منطق مشترک دیکتاتورها

سخنرانی جنایتکار قرن نتانیاهو در کنگره آمریکا را می دیدم و می شنیدم. به راستی شنیدن این همه اراجیف،  تحمل می خواست و من به هرحال تحمل کردم!!

در باره جمله جمله این حدود یک ساعت اراجیف گویی و دروغ پردازی، می توان سخن گفت اما در این یادداشت کوتاه فقط روی سه نکته تکیه و تأکید می کنم.

نخست آن که می دیدم نتانیاهوی اسرائیلی صهیونیست ظاهرا غربی و کراواتی ادکلن زده، کسی که خود را نماینده تمدن می دانست که با وحشی های مادون تمدن می جنگد!!، چقدر شباهت دارد به غالب آخوندهای ما به ویژه روضه خوان ها و مداح ها؛ به راستی در حد تحسین برانگیزی در تحریک عواطف و برانگیختن احساسات مخاطبان توانا و موفق بود! چنین می نمود که وی خوب بلد است چگونه در ذهنیت افراد بی اطلاع و یا کم اطلاع دستکاری کند و از شیوه اغفال ذهنی مخاطبان بهره ببرد. هرچند که وی در نهایت در عمل به هزار و یک دلیل نمی توانست و نمی تواند کامیاب شود. به هرحال شارلاتانیسم در اوج بو و واقعا تماشایی!

اما نکته دیگر آن بود که می دیدم چگونه منطق دیکتاتورها شبیه هم بلکه عین هم است. نتانیاهو تمامی مخالفان و منتقدانی را که نه ماه است علیه جنایات او و نظامیانش اعتراض می کنند و حتی در همان لحظات در بیرون از کنگره تظاهرات داشتند و خواهان دستگیری او به دلیل ارتکاب جنایات جنگی بودند را تحریک شده جمهوری اسلامی و رژیم ایران معرفی کرد! جل الخالق! راستی آیا نه ماه اعتراض در تمامی جهان از جمله در دانشگاه های آمریکا و حتی هزاران یهودی بیدار دل و با وجدان، زیر سر خامنه ای و سپاه و عوامل ایران است؟! در مقابل خامنه ای و دیگر ارباب قدرت در جمهوری اسلامی نیز هر نوع اعتراض و انتقاد و مخالفتی را، ولو روزگاری رئیس جمهور و نخست وزیر و رئیس مجلس باشی، به خارج از خودشان و از جمله به عوامل آمریکایی و اسرائیلی و نهادهای جاسوسی و امنیتی بیگانه نسبت می دهند! جنبش سبز و آبان خونین و به ویژه جنبش ملی و سراسری «زن، زندگی، آزادی» نیز از ذهن و زبان رهبر نظام و بلندگوهایش جملگی و بی گفتگو عامل بیگانگان و از جمله خط گرفته از اسرائیل هستند. این همسانی و شباهت شگفت را چگونه می توان تفسیر و تحلیل کرد؟!

اما واقعیت این است کمه هر دو نگاه اگر عامدانه نباشد، بی تردید برآمده از یک ذهنیت بیمار و به قصد اغفال ذهنی مردم و در واقع نوعی فرافکنی و گریز از مسئولیت است و بس!!

وانگهی، نخست وزیر اسرائیل با ارئه چنین دیدگاهی، مهم ترین امتیاز را برای جمهوری اسلامی قایل شد. چرا که ایران و مقامات جمهوری اسلامی دارای چنان قدرت و ابزارهایی هستند که می توانند میلیون ها فرد از گروه های متنوع اجتماعی و عمدتا جوان و درس خوانده از جمله هزاران یهودی را در سراسر جهان به سود خود و علیه دشمانشان بسیج کنند! اگر مقامات ایران واقعا دارای چنین توان و امکاناتی هستند، چرا از آن استفاده نکنند؟! مگر رژیم اسرائیل در طول این حدود هشتاد سال جز این کرده و می کند؟!    

چهارشنبه 3 مرداد 1403.       

Share:

More Posts

جهنم تر از این؟!!

حال که پس از ماه ها گویا مذاکرات آتش بس (نه لزوما ایجاد صلح و نه لزوما پایان جنگ) بین دولت و ارتش اسرائیل و

Send Us A Message