اشاره: نوشته ای که ملاحظه می کنید ایمیلی است که دوست ارجمند جناب آقای دکتر حسن محدثی از تهران برای من فرستاده و موضوع آن مربوط می شود به مجادله اخیر من و برخی از حامیان جناب آقای بنی صدر. گرچه این متن صرفا به عنوان یک نامه خصوصی برای من ارسال شده اما از آنجا که در آن به نکات قابل توجهی اشاره شده با کسب اجازه از ایشان آن را (با اندکی تلخیص) در اینجا منتشر می کنم. با عنایت به محتوای آن عنوان «هشداری از درون» را برای آن مناسب یافتم. خارجی کشوری شدن معایبی دارد و یکی از آنها ذهنی شدن و دوری از واقعیت های تحولات اجتماعی و مردم شناسانه میهن است و این امر غالبا به کج اندیشی و تحلیل های نادرست و در نتیجه استراتژی های فرهنگی و یا سیاسی غلط و حداقل ابتر منتهی می گردد. امید آن که چنین هشدارهایی برای همه ما درس عبرتی باشد.
جناب آقای اشکوری سلام و عرض ادب!
ممنونام که مطالب و کوتهنوشتهها را فرستادید. همه را خواندم. مثل این
است که شما آب در لانهی مورچهگان ریختهاید! ظاهرا آنطرفیها هم
دستکمی از اینطرفیها ندارند. هر کداممان شیفتهی کسی هستیم و او را
تا حد معبود ستایش میکنیم و هیچ خطا و اشتباه و زشتیای در او
نمیبینیم. بهنظر میرود در آن طرف نیز عدهی خاصی آگاهی و دانایی
آیرانیها را میسازند و همه از یک جا خط میگیرند و شما حالا آگاهی
غیرمتعارفی را منتشر کردهاید.
یک نکته در یادداشتها و کامنتها بسیار آزاردهنده بود و آنهم توهین به
آخوندها بود. من فکر میکنم کسی باید در این مورد روشنگری کند. این
حضرات هنوز درنیافتهاند که روحانیت یک سازمان اجتماعی نیرومند در ایران
است و روحانیون یکی از نیروهای فرهنگی مهم و حذفناشدنی در ایران اند.
اگر آنها که در دنیای آزاد زندهگی میکنند و دم از آزادی و دموکراسی
میزنند این را درنیافتهاند جای تأسف بسیار دارد. دستگاه تعلیمی سنتی
در ایران غیرقابل حذف است. وانگهی، در کنار دستگاه تعلیمی مدرن یعنی
دانشگاه، دستگاه تعلیمی سنتی نه تنها نباید حذف شود بلکه بخشی از
سرمایهی فرهنگی ما ایرانیان است. اسلام و حتا روحانیت نیز به رغم همهی
نقدهایی که بر آنها وارد است، بخشی از میراث تاریخی و فرهنگی ما است و
نمیتوان با آنها برخورد حذفی کرد. یک نیروی سیاسی فرهیخته و باتجربه
اینقدر باید شعور سیاسی داشته باشد که این را دریابد. مواجهات حذفی در
ایران جواب نمیدهد. تنها راه بالغانه، مواجههی دموکراتیک و انتقادی است
که برای هر دو طرف مایهی رشد خواهد بود. این همه فحش به آخوند در این
یادداشتها دقیقاً حاکی از همان روحیهی حذفی است که حضرات بهخاطر وجود
آن در جمهوری اسلامی مینالند. حذف روشنفکر و دگراندیش با حذف آخوند چه
فرقی دارد؟ اینها دو روی یک سکهاند.
این همه خصومتورزی علیه یک قشر اجتماعی پتانسیل بسیار خطرناکی است.
بهعلاوه، در تمام این سالها بخشی از همین آخوندها بودند که از اسلام
رهاییبخش و آزادیبخش و اسلام سبز و رحمانی علیه اسلام سیاه دفاع
کردهاند و هزینه دادهاند.
ایران فردا نمیتواند دموکراتیک باشد مگر آنکه روحانیان و نیروهای دینی
سنتی نیز بهاندازهی نیروهای سکولاریست و دینی مدرن، محترم باشند و
حقوقشان بهرسمیت شناخته شود.
برای شما در مسیری که در پیش گرفتهاید آرزوی توفیق دارم. بهنظر ام خوب
است در نوشتههایتان بر این نکته تأکید نمایید که ما حق نداریم تاریخ
را تحریف کنیم و به دشمنانمان بیجهت و بدون ادله و سند کافی خصایل منفی
نسبت بدهیم.
باز هم تشکر میکنم!
حسن محدثی
هفتم فروردین 1392