دستگیری ها در سطح گسترده ادامه دارد. دکتر یزدی، عمادالدین باقی، شمس الواعظین، مرتضی کاظمیان، خانم مفیدی، تاجیک، علیرضا بهشتی، مرتضی حاجی و ده ها فعال سیاسی و روزنامه نگار و کنشگران حقوق بشر بویژه بیشتر از اعضای نهضت آزادی و یاران موسوی و خاتمی و کروبی بازداشت شده اند. دیروز و امروز چند راهپیمایی حکومتی نسبتا بزرگ (البته نه در حد انتظار و تلاش حکومت) در تهران و برخی شهرها برگزار شده و در آن شعارهای تند علیه سبزها و رهبران آن داده شده و از خامنه ای به عنوان حسین و علی زمان یاد شده و مخالفان یزیدی و خوارج نامیده شده اند که عکس العمل شعارهای مردم است که خامنه ای را یزید زمان دانسته و خواهان نابودی وی شده بودند. البته اکثر شعارها کپی برداری مقلوب از شعارهای سبزها در این ایام بوده است. از جمله در برابر شعار «این ماه ماه خون است / سیدعلی سرنگون است»، می گفتند «این ماه ماه خون است / فتنه گر سرنگون است». البته شعارها و نوشته های تند و موهن نیز فراوان بود. از جمله «موسوی / بی بی سی / عامل انگلیسی». یا «کروبی بیسواد / آلت دست موساد». نیز می گفتند: «مرگ بر سه حسین: باراک حسین، صدام حسین، میر حسین». ظاهرا اینان یادشان رفته که صدام چند سالی است که به برکت آمریکایی ها مرده است!
[این تظاهرات بعدها با عنوان «9 دی» شهرت یافت و در تقویم رسمی ایران با عنوان «روز بصریت و میثاق با ولایت» ثبت شده است. در این سال ها توسط حکومت در این مورد بسیار تبلیغ شده و می شود. در تبلیغات حکومتی تظاهرات روز نهم دی ماه 88 بسار مهم جلوه داده می شود و در واقع آن را نقطه عطفی تعریف می کنند].
در این میان علمای قم و مراجع تقریبا ساکت اند و برخی نیز با دولتی ها همراه شده اند و فقط کسانی چون صانعی و بیات آشکارا در کنار مردم هستند و البته برخی نیز با احتیاط می کوشند راه میانه ای برای اصلاح پیدا کنند. اما به نظر می رسد در نهایت و در شرایط بحرانی تر و زمانی که دیگر شانسی برای بقای حکومت نباشد، علما برای حفظ خود چاره ای ندارند که راه خود را جدا کنند. گرچه شاید دیگر فایده ای نداشته باشد.
به نظر می رسد حکومت در این مقطع مرتکب دو اشتباه استراتژیک شد. یکی حمله به بیت خمینی و دیگر خونریزی در روز عاشورا و برای رفع آن تلاش می کنند معترضان خیابانی را به عنوان حرمت شکن و ضد دین و ضد انقلاب معرفی کنند. احتمالا اکنون در آستانة بازداشت موسوی و کروبی و بعد خاتمی قرار دارند اما این اقدام یعنی کشیدن ماشه تفنگ و قطعا در آن چندان بحران عمیق می شود و تظاهرات چندان گسترده می گردد که کنترل اوضاع از دست خواهد رفت. مردم نشان داده اند که وقتی کارد به استخوان برسد، آن ها هم در تقابل با حکومت سرکوبگر به سیم آخر خواهند زد. خدا عاقبت این مردم و کشور را به خیر گرداند.
یادداشت های روزانه – ادامه قسمت یکصدو هشتادو نهم
پنجشنبه 14 فروردین 1404
پیامدهای رخداد عاشورا؛ سرکوبی شدید معترضان
دستگیری ها در سطح گسترده ادامه دارد. دکتر یزدی، عمادالدین باقی، شمس الواعظین، مرتضی کاظمیان، خانم مفیدی، تاجیک، علیرضا بهشتی، مرتضی حاجی و ده ها فعال سیاسی و روزنامه نگار و کنشگران حقوق بشر بویژه بیشتر از اعضای نهضت آزادی و یاران موسوی و خاتمی و کروبی بازداشت شده اند. دیروز و امروز چند راهپیمایی حکومتی نسبتا بزرگ (البته نه در حد انتظار و تلاش حکومت) در تهران و برخی شهرها برگزار شده و در آن شعارهای تند علیه سبزها و رهبران آن داده شده و از خامنه ای به عنوان حسین و علی زمان یاد شده و مخالفان یزیدی و خوارج نامیده شده اند که عکس العمل شعارهای مردم است که خامنه ای را یزید زمان دانسته و خواهان نابودی وی شده بودند. البته اکثر شعارها کپی برداری مقلوب از شعارهای سبزها در این ایام بوده است. از جمله در برابر شعار «این ماه ماه خون است / سیدعلی سرنگون است»، می گفتند «این ماه ماه خون است / فتنه گر سرنگون است». البته شعارها و نوشته های تند و موهن نیز فراوان بود. از جمله «موسوی / بی بی سی / عامل انگلیسی». یا «کروبی بیسواد / آلت دست موساد». نیز می گفتند: «مرگ بر سه حسین: باراک حسین، صدام حسین، میر حسین». ظاهرا اینان یادشان رفته که صدام چند سالی است که به برکت آمریکایی ها مرده است!
[این تظاهرات بعدها با عنوان «9 دی» شهرت یافت و در تقویم رسمی ایران با عنوان «روز بصریت و میثاق با ولایت» ثبت شده است. در این سال ها توسط حکومت در این مورد بسیار تبلیغ شده و می شود. در تبلیغات حکومتی تظاهرات روز نهم دی ماه 88 بسار مهم جلوه داده می شود و در واقع آن را نقطه عطفی تعریف می کنند].
در این میان علمای قم و مراجع تقریبا ساکت اند و برخی نیز با دولتی ها همراه شده اند و فقط کسانی چون صانعی و بیات آشکارا در کنار مردم هستند و البته برخی نیز با احتیاط می کوشند راه میانه ای برای اصلاح پیدا کنند. اما به نظر می رسد در نهایت و در شرایط بحرانی تر و زمانی که دیگر شانسی برای بقای حکومت نباشد، علما برای حفظ خود چاره ای ندارند که راه خود را جدا کنند. گرچه شاید دیگر فایده ای نداشته باشد.
به نظر می رسد حکومت در این مقطع مرتکب دو اشتباه استراتژیک شد. یکی حمله به بیت خمینی و دیگر خونریزی در روز عاشورا و برای رفع آن تلاش می کنند معترضان خیابانی را به عنوان حرمت شکن و ضد دین و ضد انقلاب معرفی کنند. احتمالا اکنون در آستانة بازداشت موسوی و کروبی و بعد خاتمی قرار دارند اما این اقدام یعنی کشیدن ماشه تفنگ و قطعا در آن چندان بحران عمیق می شود و تظاهرات چندان گسترده می گردد که کنترل اوضاع از دست خواهد رفت. مردم نشان داده اند که وقتی کارد به استخوان برسد، آن ها هم در تقابل با حکومت سرکوبگر به سیم آخر خواهند زد. خدا عاقبت این مردم و کشور را به خیر گرداند.
یادداشت های روزانه – ادامه قسمت یکصدو هشتادو نهم
پنجشنبه 14 فروردین 1404