پاسخ هایی برای اندیشیدن-33- دموکراسی هدایت شده؟

اشاره: دوستی از شیراز متنی را به عنوان اساسنامه یا مرامنامه تأسیس یک حزب برای من فرستاد و از من هم درباره ضرورت و یا عدم ضرورت یک حزب اظهار نظر کنم و هم در باره مفاد مرامنامه و من هم در پاسخ ضمن تأیید ضرورت احزاب و بیشتر نهادهای مدنی در ایران، برخی از واژگان و اصطلاحات به کار رفته در متن را مورد نقد و مناقشه قرار دادم از جمله آنها اصطلاح «آزادی هدایت شده» بود و او نیز در پاسخ شرحی نوشت و تلاش کرد مراد خود را از این تعبیر روشن کند. من نیز در پاسخ چند خطی نوشتم. حال می پندارم به دلیل اهمیت اصل موضوع و مفید بودن چنین گفتگوهایی انتشار این وجیزه برای خوانندگان وفادار سایت خالی از فایده نیست. با تشکر از این دوست گرامی. انشاءالله در کار خود موفق باشند.

n

n

  دوست گرامی

n

با عرض سلام

n

به کوتاهی عرض می کنم که اشکال من به کلمه «آزادی هدایت شده» در سندی به نام تشکیل  حزب بود نه معنا و مفهومی که شما مطرح می کنید. بگویم که ظاهرا مرادتان از آزادی  دموکراسی است چرا که این اصطلاح تا حدود زیادی مترادف دموکراسی است هرچند که آزادی معنایی فراتر نیز دارد. بله آزادی های سیاسی و مدنی و دموکراسی و یا قانون به تنهایی برای مدیریت سیاسی و یا اجتماعی یک جامعه کافی نیست و قطعا اخلاق و معنویت نیز لازم است. اما مفاهیم اخلاقی و مانند آن را در اسناد سیاسی مانند قانون اساسی و اسناد حزبی نمی آورند. این مشکلی است که ما در ایران داریم و از اشکالات و اشتباهات بنیادین و ویرانگری است که از آغاز جمهوری اسلامی با آن مواجه هستیم. واژگا ن مورد استفاده در اسناد تأسیس حزب و تشکلات قانونی و رسمی باید تا حد امکان جامع و مانع باشند تا در اجرا ابهام ایجاد نکند و هر کس به گونه ای آن را تفسیر نکند. قانون اساسی ما از این نظر مبهم ترین قانون اساسی دنیاست و از این رو کاملا بستگی دارد که چه کسی مجری آن است. به تعبیر شما طالقانی یا خمینی؟ منتظری یا خامنه ای؟ خاتمی یا احمدی نژاد؟ از باب مثال وقتی در یک سند حزبی و رسمی می نویسید «دموکراسی هدایت شده» بی درنگ این پرسش مطرح می شود هدایت کننده دموکراسی کیست؟ چه کسی تعریف می کند آزادی چیست؟ هدایت در دموکراسی بی معناست. مدعای شما اصطلاح «دموکراسی هدایت شده» شریعتی را به یاد می آورد که امروز نظرا و عملا منتفی است. دموکراسی دارای اصول بنیادین روشنی است و نباید به گونه ای از آن سخن گفت که در عمل راه نفی دموکراسی باز شود. کاری که در قانون اساسی صورت گرفته و هنوز ادامه دارد. حرف زیاد است و بیش از این مجال بحث نیست. امیدوارم اشارت من کفایت کند.

n nn n

n

n

n

n

n

n

n

n

n

       

n n

n

n

n

n

n

n

n

   

Share:

More Posts

Send Us A Message