چرا نباید در انتخابات شرکت کرد

بیانیه تحلیلی جمعی از نمایندگان ادوار مجلس شورای اسلامی خارج از کشور در باره اینکه: «چرا در انتخابات نهمین دوره مجلس شواری اسلامی نباید شرکت کرد»nمردم آزاده و شریف ایرانnاصلی ترین دستاورد جنبش مشروطیت به رسمیت شناختن رأی و نظر مردم برای تشکیل «مجلس شورای ملی» به عنوان خانه ملت برای قانونگزاری و نظارت بر اجرای آن در کشور بود. متأسفانه پس ازانقلاب مشروطه این حق مقدس بیش ازهر حق دیگری مورد تجاوز و تعدی حکام مستبد، که در صدد غصب حق حاکمیت مردم بر سرنوشت خود بودند، قرار گرفت. و علت اساسی نهادینه نشدن ثبات و امنیت و آرامش در کشور ما و شکوفا نشدن کلیه استعداد ها و توانایی های ملت کهنسال ایران در جهان مدرن و اشغال و جنگ داخلی و سرکوب و تنش و آشوبهایی که در دوران پس از مشروطه میهن ما را هدف قرارداد، ناشی از همین عدم رعایت حق حاکمیت مردم و حقوق اولیه مربوط به آزادی ملت در برگزیدن نمایندگان وا قعی شان بوده است. اما مردم ما هرگز تسلیم این وضع نشدند و در هر فرصتی که یافتند در صدد احقاق حق تعیین سرنوشت خود برآمدند و رخداد انقلاب اسلامی تلاشی چند باره برای استیفای این حق بود که نماد بارز آن تبدیل نظام سلطنتی به جمهوری با خواست و رأی مردم بود.nانتخابات حق پایه شهروندی است و مردمسالاری با هر عنوانی جز در وفاداری به این حق تحقق نمی یابد چرا که حق شرکت در انتخابات چه برای رأی دهنده و چه برای نامزد و انتخاب شونده ابزار اصلی و محوری حق مردم در تعیین سرنوشت خود و اعمال حق حاکمیت ملی به شمار می رود. حقی که صریحا در اصول متعدد قانون اساسی مشروطه و متمم آن و در اصول سوم، ششم ، نهم، نوزدهم ، بیستم، پنجاه و ششم، پنجاه و هشتم، پنجاه و نهم و شصت و دوم قانون اساسی جمهوری اسلامی به رسمیت شنا خته شده است و اصول متعدد دیگر در این قوانین در باره حقوق و آزادیهای ملت در اساس برای تمهید و تدارک مقدمات این حق ویژه و ممتاز تدوین شده اند.n در نظام جمهوری اسلامی تعریف شده در قانون اساسی همه قوا و نهادهای حاکم به طور مستقیم یا غیر مستقیم برآمده از انتخابات و رأی مردمند و مشروعیت حاکمیت خود را از مردم می گیرند و باید پاسخگوی ملت باشند و در واقع شکل گیری قدرت مطلقه فردی و نهادی غیر پاسخگو و مستبد می تواند طاغی و فتنه گر واقعی و اصلی کشور ما باشد که با آن جز از طریق کوشش برای نهادینه کردن حق رأی و آزادی انتخابات مقابله جدی نمی توان کرد. و این امر بیش از هر چیز در گروی گسترش مبارزات مدنی و سیاسی در دفاع از حق پایه انتخاب کردن و انتخاب شدن و استمرار ورزیدن در مطالبه آن و تیدیل فضای سیاسی کشور به میدان تمرین بر گزاری انتخابات هرچه بیشتر سالمتر و آزادتر و رقابتی¬تر و منصفانه نیست.nاینکه از میانه مجلس سوم شورای اسلامی استبداد کهن ایرانی در قالب نهاد شورای نگهبان پشت واژه «نظارت بر انتخابات» سنگر گرفته و با ابداع بدعت «نظارت استصوابی» شروع به غربال کردن نامزدهای نمایندگی با لحاظ معیارهای عقیدنی و سیاسی مورد نظر این شورا کرده و عملا حق رأی و انتخاب مردم را مخدوش و دو درجه ای نمودند و بدین وسیله همه اصولی را که در قانون اساسی در باره حقوق ملت و حق انتخاب کردن و انتخاب شدن آمده است پایمال و دراین مسیر به حاکمیت قدرت مطلقه و نهاد های امنیتی و نظامی یاری رساندند؛ به گونه ای که در گذر زمان شاهد مداخله هرچه بیشتر این نهادها درامرانتخابات بودیم که اوج آن رخداد کودتای انتخاباتی در انتخابات دهم ریاست جمهوری و پیامدهای فاجعه بارآن برای کشور و مردم بود.nدر انتخابات دهمین دوره ریاست جمهوری مردم تلاش کردند با تمسک به شیوه¬ای کاملا قانونی و مدنی و مسالمت آمیز و با استفاده از حق رأیشان رئیس جمهوری را بر سرکار آورند که کشور را از وضعیت بغرنج و بحرانی برآمده از عملکرد حاکمیت یکدست اقتدارگرایان رهایی بخشد اما حاکمیت با اعمال تقلب در شمارش آراء دست به کودتا زد و در برابر اعتراض میلیونی مسالمت آمیز مردم به جای پاسخگویی و گفتگو با معترضان به داغ و درفش و کشتار و زندان و شکنجه متوسل شد و جنبش سبز ملت ایران را که در طریق مطالبه ابتدایی ترین حق خود یعنی صیانت از آرای خود و سلامت انتخابات با شعار «رأی من کو» به خیابانها آمده بود با زور و ارعاب به خانه راند اما ایرانیان سبز همچنان بر خواسته خود پایدار مانده وفریاد دادخواهی آنان همچون کلیه مردم گرفتار در چنگال استبداد های گونا گون در گلوله مانده و منتظر فرصتی برای فریاد کردن است و انتخابات پیشارو فرصت مغتنمی است برای جنبشی که از دل یک انتخابات برآمده و هدف غایی اش دستیابی به سازوکار انتخابات آزاد، سالم، رقابتی و منصفانه برای اعمال حق حاکمیت مردم بر سرنوشت خویش و اداره کشور است.nبرای ما که هر یک در زمانی و شرائط ویژه ای مفتخر به عنوان نمایندگی مردم و وامدار آنها شده ایم و در خانه ملت سوگند یاد کرده ایم که «همواره به استقلال و اعتلای کشور و حفظ حقوق ملت و خدمت به مردم پای بند با شم. از قانون اساسی دفاع کنم و در گفته ها ونوشته ها و اظهار نظر ها استقلال کشور و آزادی مردم و تأمین مصالح آنها را مد نظر داشته باشم» دعوت به عدم شرکت مردم در بهره گیری از والاترین حق آنان، یعنی حق انتخاب کردن و انتخاب شدن اقدامی بس سخت و استثنایی است اما حاکمیت اقتدارگرا با تهی کردن محتوای انتخابات و تمسک شکلی و نمایشی بدان هیج راه و امکان دیگری را برای مشارکت باقی نگذاشته است. و این درست در زمانی است که مسأله رأی مردم و حق انتخاب آنان تبدیل به مسأله محوری مطالبات اجتماعی و فراگیر مردم در همه کشورهای منطقه و گره مرکزی پایان عمر نظام های استبدادی و نوید بخش آزادی مردم شده است.nدر سایه چنین وضعیتی است که به اذعان حاکمیت و دست اندر کاران امنیتی جمهوری اسلامی و به رغم ادعای آنان در داشتن پشتوانه مردمی، مسأله انتخابات به طور کلی و انتخابات مجلس آینده به طور اخص برای آنها بدل به مهمترین چالش امنیتی شده است. به راستی اگر قصد و نیت مصادره آرای مردم وامحای آزادیهای آنان در تدارک این امر در بین نبود، آیا دلیلی دیگری وجود دارد که حاکمیت سی و دو سال پس از تأسیس نظام جمهوری اسلامی و در سالی که به ادعای حاکمانش جنبش بیداری اسلامی سراسر منطقه را فراگرفته است و درتونس و مصر بدنبال سرنگونی دیکتاتورها و برگزاری انتخابات آزاد و منصفانه، اسلامگرایان از صندوقهای رأی پیروز درآمده اند از انجام انتخاباتی که از حد اقل معیار های ازادی رأی و سلامت شمارش آرای برخوردار باشد، پرهیز دارد؟ و آیا اینان از کارگزارانی انتخاباتی در حد باز مانده هایی از بن علی و مصر نظامیان مبارک نیز بر خوردار نیستند که این گونه از برگزاری یک انتخابات آزاد و منصفانه وحشت زده اند؟nدر واقع حاکمیت بیش از هر زمان از حضور مردم در میدان مبارزه مدنی و مسالمت آمیز و قانونی برای استیفای حق رأی خود وحشت زده است و به خوبی می داند که اگر انتخابات آزاد و سالم و منصفانه برگزار شود چه نتیجه ای به بار می آید و از اینروست که عزم خود را برای برگزاری انتخاباتی نمایشی جزم کرده و انتظار دارد که مردم در آن تنها نقشی تزیینی و سیاهی لشگر را داشته باشند و با بازیگری در رأی ریزی به صندوقهایی شرکت کنند که نتیجه اش بیرون کشیدن ذوب شدگان در ولایت مطلقه و نه نمایندگان واقعی ملت باشد. روشن است که اصرار حاکمیت در تعدی و تجاوز به حقوق و آزادیهای مردم امکان هر نوع استفاده ملت از حقوق حقه خود را بلاموضوع کرده است. در این و ضعیت نمایندگانی که باید در این شرایط حساس ملی، منطقه ای و بین المللی متکی به آرا و پشتبانی مردم باز دارنده تعدیات و تجاوزات و خوابهای تیره بیگانگان برای کشور باشند، بدل به مترسکهایی می شوند که در هیچ معادله و محاسبه داخلی و بین المللی به حساب نخواهند آمد و این سخت ترین جفا در حق دوستداران استقلال ایران و آزادی مردم آن است که امروز بیش از هر زمان دیگر آماج سیاست های سوء استبداد داخلی و مطامع خارجی شده و صدالبته شرکت در چنین نمایش مضحکی سخت ترین توهین ها به شعور و آگاهی و بلوغ ملت ماست.nبا توجه به این ملاحظات جمع ما در همراهی با اعلامیه شماره 18 مهندس موسوی وگفته های مهدی کروبی و شرایط حد اقلی سید محمد خاتمی، که کف خواسته های مردم برای شرکت در انتخابات و تعیین سرنوشت خود می باشد، و در همگامی با تصمیم «شورای هماهنگی جبهه اصلاحات» و بیانیه های «شورای هماهنگی راه سبز امید» و زندانیان سیاسی، اعلام می داریم که شرکت در این انتخابات نمایشی و فرمایشی هیج فایده برای ملت ایران از هر جنس و قوم و طبقه و دین و مشی سیاسی وتعلق فکری ندارد و از مردم آزادیخواه و سبزمان می خواهیم که با عدم حضور خود دراین انتخابات آن را به عرصه اثبات عدم مشروعیت حاکمان اقتدارگرا تبدیل نمایند. nبه یاد می آوریم که انگیزه ما در این فراخوان چیزی جز ادای وظیفه و وفاداری به سوگند خود در برابر ملت شریف و بزرگ ایران نیست .nجمعی از نمایندگان اداور مجلس شورای اسلامی خارج از کشور: نورالدین پیرمؤذن، فاطمه حقیقت جو، احمد سلامتیان، اسماعیل گرامی مقدم، احمد مرادی، علی مزروعی، علی اکبر موسوی خوئینی، حسن یوسفی اشکوریn2/10/1390nnn

Share:

More Posts

Send Us A Message