار طرف با دیواری استوار محافظت می شده است. اشاراتی هم به ادوار بعدی سرگذشت قلعه داشت. به هر حال پارک نسبتا کوچکی است و بر شیب تند سمت چپ شرقی کوه یا تپه بلند مشرف است. در داخل پارک نیز سنگ ها و کاناپه ها و دیگر اشیای آن یادگار میراث گذشته است و غیر از چند راهرو اصلی آن جملگی پوشیده از شن است به هر حال پارک دلپذیری است.
2
امشب کمی سایت گردی کردیم و از طریق سایت «روز آنلاین» در جریان برخی از حوادث جاری ایران قرار گرفتیم.
بالاخره پس از چند هفته کشمکش و جدالهای لفظی مقامات حکومتی بر سر سخنان آقای مشایی، خامنه ای دخالت کرده و با اظهارنظر خود ظاهرا به این نمایش پایان داد. وی گفت اظهار دوستی با ملت اسرائیل نظر دولت نیست اما نباید از این حرف بهانه ای برای تضعیف دولت ساخت (نقل به مضمون). البته احمدی نژاد چند روز قبل به عنوان دفاع جانانه از همفکر و همکارش رحیم مشایی گفته بود حرف وی حرف من و دولت است. اما به نظر می رسد که این نمایش واقعا یک نمایش و ظاهر ماجراست و باطن آن همراهی و حمایت خامنه ای از احمدی نژاد و دولت اوست. اگر این تصور درست باشد، به آن معناست که آن سخنان برای هواسنجی بوده و مقدمه گفت و گو با آمریکا و تغییر رابطه با شیطان بزرگ است. به ویژه که احمدی نژاد به آمریکا رفته و این بار گویا هوشنگ امیر احمدی و حمید مولانا (دو ایرانی تبعه آمریکا و دو دلال رابطه ایران و آمریکا) برنامه ریزی سفر احمدی نژاد را بر عهده دارند. قابل تأمل است که به گزارش خبرگزاریها قرار بود یهودیها یک راهپیمایی علیه احمدی نژاد تدارک ببینند و در آن از سارا پلین (معاون اول مک کین نامزد ریاست جمهوری جمهوریخواهان) دعوت کرده بودند که در آن شرکت کند و پس از آن که احمدی نژاد گفت حرف مشایی حرف دولت است، دعوت از آن باند را لغو کردند در واقع چراغ سبز به احمدی نژاد نشان دادند.
به نظر می رسد که خامنه ای با موضع گیری میانه و به نعل و به میخ زدن معمول، در نهایت آشکار کرد که احمدی نژاد و مشایی مستظهر به حمایت وی هستند و طبق نظر رهبری سخن گفته اند و مقاومت احمدی نژاد و مشایی نیز ناشی از شجاعت و یا تک روی او نبوده است بلکه به اصطلاح نفسش از جای گرمی در می آمده است. رحیم مشایی پس از سخنان رهبری طی صدور اطلاعیه، بدون این که نظر او را تأیید یا تکذیب کند، اظهار کرد تابع نظر رهبری است و نظر او فصل الخطاب است. علی مطهری و همفکرانش، که با هشتاد امضاء طرح سئوال از رئیس جمهور در مجلس را پی گیری می کردند، اعلام کردند طرح خود را پس می گیرند. دیگر اصول گرایان نیز طبق معمول ماست ها را کیسه کرده و خاموش شدند. بدین ترتیب نظرهای تند انتقادی روحانیان حوزه ها و مراجع تقلید و نمایندگان مجلس و شماری دیگر کان لم یکن شد و احمدی نژاد و رحیم مشایی همچنان بر کرسی خود استوار باقی ماندند و آب از آب تکان نخورد. اما چنین می نماید که ارتباط و حتی گفت و گوی ایران و آمریکا، به زودی انجام نخواهد شد و فعلا نه دولت بوش و نه دولت احمدی نژاد اراده و به ویژه توان چنین ارتباطی را ندارند و حتی اگر آمریکایی ها بخواهند، احمدی نژاد و خامنه ای مرد این میدان نیستند.
3
به گزارش سایت روز اخیرا اعضای کانون صنفی معلمان باز داشت شدند. از دلیل یا بهانه های آن اطلاعی ندارم. به هر حال در آستانه بازگشایی مدارس برخورد تند و خشن علیه معلمان و کانون صنفی معلمان، که فعالیتی جز پیگیری خواسته های صنفی این قشر پر تلاش و کم در آمد ندارد، اقدامی ابلهانه است.
4
باز طبق گزارش سایت روز 28 روز است که زندانیان کرد در زندان سنندج ، ارومیه ،مهاباد، کرج و تهران دست به اعتصاب غذا زده اند. تلاش های زندانبانان تاکنون برای شکستن اعتصاب بی نتیجه بوده است. اخیرا زندانبانان خانواده ها را تحت فشار قرار داده تا اعتصابیون را وادار به شکستن اعتصاب کنند.
5
امام جمعه مشهد در سخنان خود خواستار قیام علیه بدحجابی شد. جالب تر از آن سخنان فرمانده امنیت اخلاق نیروی انتظامی کرمان است که تحصیل را عامل بدحجابی زنان معرفی کرد و گفت: «98 درصد افرادی که از سوی گشت های پلیس مورد ارشاد قرار می گیرند، تحصیل کرده هستند». ظاهرا مقامات اسلامگرا و اخلاق مدار جمهوری اسلامی راهی ندارند جز آن که درس و مدرسه و کتاب و مطبوعات را تعطیل کنند و جامعه ایران را به عصر قجر و بهتر به عصر حجر برگردانند!!
6
آقای سعید سلطان پور متن گزارش های مطبوعات کانادا را برایم فرستاد که در آن به رفتار سفارت کانادا در تهران با متقاضیان ویزا و از جمله با من اعتراض شده بود. این اقدام خوبی بود و من نیز به زودی مقاله ای در این مورد خواهم نوشت.
7
اطلاع حاصل شد که هفته نامه «شهروند امروز» در تهران طی مقاله ای به مهاجرت نخبگان پرداخته و از جمله اشارتی به سفر کدیور و من کرده و گفته است: کدیور در آمریکا و اشکوری در ایتالیا. فکر می کنم پرداختن به این موضوع و حساس کردن اذهان مردم و مسئولان به پدیده نامبارک کوچ اجباری نخبگان و روشنفکران و نویسندگان از کشور، خوب و مفید است. گر چه گوش مسئولان بدهکار این حرفها نیست و اساسا آنا ن از فرار و یا کوچ آنان چندان ناخرسند نیستند.
یادداشت های روزانه – قسمت ششم
چهارشنبه 24 مهر 98