آیا قرآن متنی تاریخی است؟

اشاره: متن زیر حاصل گفتگویی مکتوب آقای حسین نوش¬آذر با من است که در تاریح هشتم مرداد ماه 94 در تارنمای رادیو زمانه منتشر شده است.nnآیا قرآن یک متن بی تاریخ است که در لحظاتی متافیزیکی آفریده شده؟nپاسخ: با هر نگاهی به متن قرآن، قرآن نمی تواند بی تاریخ باشد. زمان و مکان نزول و چگونگی جمع و تدوین و ویرایش قرآن موجود در چند دوره تا حدودی روشن است (هرچند خوشبختانه قرآن توبینگن و بیرمنگام پاره ای از ابهامات پیشین را در باب تاریخ قرآن برطرف می کند). در هرحال این متن در خلاء و در عالم انتزاع و تخیل پدید نیامده است. nطبق دیدگاه کلامی و اعتقادی عموم مسلمانان، این کلمات به زبان عربی حجازی (عرب قریش در سده هفتم میلادی) نازل شده و این دقیقا به معنای زمان و مکان داشتن متنی است که ترکیبی از حروف، جملات، آیات و سوره هاست. به لحاظ فلسفی زمانی که نطفه یک فکر و یا ایده در ذهن و یا به تعبیر فیلسوفان در قوه خیال آدمی بسته می شود (ولو این که این فکر از خداوند و یا جایی القا شده باشد)، وارد تاریخ شده و با جامه گرفتن آن فکر و ایده به الفاظ و کلمات، تاریخیت گفتار و یا نوشتار به کمال می رسد. از این نظر بین گفتارها و یا نوشتارهای عادی بشری و یا وحیانی و شهودی (عرفانی) فرق فارقی نیست. بدین ترتیب متن کنونی قرآن به هر تقدیر متنی بشری است و در تخته بند تاریخیت (زبان، فرهنگ، زمان، مکان و . . .) است و درست به همین دلیل متنی قابل خواندن و مهمتر از آن قابل فهم و تفسیر است. nاز منظر دیگری هم قرآن تاریخی است و آن این که وحی الهی برای مخاطبان خاص و در زبان و فرهنگ خاص و برای اهداف ویژه نازل شده و در این روند عملا گریزی جز رعایت زبان و ادبیات مردمان مخاطب (فرهنگ زمانه) و رعایت مقتضیات زمان و مکان نبوده است. این همان واقعیتی است که در خود قرآن به «ضرورت ارسال رسول به لسان قوم» تعبیر شده است (سوره ابراهیم/آیه 4). «لسان قوم» یعنی همان زبان و فرهنگ و در نتیجه جامه تاریخیت. موضوع مهم «اساب¬النزول» در فهم و تفسیر متن قرآن، مهری تأییدی است بر واقعیت تاریخیت وحی و نبوت.n nآیا خبرهایی مانند کشف کهن‌ترین نسخه قرآن در حوزه‌ها بازتاب پیدا می‌کند و زمینه‌ساز بحث‌هایی پیرامون آن است یا خیر؟nپاسخ: علمای حوزه ها، که غالبا مسن و کهن سال اند، عموما با جهان جدید و تحولات فرهنگی و مدنی و تکنولوژیک آن بیگانه اند و هنوز در جهان ماقبل مدرن زندگی می کنند. فقیهان و عالمان اسلامی گرفتار تأخر فرهنگی و زمان پریشی اند و به همین دلیل جهان اسلام و مسلمانان نیز دیری است گه گرفتار عقب ماندگی و تأخر تمدنی هستند. این فقیهان حتی با هیچ یک از زبانهای زنده غربی آشنایی ندارند تا حداقل بی واسطه با دانش ها و فرآورده های علمی و فرهنگی و تمدنی غربی و در واقع جهانی آشنا بشوند.nبا توجه به این واقعیت، تحولات گاه شگرف علمی و فکری جهانی کمتر خواب سنگین حوزویان سنتی را آشفته می کند. البته ممکن است انتشار اخباری از نوع کشف قرآن توبینگن آلمان در سال گذشته و یا قرآن بیرمنگام حضرات را کمی خوشحال کند چرا که چنین اخباری به نوعی موجب تقویت ایمان و تحکیم مواضع سنتی مسلمانان می شوند و حال آن که در این نیم قرن اخیر تحقیقات گسترده و عمیقی در جهان غربی حول قرآن و تاریخ آن صورت گرفته که بخش هایی از آن موجب بی اعتباری افکار و آموزه های سنتی مؤمنان می شود اما این عالمان یا از آنها بی خبر اند و یا آنها را چندان جدی نمی گیرند و همچنان به آموزه های سنتی خود دل خوش کرده اند. nبا این همه، در چند دهه اخیر در ایران و به طور خاص در حوزه قم نسل تازه ای از طلاب به عرصه آمده اند که برخی از آنان با زبان انگلیسی (و گاه غیر انگلیسی) آشنا هستند و از طرق مختلف (از جمله تحصیل و گاه تحقیق در دانشگاههای غرب و حضور در برخی کنفرانسهای علمی و روابط فرهنگی و علمی با جهان مدرن) با پاره هایی از تحولات فرهنگی و از جمله دین شناسی و قرآن پژوهشی جدی غربیان آشنا شده اند و این شمار افراد، که البته شمارشان هنوز اندک است، این تحقیقات و کشفیات و به طور کلی آرای تازه را جدی می گیرند و تلاش می کنند دانش خود را روزآمد کنند. n nروشنفکران دینی چگونه می‌اندیشند؟ آیا آنها به متن نگاه تاریخی دارند؟nپاسخ: روشنفکران یا نواندیشان مسلمان در جهان اسلام (حداقل در نیم قرن اخیر) غالبا قرآن را تاریخی می دانند و از این رو با رویکرد تاریخی این متن دینی را تفسیر و تعبیر می کنند. با توجه به این نگرش و روش فهم متن است که این نواندیشان مسلمان معتقدند که آیات مدنی و حقوقی اسلام و قرآن ثابت و جاودانه نیستند و از رو این شمار احکام در همان آغاز نیز موقت و تابع زمان مکان بوده اند. آشنایی نسبی و یا کامل این شمار متفکران با انواع معرفت شناسی های جدید و به طور خاص هرمونتیک معرفتی و فلسفی مدرن، سبب این تحول مهم پارادایمی و معرفت شناسانه دینی شده است.nالبته در تحلیل و تفسیر نظریه تاریخیت قرآن، معرکه آرایی وجود دارد و انواع نظریه درون پارادایمی پدید آمده است که البته در ارتباط با پرسش شما چندان اهمیتی ندارد. n nچرا سنتی‌ها با نگاه تاریخی به متن مشکل دارند؟nپاسخ: دلیلش روشن است. قرنها نظریه فراتاریخیت قرآن رواج داشته و دارد و بر اساس آن تمام آیات قرآن و بالضروره دین اسلام و تمام معارف آن و بیشتر فقه و اجتهاد تفسیر و تحلیل شده و به توده های مذهبی و مقلد فروخته شده است. حال اگر تاریخیت قرآن پدیرفته شود، پیامدهای نامطلوبی برای عالمان و فقیهان سنتی و دلبسته به ادوار کهن به بار می آورد. نخستین الزام منطقی باور به تاریخیت قرآن، تن دادن به نقدپذیری قرآن است و در این چهارچوب عالم دین باید قبول کنند که قرآن نیز مانند دیگر متون بشری است و می تواند از منظرهای مختلف ادبی، علمی، فلسفی، تاریخی (قصص قرآن)، حقوقی و . . .مورد نقد و بررسی و آزمون قرار بگیرد. روشن است که این نظریه الزاماتی دارد که در نهایت ممکن است اساس دیانت و معارف سنتی اسلامی (فقه و کلام و حدیث و تفسیر) را دچار مخاطرات کند و موجب تزلزل امور ایمانی بشود. چالش دین و فلسفه در دنیای قدیم و نزاع دین و علم در دو قرن اخیر در جهان اسلام برآمده از همین نگرش و جدال است. nصرف نظر از نگاه معرفتی به ماجرا، از منظر منافع و منزلت نیز اندیشه تاریخیت قرآن و اسلام، به زیان حامیان و حاملان سنتی دین است. زیرا نگاه تاریخی به وحی و نبوت و قرآن، به ویژه قرآن به عنوان معتبرترین سند دین-شناخت مسلمانان، به کلی دین و معارف دینی و بیشتر فقه و تفسیر را از اختیار انحصاری فقیهان و مفسران رسمی اسلام خارج می کند و این حداقل به معنای نفی ولایت انحصاری عالمان دینی در تفسیر دین و به ویژه خلع ید از آنان در صدور فتوا به نام خدا و پیامبر است.nبه طور کلی قبول تاریخیت وحی و نبوت، یک انقلاب عظیم و زیر و زبر کننده دینی را در سرای روحانیت و متولیان سنتی اسلام پدید خواهد آورد؛ به گونه ای که نظرا و عملا مقام و منزلت و موقعیت سنتی این متولیان نیز دچار دگرگونی بنیادین خواهد شد و چنین رخدادی صد البته نمی تواند مطلوب باشد. n

Share:

More Posts

Send Us A Message