جایگاه روحانیت در جنبش مدنی ایران باید چگونه باشد

شنبه شب (18 دسامبر) در پاریس به همت جمعی از دوستداران آیت الله منتظری مجلس بزرگداشتی به مناسبت سالروز فوت ایشان برگزار گردیدوسخنران اصلی آن یوسفی اشکوری بود. وی این پرسش را مطرح نمود که چرا در پاسداشت و بزرگداشت آیت الله منتظری به عبارتی همه از جای برخاسته اند...

 
تهیه وتنظیم: رضا جعفریان

شنبه شب (18 دسامبر) در پاریس به همت جمعی از دوستداران آیت الله منتظری مجلس بزرگداشتی به مناسبت سالروز فوت ایشان برگزار گردیدوسخنران اصلی آن یوسفی اشکوری بود. وی این پرسش را مطرح نمود که چرا در پاسداشت و بزرگداشت آیت الله منتظری به عبارتی همه از جای برخاسته اند، این مهم به ویژه در خارج کشور جای بررسی  دارد و تأکید اصلی من نیز بر آن است که چگونه می شود، افرادی که اساسا اکثریت آنها مذهبی نبودند و حتی مذهب ستیز هم بودند، جذب ایشان گردیدند و نتوانستند از ایشان تجلیل ننمایند؛ تبیین چرایی این موضوع بسیار حائز اهمیت و راهگشا می باشد.

با سه پیش فرض می توان به آن پرداخت: انقلابی بودن ایشان که در خارج کشور نمی تواند دلیل موجهی برای تجلیل باشد چرا که انقلابی بودن در شرایط کنونی چندان موجه و سکه رایج نیست، مجتهد بودن که فقط از دید گاه مقلدان قابل طرح است احترام است و نه همه، ولی اساسی ترین تبیین تأکید بر ویژگیهای بارز انسانی آیت الله منتظری نسبت به سایر شخصیتهایی است که بعداز انقلاب در سطح ایشان می بودند.

این ویژگیها عبارتنداز :  صداقت – که باعث جذب تمامی گروهها حتی مخالفان می گردد-، شجاعت –  به ویژه در لحظه ایی که ایشان به حقیقتی می رسید به راحتی آنرا اعلام می نمود واین در ایران مخصوصا در بین سیاستمدارانی که داری نفوذ می باشند چندان رایج نیست، چرا که ممکن است این نوع نقد باعث کاهش نفوذ فرد شود، ویژگی دیگر اصالت بر انسانیت و مقدم دانستن آن بر همه امور می باشد- به عبارت بهتر نواندیشان دینی  برخی اصول ومفاهیم را مقدم بر دین می شمارند که چون بحث ما نیست فقط در یک خط به آن اشار می نمایم. نوایدشی دینی از دینی دفاع می­کند که عاقلانه، عادلانه ، انسانی و اخلاقی باشد و این امور را مقدم بر دین بداند-، وآیت الله منتظری نیز علی رغم آنکه مرجعی سنتی بودند بدین مهم اهتمام ویژه در فتوای خود داشتند؛ ایشان از حقوق همه انسانها مسلمان و غیر مسلمان حتی بهائیان دفاع می کردند و از رنج ایشان رنجیده می شدند واین در فضای داخلی ایران یک نوع تابو شکنی است به خصوص در مورد بهائیان که ایشان اعلام نمودند باید حقوق شهروندی این افراد به رسمیت شناخته شود و رعایت گردد .

آقای اشکوری برای در ک بهتر حاضران  از  این خصوصیت ایشان به فتوای که آیت الله منتظری برای اولین بار در زمینه حکم ارتداد مطرح نمودند با ذکر خاطره ای مربوط به مسئله ای که در افغانستان پیش آمده بود و فردی به دلیل تغییر دین به مسیحیت امکان داشت اعدام شود اشاره نمود، این روشنفکر دینی تأکید کرد که آیت الله منتظری اولین فقیهی بود که فتوا داد کسی را به صرف عقیده و برای تغییر دین نمی توان اعدام کرد و در آن قضیه نیر چون قاضی القضات کابل –ب ه تعبیر ایشان- شاگرد آقای منتظری در قم بوده است، از آیت الله کسب تکلیف می کند آن مرحوم نیز می گوید که وی نباید اعدام گردد- بنا به گفته خود ایشان-

و این بسیار مهم است که فقیهی با این دایره نفوذ که می تواند جان انسانی را درکشور دیگری نجات دهد به این اصول انسانی پایبند باشد.

در ایران علاوه بر این دو فراز مورد اشاره، مسئله اعدامهای 67 است که آیت الله منتظری تنها مقامی بود که با صراحت و شجاعت با آن مخالفت کرد و این همه دشمن برای خود ایجاد کرد. به تعبیر آقای اشکوری آیت الله منتظری با این استدلال متمایز فقهی که چه تضمینی وجود دارد که اگر من امروز سکوت نمایم در آینده زنده باشم تا بتوانم این امور را اصلاح نمایم و جبران کنم به موقعیت خود پشت پا زد و همه چیز را فدای انسانیت و پاسداشت آن نمود و این به تعبیری همان مذهب علیه مذهب شریعتی می باشد؛ که می تواند عامل رهایی و نجات انسانها گردد.

یوسفی اشکوری پس تببین چرایی احترم و پاسداشت آیت الله منتظری پرسش دیگری را در ادامه مباحث خود در این جلسه مطرح نمود،که البته اشاره کرد هدفش از آن فقط طرح بحث می باشد تا درباره آن اندیشیده شود.

این نواندیش دینی یکی از اصلی ترین دغدغه امروزینش را پاسخ و بررسی و اندیشیبدن به این پرسش اعلام  نمود که جایگاه روحانیت در جنبش مدنی ایران چگونه است و باید چگونه باشد؟

به خصوص از آن جهت که بازهم در این جنبش عده ای به دنبال این هستند که از آقایان فتوا بگیرند و مسئله ای که پیش می آید با توجه به اینکه به تعبیر آقای اشکوری اساس جنبش مدنی امروز ایران برای تساوی حقوق می باشد، آیا این باز باعث نمی گردد که آقایان در آینده (مثلا در قانون اساسی بعدی) برای خود حق ویژه  ای قائل شوند؟!

به همین دلیل یک عده از اساس مخالف تقاضا از روحانیت برای حضور فعال در جنبش هستند اما گروهی دیگر نیز با این استدلال که اکثریت جامعه حداقل به عدد مذهبی است، از روحانیون می خواهند که فعالتر شوند.

آقای اشکوری توضیح داد که بحث اصلی چیز دیگری می باشد؛ چراکه حتی اگر روحانیون در جنبش حضور نیابند و یا از آنها چیزی نخواهند، در جامعه به عنوان یک طبقه قدرتمند حضور دارند و اکثریت آنها از مشروطه تا به حال با مسئله تساوی حقوق انسانها مشکل داشته اند. اگر به مشروطه نگاه کنیم وقتی در اصل 8 متمم قانون اساسی تساوی حقوق همه انسانها مطرح گردید، فقط سید محمدطباطبایی به آن رای مثبت داد و بقیه برآشفتند و در پایان نیز پس از مجادلات بسیار آن قانون را با تغییر دو حرف بدین صورت در آوردندکه همه انسانها در برابر قانون دولتی برابرند و بدین صورت آن قانون منحرف گردید و از حیز انتفاع خارج شد ؛ چراکه مجلس با این عمل تأیید نمود که حق قانون گذاری برای خود را فقط در امور عرفی  قائل می باشد و نه شرعی –  باتوجه به اینکه دایره این شرعیت با حقوق مدنی نیز تداخل داشت- .
اشکوری در ادامه مطرح نمود با توجه اینکه نهاد روحانیت در طول تاریخ قابل حذف نبوده و اسلام منهای روحانیت فقط از حیث نظری و نه عملی قابل طرح می باشد، اکنون نیز حضور  می تواند در دفاع از حقوق مردم و مبارزه برای آزادی و عالت مهم و مفید باشد اما باید توجه کنیم این حضور و نقش آفرینی روحانیون تیغ دو دم است و می تواند در نهایت مضر هم باشد. مثلا اگر امروز از آنها فی المثل در باره جائر بودن حاکم نظر خواسته شود، بر همان مبنا می توانند در آینده نیز نظر دهند و یک رئیس منتخب و محبوب و دموکرات را هم صرفا به دلیل اینکه مطایق نظر آقایان عمل نکرده جائر و نامشروع اعلام کنند. حتی در حال حاضر نیز در ایران ما با مراجع متعددی مواجه هستیم که هرکدام به تعبیری اسلامی کاملند و هر کدام دیگاهی دارند! فراموش نکنیم که ما حتی یک الازهر هم ند اریم که یک حرف بزند و یک فتوا از شورای افتای آنها صادر شود.

این روشنفکر دینی در پایان مباحثش  تأکید نمود آنچه به عنوان راه حل به نظرش می رسد آن است که باید با روحانیون گفتگو شود و آنها را به این جمع بندی رساند که برای حفظ شأنیت دین و کمک به جنبش مدنی ایران و رهایی مردم بپذیرند به عنوان نهادی مدنی در جامعه فعالیت کنند، بدون  اینکه برای خود  حق ویژه ای در حکومت- زعامت- ، نظارت بر دولت و نهادهای سیاسی و مدنی، قضاوت و حتی تفسیر اختصاصی  و انحصاری دین قائل باشند اگر این «حق ویژه» منتفی شود، حضور روحانیان به عنوان عالمان و کارشناسان معارف دینی و یا متصدیان برخی آداب مذهبی مفید و به سود دن و روحانیت و جامعه باشد. در واقع این اقدام عالمان دین هم به سود دین است و هم به نفع جامعه و هم به سود خودشان چرا که در این صور جایگاه و منزلت واقعی آنان بیشتر حفظ می گردد.

منبع: سایت ملی – مذهبی

Share:

More Posts

Send Us A Message