نتانیاهو در سخنرانی سراپا خلاف و دروغش در مجلس نمایندگان آمریکا در هفته پیش، خلاف بسیار گفت اما تصادفا در یک مورد درست گفت. هرچند به تعبیر امام علی، که در باره شعار لاحکم الا لله خوارج گفت، سخن حقی بود اما با اراده ای باطل و به قصد اغفال ذهنی مخاطبان غربی؛ مخاطبانی که حداقل بخش هایی از آنان مانند نتانیاهو فکر می کنند. بیفزایم این دعوی، در گذشته های دور و نزدیک و بیشتر پس از ماجرای طوفان الاقصی در هفتم اکتبر 2023 نیز بارها از سوی نتانیاهو و دیگران شنیده و تکرار شده است.
سخنگوی اسرائیل اعلام کرد که جنگ ما، جنگ تمدن و توحش است؛ از این رو ما به نمایندگی از شما (آمریکایی ها و اروپایی ها) می جنگیم و در نهایت پیروزی ما پیروزی شماست! معنا و مفهوم این دعوی عریان آن است که اسرائیل، که اغلب یهودیان اروپایی اند، در قلب خاورمیانه عقب مانده و مادون مدرن و حتی بعضا مقاوم در برابر استیلای تجدد فرهنگی و استعماری نماینده تمدن پیشرفته و متعالی غربی است و جنگ و درگیری بین دو طرف درگیری نمایندگان تمدن امروزی و وحشیان دیروزی و مرتجع کهنه پرست است!
این دعوی در عین کذب بودنش از جهتی راست است. با این توضیح:
پس از مهاجرت شماری از سفیدپوستان اروپایی به قاره گسترده و تازه کشف شده و بکر آمریکای شمالی در قرن هفدهم، در آغاز همین اروپاییان نوآمریکایی، مقاومت سرخ پوستان بومی در برابر مهمانان ناخوانده را درهم شکستند و در نهایت با نسل کشی های خونین و وحشیانه توانستند بر این قاره چیره شده و تمدن نوین خود را بنیاد نهند. پس از آن اروپایی های نازنین و اشراف منش که دریافتند نمی توانند زمین های بکر و حاصلخیز را آباد کنند، به برده گرفتن پرداخته و پیاپی کودکان و نوجوانان سیاه آفریقایی را از قاره سیاه دزدیده تا به عنوان برده زمین هایشان را آباد کنند. در عین حال پس از مدتی، همان بردگان را سرکوب کرده و به کشتارشان دست زده و حداقل تا همین چند دهه پیش آنان را انسان ندانسته و حقوق انسانی را برای آنان قابل نبودند. در هرحال آمریکای جدید با نسل کشی ها و ویرانگری های بی حساب زیر پوشش برتری نژادی سفیدپوستان نازنین و برتر و ممتاز غربی ساخته و پرداخته شد.
در پی آن اروپامحوری برجسته شد و پدیده شوم استعمار خلق شد و اروپاییان با تجهیز ابزارهای نوین و برتر نظامی و فرهنگی و تمدنی به تسخیر جهان غیر اروپایی پرداختند. در پی جنگ اول جهانی نیز آمریکا با قدرت سیاسی و اقتصادی و نظامی بسیار به یاری استعمارگران همفکر اروپایی آمد. این مجموعه غربی، بخش عمده جهان غیر غربی و عمدتا خاورمیانه و شمال آفریقا را تسخیر کرده و به استثمار و غارت منابع پرداخته و همزمان جنبش های مقاومت ضداستعماری را درهم شکستند. قابل تأمل این که مهاجمان و مهاجران غربی در مستعمرات، کار تجاوزکارانه خود را «استعمار» دانسته و مدعی بودند ما متمدن های غربی آمده ایم تا وحوش غیر متمدن آسیایی و آفریقایی و هندوستان و حتی ساکنان عقب مانده آمریکای جنوبی را به تمدن هدایت کرده و سرزمینشان را «آباد» کنیم! مگر جز این است که «استعمار» به معنای طلب آبادی و آبادانی است؟ متأسفانه بخش های قابل توجهی از غربیان هنوز هم می پندارند «ژن برتر»ند و بر عهده آنان است که غیر غربیان را «آدم» کنند!
در تداوم این جریان و در پی جنگ اول جهانی، به هر دلیل، صهیونیسم جهانی پدید آمد و به مهاجرت های برنامه ریزی شده بخش هایی از یهودیان غربی به قلب خاورمیانه منتهی شد و سرانجام طبق نقشه دولت صهیونیستی اسرائیل در 1948 شکل گرفت. به تعبیر نماینده دولت ایران در سال 1947 در سازمان ملل در مقام مخالفت با تشکیل دولت صهیونیستی، اجاقی در خاورمیانه افروخته شد که هرگز خاموش نخواهد شد!
آنچه در طول این حدود یک قرن در فلسطین رخ داده و می دهد جز ادامه نسل کشی و قوم زدایی بومیان آمریکایی و اروپایی زیر عنوان جنگ تمدن و توحش نبوده و نیست. به عبارت دقیق تر، اسرائیلیان کنونی در تداوم نسل کشی ها و تجاوزگری های اروپاییان مهاجر آمریکایی و نیز در ادامه تجاوزها و کشتارها و غارت گری های استعمارگران غربی در چند قرن در قلب خاورمیانه عمل می کنند. از این منظر حق با سخنگوی اسرائیل و اسرائیلیان است. راستی دروغی راست تر از این سراغ دارید؟!!
سه شنبه 9 مرداد 1403