با سلام و آروزی سلامتی و بهروزی برای شما و تمام مسلمانان و ملت سرفراز ایران
بی گمان شما نیز، مانند دیگران و حتی اکثر مردم جهان، از آنچه در این روزها بر کشور و نظام جمهوری اسلامی و مردم ایران می گذرد آگاهید و به خوبی می دانید که بر مردم چه می گذرد. طبق معمول انتخاباتی برگزار شد اما این بار نتایج و فرجام آن طبق معمول نبود و همین امر به اعتراضات گسترده و بی سابقه ای منجرشد. گرچه در جمهوری اسلامی و بویژه پس از تصویب و اعمال نظارت استصوابی شورای نگهبان هیچگاه انتخاباتی سالم، رقابتی، عادلانه و منطبق با اصول حاکمیت ملی و سازگار با معیارهای نظام جمهوری و عاری از هرگونه شبهه و اعتراض و اشکال حقوقی برگزار نشده است، اما این بار در انتخابات دهمین دورهٔ ریاست جمهوری شاهد رخداد واقعا بی مانندی بودیم. نتایج اعلام شده این انتخابات چندان غیر عادی و شگفت انگیز است که می توان گفت از سطح تقلب و دستکاری مرسوم و دستکاریهای معمول فرا تر رفته و به یک کودتای انتخاباتی و سیاسی ارتقا یافته است. این نتایج چندان نا معقول و غیر طبیعی است که این گمان پدید می آید که گویا عمدی در کار بوده است تا اقتدار گرایان اقتدار خود را به رخ رقیبان بکشند و یا به اکثریت قاطع ملت ایران که آشکارا به کاندیدایی غیر از کاندیدای منتخب حاکمیت و وزارت کشور رأی داده اند دهن کجی نمایند. من در مقام داوری در این باب نیستم اما از باب نمونه اشاره می کنم چگونه می توان پذیرفت آرای جناب حجت الاسلام کروبی در سراسر ایران حدود ۳۳۰ هزار رأی باشد؟
به هر حال اکنون پس از این رخداد نامتعارف و خلاف شرع و قانون، که روشن نیست به چه دلیل و انگیزه ای صورت گرفته است، سه کاندیدایی که به این اقدام نا مشروع معترض اند و اکثریت قاطع رأی دهندگان به حق به اعتراض بر خاسته اند و حق از دست رفته خود را طلب می کنند، اما حاکمیت به جای آن که به اعتراض کاملا مشروع آنان توجه کند و حداقل به اقناع معترضان و افکار عمومی ایران و حتی جهان، که ناظر این رخداد شگفت اند، اهتمام کند، از یک سو در مقام فریب و اغفال اینان است و از سوی دیگر مشت آهنین خود را به مردم بی دفاع و مسالمت جو نشان می دهد. جوانان و دانشجویان در دانشگاهها و در خیابانها مضروب و مجروح می شوند و شماری کشته شده اند و خانواده هایی به سوگ نشسته اند. چنین می نماید که قرار نیست به اعتراضات گستردة ملی و در خواست سه کاندیدای معترض به طور جدی رسیدگی شود. احتمالا آتشی که جاهلانه و شاید مغرضانه روشن شده است، به این زودی خاموش نمی شود.
در این میان انظار نگران کشور و مردم بار دیگر متوجه شما علما و مراجع محترم اسلام شده است. هر کدام از شما دوستداران و پیروانی در چهار چوب سنت مرجعیت و اجتهاد و تقلید دارید و در مجموع هنوز نیز به، رغم ضربات وارده بر پیکر مرجعیت سنتی شیعه، در جامعه دیندار ایرانی محترم و صاحب نفوذ کلام و اثر هستید. بی گمان همان اندازه که نگران دین و سرنوشت ارزشهای دینی هستید، به سرنوشت مردم و حفظ دمای خلق خدا و احوال مملکت و استقلال و تمامیت ارضی ایران عزیز نیز دلبسته اید و برای آینده این سرزمین نیز نگران اید. از سوی دیگر بسیاری از شما در تأسیس نظام جمهوری اسلامی نقش داشته اید و از این رو در برابر اعمال و رفتار مسؤلان ان نظام دینی مسؤلید و مردم از شما انتظار پاسخگویی و حداقل یاری و کمک دارند. با این که جناب موسوی از شما یاری خواست اما تا کنون پاسخ در خور از اکثریت علمای محترم در یافت نکرد. بسیاری از عالمان شیعه در طول تاریخ هزارساله خود از یک سو پناهگاه مردم و ستمدیگان بودند و در برابر تعدیات فرمانروایان از فرودستان حمایت می کردند و از سوی دیگر به دلیل منزلت اجتماعی ممتاز و یا پیوستگی به فرمانروایان برای حل چالشهای اجتماعی و سیاسی بین مردم و حاکمیت ها کمک می کوشیدند.
اکنون چنین می نماید که چالش بزرگ و شاید خطرناکی بین حاکمیت جمهوری اسلامی و مردم ایران در حال رخ دادن است و اگر به زودی به درستی و بر وفق حق و عدل و ادای امانت چاره نشود، ممکن است به حوادث تلخ و طبعا زیانبار برای کشور و دین و اخلاق و معنویت دیرین ایرانی و اسلامی منتهی شود. آشوب و درگیری و خشونت به سود هیچ کس نیست. اما طبق تجارب مکرر تاریخی بی اعتنایی حاکمان به خواسته های حق و قانونی توده های ملت، فرجامی جز نا آرامی و اعتراض و شاید خشونت ندارد. چنان که در رژیم گذشته نیز چنین شد. در طول چهار سال عمر دولت نهم، چنان بحرانی در عرصه بین المللی و در سیاست و اقتصاد و فرهنگ و حتی اخلاق و دین پدید آمد که تمام علاقه مندان به دین و کشور و نظام جهوری اسلامی نگران شده و با احساس مسؤلیت بر آن شدند که از طریق قانونی و به شکل مدنی دست به تغییر بزنند و اندکی کاستی ها را جبران کنند. اما با دیوار تصلب و جزمیت و قدرت نمایی نا مشروع رو برو شدند. در عین حال میلیونها ایرانی هوشمند و آگاه با متانت و مدنی به اعتراض بر خاسته است. پاسخ این اعتراض مشت آهنین و گلوله نیست. از شما بزرگواران، به عنوان امین دینداران و حتی عموم مردم ایران، انتظار است که تا دیر نشده برای حل این جدال بد فرجام اقدام کنید و به هر شکلی که خود صلاح می دانید کاری بکنید. شما می توانید با بی طرفی و با رعایت حق و عدل و قانون سفیر صلح و آرامش باشید. اگر زمانی فقیه و مرجع بزرگ شیعه مرحوم آیت الله العظمی بروجردی در ارتباط با دربار پهلوی دوم گره ها را می گشود، اکنون در ارتباط با یک نظام اسلامی و ولایی، که وامدار شما است، بهتر می توانید گرهی بگشایید و پیام آور صلح و عدالت و امنیت و آرامش باشید. به هر حال با توجه به این که نظام حاکم یک حکومت مذهبی و غالبا مورد تأیید شما است، طبیعی است که اعمال و رفتار آن نیز به حساب شما و دین نهاده می شود. از این رو مسؤلیت شما حضرات عالمان دین بیش از دیگران است. اللهم وفقنا لما تحب و ترضی
۲۷ خرداد ۱۳۸۸
حسن یوسفی اشکوری