پرسش:
آیا به افراد عادی وحی می شود؟
پاسخ:
«وحی»، که احتمالا واژه ای عبری است، در لغت به معنای خبر دادن و سخن رازآلود و نجواگونه و در اصطلاح زیرگوشی و با شتاب است اما در اصطلاح پیامی است از جانب خداوند به پیامبر (=نبی به معنای خبر دهنده) و برای ابلاغ آن به آدمیان که فرجام خواسته و ناخواستة آن تأسیس دین و شریعت است.
برای نزدیک شدن به پاسخ پرسش شما می توان وحی در فرهنگ و ادبیات قرآنی را چنین تبیین کرد:
در قرآن وحی در معانی مختلف و به مناسبت های گوناگون به کار رفته است. در یک نگاه می توان گفت وحی در قرآن گاه مثبت (وحی برای پیامبران و یا آدمیان) و گاه منفی (وحی شیاطین به همدیگر) و گاه نیز به معنای خنثی استعمال شده که صرفا به معنای لغوی است نه به معنای اصطلاحی و رایج کلمه وحی.
اما وحی در مفهوم مثبت آن در سه گروه آیات مورد استفاده قرآن است: وحی به معنای عام و وحی به معنای خاص و وحی به معنای خاص الخاص. مفهوم عام وحی عمدتا با توجه به مفهوم لغوی آن به کار رفته و در این نوع موارد به منظور بیان نوع رابطه خداوند با جهان (عالم و آدم) از اصطلاح وحی استفاده شده است (مانند وحبه فرشتگان، انفال/12 و وحی به زنبور عسل، نحل/68). مفهوم خاص وحی به معنای وحی یا ارسال پیامی ویژه در لحظه ای ویژه و ضروری از جانب خداوند بر انسانی خاص است. مانند وحی به مادر موسی (قصص/ص) و به طور کلی وحی بر عارفان و انسانهای مستعد و آماده که اصطلاحا به آن «شهود» و یا «تجربه باطنی» نیز گویند. اما وحی در معنای اخص آن ارسال پیام الهی بر پیامبران است که از طرق مختلف (با کلام و یا بی کلام مانند خواب) محقق می شود. این نوع وحی را اصطلاحا وحی نبوی و یا وحی رسالی گویند. بدین معنا که این نوع وحی به منظور ارسال رسل و انزال کتب و تأسیس دیانت و حداقل شریعت جدید انجام می شود و از این رو وحی رسالی مخصوص پیامبران است. با توجه به معناست که از این نوع وحی عموما باعنوان «نزول» و »انزال» و «تنزیل» یاد می شود.
در سالیان اخیر گاه در گفتارهای برخی متفکران مسلمان بین این سه نوع وحی خلط شده و می شود و این می تواند موجب بدفهمی و گمراهی شود. در گذشته متکلمان برای جلوگیری از این خلط مفاهیم از دو جمله «وحی» و «الهام» استفاده می کردند.
باید افزود که وحی مورد بحث در ادیان سامی و ابراهیمی مورد نظر است. گرچه در یهودیت وحی از طریق تجلی خداوند در کوه طور حاصل می شود (حداقل وحی نخستین بر موسی) و در مسیحیت کنونی وحی در تجسد مسیح متجلی است (البته قرآن آن را انکار می کند) و در اسلام وحی در کلام و لفظ است که بدان اصطلاحا «وحی ملفوظ» می گویند.