انتخابات ریاست جمهوری آمریکا و ایران

این روزها که بار دیگر ماجرای انتخابات در آمریکا داغ شده و رأی گیری موسوم به انتخابات ریاست جمهوری ایران پایان یافته است، به یاد سخنی می افتم که حدود بیست سال پیش در ایران گفته بودم. در بهار سال 1384 بود که یک دوست نظرم را در باره انتخابات ریاست جمهوری ایران پرسید که به زودی انجام می شد. من با لحن معناداری گفته بودم: اگر در باره انتخابات آمریکا بپرسی، پاسخ خواهم داد! انتخابات آمریکا مهم تر است!

این پاسخ بدان جهت بود که می پنداشتم انتخابات ریاست جمهوری آمریکا و این که چه فردی و از کدام حزب (جمهوریخواه و یا دموکرات) در کاخ سفید باشد، در ایران بیشتر تأثیر دارد تا این که در جمهوری اسلامی و در وضعیت کنونی نتیجه رأی گیری چه باشد و چه کسی و از کدام جناح در پاستور باشد. این را برای آن دوست هم توضیح دادم.

اکنون نیز کم و بیش این گونه فکر می کنم. به هر حال انتخابات ریاست جمهوری در ایالات متحده آمریکا در ایران بیشتر تأثیر دارد تا این که در مسند ریاست جمهوری ایران چه کسی و با چه اهداف و آرمان ها و یا حتی با چه برنامه هایی نشسته باشد. در جمهوری اسلامی اصولا مفاهیمی چون انتخابات و مجلس و ریاست جمهوری و مانند آن ها به کلی تهی از معنای متعارف خود هستند. با این تفاوت که اکنون، که کمی بیشتر با واقعیت های تلخ جهان و از جمله در آمریکای شمالی آشنا شده و در واقع تراژدی دموکراسی و حقوق بشر غربی را در ماجرای فاجعه بار اسرائیل و غزه و حمایت های نامحدود مقامات آمریکایی و اروپایی از جنایات کم سابقه اسرائیلی ها را به عیان می بینم، دیگر نگاه تا حدودی مثبت بیست سال پیش نسبت به رؤسای جمهور آمریکا وابسته به هر جناحی را از دست داده ام. به ویژه از برگزاری انتخابات ریاست جمهوری پر سرو صدای 2016 و ورود آدمی چون دونالد ترامپ به کاخ سفید و به نمایش درآمدن افکار و ادبیات لمپنی و ویرانگر ترامپ و رواج ترامپیسم در آمریکا، دیگر حتی مفاهیمی چون دموکراسی آمریکایی و دیگر دعاوی مورد ادعا، به غایت به ابتذال کشیده شده است. ما که اندکی جلوتر موجودی کاملا مشابه در ایران به نام محمود احمدی نژاد را تجربه کرده بودیم، ترامپ چهره آشنایی می نمود و به خوبی می فهمیدیم چنین آدمی آن هم تحت عنوان رئیس ابرقدرت جهان، چه تأثیرات فاجعه باری می تواند در آمریکا و در اروپا و در جهان بگذارد؛ که صد البته گذاشت. در واقع همان گونه که احمدی نژاد، آن هم پس از هشت سال ریاست جمهوری خاتمی، همه چیز از جمله ریاست جمهوری را به غایت مبتذل کرد، ترامپ و ترامپیسم نیز در آمریکا، آن هم پس از هشت سال ریاست جمهوری اوباما، ادبیات سیاسی و از جمله مقام ریاست جمهوری را مبتذل کرد و بالاتر از آن ایالات متحده را بیش از پیش در جهان بی اعتبار کرد.  

در هرحال اکنون از یک سو بار دیگر ترامپ در آمریکا میدانداری می کند و محتمل است که بار دیگر مقام ریاست جمهوری ابرقدرت جهان را اشغال کند و از سوی دیگر در ایران مفاهیمی چون ریاست جمهوری و اصولا انتخابات به شدت مبتذل شده و . . . بهتر است که فعلا چیزی نگویم تا موجب آزردگی شماری از دوستان نشود. با این همه، همان طور که اگر شهروند آمریکا بودم به هیچ یک از دو کاندیدای دو حزب رأی نمی دادم (عمدتا به دلیل حمایت های بی چون و چرای شان از جنایات تروریستی ترین رژیم عضو سازمان ملل و به سخره گرفتن مفاهیمی چون دموکراسی و حقوق بشر) ولی در نهایت ترجیح می دهم که کاندیدای دموکرات ها در کاخ سفید باشد تا شخصی چون ترامپ. زیرا چنین وضعیتی را برای کشورم و مردمم مفیدتر می بینم؛ همان گونه که، به رغم تمامی ملاحظات، ترجیح می دهم که آقای پزشکیان در پاستور باشد و حتی اندکی در تحقق وعده هایش نیز موفق باشد.

واپسین سخن آن که آنچه همواره برای من مهم بوده است، حراست از مردم و کشورم و تأمین منافع ملی این سرزمین است و بس. فکر می کنم با توضیحات ارائه شده روشن شده باشد که توجه به انتخابات آمریکا بدان جهت بوده و هست که دیری است که انتخابات در ایران تقریبا بلاموضوع شده و متأسفانه این که چه فردی در کاخ سفید باشد، عامل تعیین کننده در سیاست داخلی ماست. امیدوارم روزی برسد که چنین نباشد.

چهارشنبه 3 مرداد 1403   

Share:

More Posts

جهنم تر از این؟!!

حال که پس از ماه ها گویا مذاکرات آتش بس (نه لزوما ایجاد صلح و نه لزوما پایان جنگ) بین دولت و ارتش اسرائیل و

Send Us A Message