چند نکته در باره جنگ و پیامدهایش

چند نکته در باره جنگ و پیامدهایشچنین می نماید که جنگی که تصور می شد و تصورش هولناک و پرخطر می نمود، با حمله و تجاوز آشکار و علنی دولت و ارتش اسرائیل به ایران، از دیروز بین دو رژیم و دو ارتش و دو نهادهای امنیتی اسرائیل و ایران آغاز شده است. در این میان، چهار نکته را محض یادآوری در اینجا متذکر می شوم:

یکم. به نظر می رسد که عموم مردم به ویژه جوانان و نوجوانان هنوز تصور دقیق و درستی از مفهوم پدیده جنگ و پیامدهایش ندارند. اینان نه تنها از تاریخ و جنگ های کوچک و بزرگ (از جمله دو جنگ جهانی در قرن بیستم در اروپا) چندان اطلاع ندارند، بلکه حتی از جنگ اخیر ایران و عراق در دهه شصت نیز بی خبر و کم خبر مانده اند. بی تعارف باید گفت جنگ، حتی اگر در مقام دفاع مشروع باشد، مطلقا ویرانگر است و دارای عواقب زیانبار است و از این رو لازم است در حد امکان از آن پرهیز شود.   

دوم. به نظر می رسد که عده ای از بس که از حاکمان جمهوری اسلامی در این بیش از چهل سال ستم و تبعیض و استبداد و زورگویی و ولایت مآبی دیده اند که چندی است به این نتیجه رسیده که هرکه بیاید بهتر از «اینها»ست و از این رو از بیگانگان و حتی از متجاوز جنایتکاری چون نتانیاهو استقبال می کنند و هیچ به پیامدهایش نمی اندیشند. درست همان اشتباهی که روزی من و مانند من می کردیم. در دهه چهل و پنجاه کم نبودند افراد با تجربه تری که می گفتند: خُب! محمدرضا شاه نباشد، کی باشد؟ پاسخ تمامی نبود تا زمانی که آیت الله خمینی همین پرسش را مطرح کرد و در پاسخ گفت: می پرسند شاه نباشد، کی می آید؟ علی بن ابی طالب نمی آید اما هرکه، حتی ابن زیاد بیاید، بهتر از این است! حال امروز هم عده ای به این نتیجه رسیده اند، هرکه بیاید بهتر از خامنه ای است! اما دیدیم که چنین نشد، گاه دیو بیرون می رود اما فرشته نمی آید که هیچ، دیوتری می آید! در هرحال قدر مسلم آن است که متجاوز جنایتکاری چون نتانیاهو و متحدان ضد ایرانی اش، هرگز نمی تواند امیدبخش آینده ای بهتر برای ایرانیان باشد.

سوم. هنوز از نتایج سحر است! فکر می کنم به زودی، به ویژه اگر جنگ ادامه پیدا کند و پیامدهای گریزناپذیرش را آشکارتر کند، کسانی که از خشم به حقشان بر ضد جمهوری اسلامی و در مخالفت به حق علیه نوع حکمرانی خامنه ای و کارگزارانش که به هرحال مسئول چنین وضعیتی هستند، از خواب خوش دوشین بیدار شده و خواهند دانست که به اصطلاح یک من ماست چقدر کره دارد! اینان خواهند دریافت که حتی بدتر از وضعیت کنونی نیز ممکن است و قابل تصور و تحقق! خواهند فهمید که اتکا به بیگانه ای چون رژیم اسرائیل و نتانیاهویی که تشتش از باب افتاده و بی اعتباری اش در همه جا عیان است، چقدر ساده لوحانه و خوش خیالانه است.

چهارم. بد نیست اشاره کنم که امروز برخی ملی گرایان آتشین، پس از هزار و چهارصد سال، بدون توجه به شرایط زمان و مکان و حتی بدون اطلاعات تاریخی درست، بر برخی ایرانیانی که در حمله اعراب مسلمان به قلمرو ساسانی در عصر مشهور به فتوحات، ایراد می گیرند که چرا با «بیگانه» و «دشمن» همکاری کرده اند و حتی اینان را (ولو در حد و اندازه سلمان فارسی) خائن می دانند؛ اما شماری از اینان امروز به سادگی به دریوزگی بیگانگان حتی اسرائیلی های متجاوز رفته و به امام زاده ایشان دخیل بسته و احیانا بدان افتخار می کنند! از آن مهم تر و نزدیک تر، هم اینان (به طور خاص حامیان سینه چاک محمدرضا پهلوی و پسرش) مدعی اند که با فرمان خارجی ها شاه نازنین را برده و خمینی را آورده و در نتیجه انقلاب مردمی را «فتنه 57» و محصول توطئه خارجیان آن هم آمریکایی ها و اروپایی ها می دانند! اما خود در همه جا در کنار نتانیاهو ایستاده و پرچم پرافتخار!! اسرائیل را در کنار پرچم پادشاهی ایران حمل می کنند!! بالاخره مداخله خارجی ها خوب است یا بد؟ گفته اند یک بام و دو هوا که نمی شود!   

در هرحال امیدوارم این خواب خوش و صد البته آشفته و فریبنده خیلی طول نکشد. چنین باد!

شنبه 24 خرداد 1404                  

Share:

More Posts

مجاهد پر کینه / سر کوچه کمینه

این یادداشت ادامه یادداشت پیشین با عنوان «گله از برخی از دوستان قدیم» است که در تاریخ جمعه 13 تیر ماه در همین کانال منتشر

گله از برخی دوستان قدیم

آنچه در این یادداشت می خواهم بگویم، گله از برخی ایرانیان و گاه دوستان قدیم است که هنوز به گمانم حقیقت ماجرا را در نیافته

Send Us A Message