نامهی ۲۰ استاد دانشگاه و فعال سیاسی همراه جنبش سبز به خاتمی
جناب آقای خاتمی
با سلام و احترام
امضاکنندگان این نامه، جملگی از حامیان و همراهان جنبش سبز هستند؛ جنبشی سربرکشیده از کودتای انتخاباتی ۱۳۸۸؛ جنبشی که با تقلب معنیدار تمامیتخواهان و خیانت آنان به مشارکت گستردهی مردم ایران در انتخابات ریاست جمهوری دهم، آغاز شد، با بازداشت فعالان ستادهای آقایان موسوی و کروبی، و سرکوب خشونتبار و خونین شهروندان معترض به نتایج انتخابات ادامه یافت، دهها شهید سبز را تقدیم به ایرانزمین و جنبش دموکراسیخواهی کرد، و اینک با وجود تداوم بازداشت خانگی رهبران و حبس دهها فعال و همراه آن، و بهرغم ارعاب و تهدید پیوسته کنشگران آن، همچنان در متن جامعه پویاست و زنده.
امضاکنندگان این نامه امیدوارند جنابعالی که در چهار سال سخت گذشته، دوشادوش خواستهها و رنجهای حامیان جنبش سبز و رهبران در حصرش، آقایان موسوی و کروبی و خانم رهنورد، ماندهاید، با اعلام نامزدی خود در انتخابات آتی، به تداوم دموکراتیزاسیون در ایران و مشارکت اجتماعی مردم در تصمیمگیریهای سیاسی، یاری رسانید.
ما نامزدی شما را در این انتخابات، اقدامی ملی برای پیگیری مطالبات انسانی و خواستههای قانونی شهروندان ایران ـ مصرح در متن جنبش سبز ـ میدانیم، و نیز گامی مهم برای تعقیب و تحقق اهداف اعلام شده در منشور جنبش سبز، منشوری که به تأیید آقایان موسوی و کروبی رسیده و ما خود را وفادار به آن میدانیم. جنبش سبز چونان «حرکتی برای دستیابی به آزادی، عدالت اجتماعی و تحقق حاکمیت ملی.»
چنان که در منشور جنبش سبز آمده: «احترام به حق حاکمیت مردم بر سرنوشت خویش از جمله اصول خدشهناپذیر جنبش سبز است و نهاد انتخابات، به عنوان یکی از عمدهترین راههای تحقق آن، اهمیت مییابد. بر این اساس، جنبش سبز تلاشهای خود را برای صیانت از آرای مردم تا زمان استقرار نظام انتخاباتی آزاد، رقابتی، غیرگزینشی و منصفانه که شفافیت آن کاملا قابل تضمین باشد، ادامه خواهد داد.»
جناب آقای خاتمی
امضاکنندگان این نامه امیدوارند نامزدی شما و پیوند خوردن آن با جنبش سبز مجالی فراهم آورد برای تداوم گذار دموکراتیک؛ و امکانی مبتنی بر راهحلهای پیشنهادی در بیانیه شماره ۱۷ مهندس موسوی؛ ازجمله: «تدوین قانون شفاف و اعتماد برانگیز برای انتخاباتها به نوعی که اعتماد ملت را به یک رقابت آزاد و منصفانه و بدون خدعه و دخالت قانع سازد؛ آزادی زندانیان سیاسی و احیاء حیثیت و آبروی آنها [و در صدر آنها آزادی رهبران جنبش سبز از بازداشت غیرقانونی]؛ آزادی مطبوعات و رسانهها و اجازه نشر مجدد روزنامههای توقیف شده؛ و نیز بهرسمیت شناختن حقوق مردم برای اجتماعات قانونی و تشکیل احزاب و تشکل ها.» شروط و لوازمی که از منظری دیگر، و مکرر توسط جنابعالی مورد تاکید قرار گرفته است.
صمیمانهترین درودهای ما را بهعنوان همراهان جنبش سبز مردم ایران بپذیرید، و در این راه سخت و طولانی، ما را همگام خویش بدانید.
بابک امیرخسروی، عبدالعلی بازرگان، پروین بختیارنژاد، محمد برقعی، محمدعلی توفیقی، رضا حاجی، اسماعیل ختایی، سروش دباغ، علی شاکری، احمد صدری، محمود صدری، بهرام عباسی، حمید فرخنده، مرتضی کاظمیان، مهدی ممکن، علی میرسپاسی، مهدی نوربخش، نادر هاشمی، علی هنری، و حسن یوسفی اشکوری
گفتگویی که گویی دو طرف حرف هم را نمی شنوند!
داستان تحمیل حجاب اجباری در جمهوری اسلامی دیرینه سال است و به ماه های اول عمر جمهوری اسلامی باز می گردد. نخستین کسی که این