نظام سفله پرور؛ جناب پزشکیان! پیشینیان شما هم با قرآن و نهج البلاغه بیگانه نبوده اند!

در دهه شصت چند بار به مناسبتی عنوان «نظام سفله پرور» را برای جمهوری اسلامی به کار برده ام و از آن پس در گذر ایام بیش از پیش به درستی این عنوان باور پیدا کرده ام. «توّاب پروری» و «توّاب سازی» از نشانه های پایدار و مؤثر این سفله پروری است. تملق و چاپلوسی و مداحی های غالبا غالیانه به ویژه با صبغه های مذهبی نیز از نشانه های دیگر این سفله پروری است.  

سنگ بنای این روند نامبارک را آیت الله خمینی گذاشت که پس از ورود به ایران نه تنها از دستبوسی معمول علمایی فاصله نگرفت بلکه بر خلاف توصیه آیت الله طالقانی به شدت بر شدت و غلظت آن افزود. نه تنها افراد عادی در حضور میلیونها آدم در مراسم ها و در تلویزیون دست می بوسیدند که حتی به عنوان یک سنت کارگزاران حکومتی از رئیس جمهور تا وزیران و صد البته دیگران دست رهبری حاکم را می بوسیدند؛ سنتی که حتی در دیدارهای مسئولان حکومتی با محمدرضا شاه ظاهرا غیر مذهبی و مدرن نیز معمول بود و در آن زمان این دیدارها با عنوان «شرفیابی» خوانده می شد.

با سخنان غالیانه فخرالدین حجازی به عنوان نماینده اول تهران در مجلس اول خطاب به خمینی در حسینیه جماران این روند تثبیت شد. به یاد می آورم در مجلس اول هر بار که از دیدار با رهبری در جماران بر می گشتیم، شماری از نمایندگان حزب اللهی وقتی به هم می رسیدند، می گفتند: «زیارت قبول»!

این روند در دوران آقای خامنه ای بیشتر رسمیت پیدا کرد و هر روز نیرومندتر شد.

یکی از نمونه ها و نمادهای این سفله پروری حداقل از مجلس ششم به بعد وادار کردن افراد غالبا خودی و یا نیمه خودی به توبه و اظهار ندامت از گفتارها و رفتارهای حاکمان و به طور خاص رهبری نظام از برخی مواضع شان در گذشته های دور و نزدیک است.

اکنون که جناب پزشکیان پس از مدت ها رأی زنی در نهایت شماری از افراد را به عنوان همکار و وزیر کابینه برای اخذ رأی به مجلس معرفی کرده است، بار دیگر پرورش یافتگان این نظام سفله پرور پس از بررسی های طولانی و پیچیده، همان اشخاص ده بار امتحان داده را به کمیسیون های مجلس فراخوانده و با تفتیش عقاید برآنند که با وادار کردنشان به توبه، اندک شرافت باقی مانده احتمالی را از این افراد بستانند.

واقعا در عجبم چگونه افراد می توانند در شرایط تواب سازی و اعمال فشارهای روانی به چنان سفله پروری حقارت آمیز تن دهند؟ آیا اینان تصور می کنند با این سابقه و در این فضای حقارت آمیز می توانند به مردم خدمت کنند؟ آیا این تحقیرها با عزت نفس معمول انسانی سازگار است؟ آیا جناب پزشکیان، که ظاهرا با قرآن و نهج البلاغه آشناست، چنین رفتاری را می پسندد؟ می توان پرسید آنان که در آغاز کار تن به چنین خفتی می دهند، در طول چهار سال چه خواهند کرد؟

راست گفت ذات باری در کلامش: «واستخف قومه و اطاعوه»! (زخرف / 53) فرعون مردمش را خوار کرد و فریفت و آنان از او اطاعت کردند. زیرا روشن است تا زمانی که فردی و یا افرادی دارای شخصیت و عزت نفس باشند، اطاعت کورکورانه نخواهند کرد و برده و بنده کسی به ویژه ارباب قدرت نخواهند شد. در ارتباط با همین موضوع مهم است که امام علی هشدار می دهد «لاتکن عبد غیرک و قد جعلک الله حرّا» (در وصیت به فرزندش امام حسن). برده و بنده کسی مباش چرا که خداوند تو را «آزاد» آفریده است؟ روی سخن فقط با پزشکیان و احیانا کاندیداهای معرفی شده به مجلس است که در چنان فضای کذایی مورد خطاب قرار می گیرند و از آنان خواسته می شود که توبه کنند و عبد و عبید ارباب قدرت شوند؛ آیا اینان پیرو علی بن ابی طالب اند؟!

هرچند پزشکیان خواسته است تا صبوری کنیم و کارنامه همکارانش را ببینیم اما به راستی از چنان نظام سفله پرور و چنین سفله گان می توان امید وفای به عهد و خدمت به مردمان بی پناه را داشت؟ خدا کند که اشتباه کرده باشم!

جناب پزشکیان! پشینیان شما هم با قرآن و نهج البلاغه بیگانه نبوده اند!

چهارشنبه 24 مرداد 1403                

Share:

More Posts

Send Us A Message