nجمعه ۱۹ خرداد ۹۱ – ۰ نظر nnnnجمعی از فعالان سیاسی و دانشجویی و اساتید و محققان دانشگاهی، بیانیهای را به مناسبت سومین سال تولد جنبش سبز به امضا رسانده و در آن حاکمان کشور را به فراهم آوردن مقدمات تحقق خواست های ملت و شرایط همزیستی مسالمتآمیز و برخورداری از حقوق برابر همه ایرانیان از طریق آزادی زندانیان سیاسی، رهایی رهبران جنبش سبز از حصر، رفع ممنوعیت فعالیت برای احزاب، گشایش فضای مدنی و اجتماعی و احترام به حقوق بنیادین و قانونی شهروندان فراخواندهاند. در این بیانیه تاکید شده است که نتیجه سه سال تلاش برای حذف مردم از صحنه چیزی جز گسترش روزافزون فساد، افت شتابان اخلاق و معنویت در کشور، افزایش غریب قانونگریزی و دستاندازی بر ثروت کشور و مایملک عمومی، تاراج منابع ملی و نابودی دستگاههای اجرایی و قانونگذاری و نظارتی و سقوط جایگاه بینالمللی ایران نبوده است.nامضا کنندگان بیانیه اقتدارگرایان را از ماجراجویی در عرصه بینالمللی برای سرپوش گذاشتن بر شکست همهجانبهشان بر حذر میدارد و بر پایبندی خود بر میثاقی که سه سال پیش با همگی همراهان جنبش سبز بستهاند تأکید میکنند. متن کامل بیانیه به شرح است:nnسه سال پیش یکایک ما بر آن شدیم تا انتخابات ریاست جمهوری ۸۸ را به فرصتی برای پایان دادن به حاکمیت اقتدارگرایان بر سرنوشت خود تبدیل کنیم. هر یک از ما در تجربه روزمرهمان میدیدیم که روند رو به رشد اقتدارگرایی و انحصارطلبی، جامعه را در سراشیبی سقوط قرار دادهاست. نقض حقوق بنیادین و قانونی شهروندان، گسترش شکافهای طبقاتی و محرومیتهای اقتصادی و اجتماعی، سوءمدیریت، عدم تحمل سبکهای مختلف زندگی و کاهش چشمگیر کارآمدی دولت، هر یک از ما را بر آن داشت که در توان خویش مسئولیتمان را بپذیرم و با شرکت در انتخابات صدای اعتراض خویش را فریاد کنیم.nتقلب در انتخابات نه فقط از بار مسئولیت ما و از تعداد همراهان ما نکاست، بلکه چشم بسیاری از هموطنان ما را بر واقعیتِ رواج گسترده دروغ و قانونگریزی در کشور گشود. تقلب در انتخابات نه فقط ما را ناامید و خانهنشین نکرد بلکه به تجدید میثاقی میان ما و آرمانهایی که برای احیای آنها به پای صندوق رأی رفته بودیم انجامید. میثاقی که تفاوتها و اختلافهای مان را کمرنگتر و پیوندها و همبستگیهایمان را آشکارتر کرد. میثاقی که به سیاستمدارانی که با ما همگام بودند و ما با آنها همراه، نشان داد که همگرایی و هم¬سویی ما، همدلی و اتحاد آنان را میطلبد. صدای ما شنیده شد و اینک جنبش سبز رهبران خویش را یافت.nآشکار بود که حکومتی که بر قانون اساسی خود و قرار خویش با ملت وفادار نمیماند، حاکمیتی که علیه نهادهای قانونگذاری خویش کودتا میکند، جنبش آزادیخواهانه و عدالتطلبانه ما را تحمل نخواهد کرد. روشن بود حاکمیتی که در طی سی سال از هر فرصتی برای کنار زدن بخشی از نیروهای سیاسی و اجتماعی استفاده کردهاست، تمامی توان خود را برای حذف ما مردم از صحنه سیاست بکار خواهد برد. روشن بود که سرکوب را افزایش خواهد داد، انسداد و اختناق در فضای مدنی را سرعت خواهد بخشید و انحصارش را بر رسانه ملی وسایر امکانات ارتباطاتی و فضای اینترنتی تشدید خواهد کرد. اما حاصل این رفتار پس از سه سال چه بوده است؟ گسترش روزافزون فساد، افت شتابان اخلاق و معنویت در کشور، افزایش غریب قانونگریزی و دستاندازی بر ثروت کشور و مایملک عمومی، تاراج منابع ملی و نابودی دستگاههای اجرایی و قانونگذاری و نظارتی، سقوط جایگاه بین المللی ایران .nاینک و پس از گذشت سه سال از مقاومت در برابر خواست مردم و دیدن نتایج اسفبار خودکامگی، اقتدارگرایی و سرکوب، اگر حاکمان تشنه قدرت گمان میکنند که میتوانند با سوء استفاده از تعلق خاطرگروه¬های مختلف اجتماعی به استقلال کشور، با دست زدن به ماجراجویی در صحنه بینالمللی بر شکست همه جانبهشان سرپوش بگذارند سخت در اشتباه اند. اینکه گمان کنند که با نگاه داشتن رهبران جنبش سبز در حصر و سرکوب و زندان فعالان این جنبش بر حرکتی اینچنین گسترده غالب خواهد آمد، فقط از خامی آنان و خیال باطلشان حکایت دارد. اینکه حکومت گمان کند که با بستن بیش از پیش فضاهای مدنی و رسانهای، ما را در جایگاه نظارهگر خواهد نشاند فقط نشان از وهم او دارد. ما نه نظارهگر که شاهد و بازیگر این تاریخ هستیم.nما امضاء کنندگان این بیانیه بر میثاقی که سه سال پیش با همگی همراهان جنبش سبز بستیم پایبندیم، حکومت را فرا میخوانیم که با آزادی زندانیان سیاسی، رهایی رهبران جنبش سبز از حصر، رفع ممنوعیت فعالیت احزاب، گشایش فضای مدنی و اجتماعی و احترام به حقوق بنیادین و قانونی شهروندان مقدمات تحقق خواستهای ملت و برقراری همزیستی مسالمت¬آمیز و برخورداری از حقوق برابر همه ایرانیان را فراهم آوَرَد. فقط و فقط از این طریق است که میتوان امیدوار بود با کوشش همگانی بر فقر و فساد روزافزون کشور، بحرانهای اقتصادی و خطرات بینالمللی فائق آمد. وگرنه این جنبش خاموش ناشدنیست.nnnآبتین غفاری، آرش آبادپور (کمانگیر)، آرش جنتی عطایی، آرش حسینی پژوه، آرنوش آزرحیمی، آزاده اسدی، آیدا قجر، احسان امینی، احسان منصوری، اردوان اصحابی، اسماعیل ختائی، امید کوهی، امیر اعتدالی، امیر بیگلری، امیر دهقان، امیر رشیدی، امیر معماریان، امیرحسین سراجی، امین احمدیان، امین ریاحی، امین گندیپور، ایرج باقرزاده، بلال مرادویسی، بهرام پرتوی، بهروز خلیق، بهنام صارمی، بیژن افتخاری، بیژن پیرزاده، بیژن خواجه پور خویی، بیژن صف سری، پرستو متین زاده، پروین بختیارنژاد، پویان محمودیان، پیمان ملاذ، تایاز فخری، جلال خرمن بیز، جهانشاه جاوید، حبیب تبریزیان، حسن طالبی، حسن نایب هاشم، حسن یوسفی اشکوری، حسین سبحان الهی، حمید فرخنده، حمیدرضا ظریفی نیا، حنیف مزروعی، خدیجه مقدم، خسرو علاف اکبری، داراب شباهنگ، داریوش مجلسی، داریوش محمدپور، داوود بشیری، راضیه نشاط، رحیم همتی، رضا بهزادیان نژاد، رضا جعفریان، رضا چرندابی، رضا علیجانی، رضا مبین، روح الله شهسوار، سامان زمان زاده، سپیده پورآقایی، ستاره ثابتی، سجاد شاهمرادی، سجاد نیک آیین، سحر رضازاده، سعید آگنجی، سعید پیوندی، سعیده سهرابی، سهیل پرهیزی، سیاوش رضائیان، سید ابراهیم نبوی، سید علی بنی جمالی، سید کوهزاد اسماعیلی، سید مصطفی علوی، سیدابراهیم موسوی، شاهین انزلی، شاهین نوربخش، شروین نکویی، شهاب عموپور، شهاب فیضی، شهرام تهرانی، شهره عاصمی، شیوا نوجو، صابر عباسیان، صادق شجاعی، صدرا سمنانی رهبر، صنم غیائی، طیبه علیرضایی، عبدالحمید معصومی تهرانی، عبدالرضا احمدی، عسل پیرزاده، علی اکبر قنبری، علی اکبر موسوی خوئینی، علی تارخ، علی تقی پور، علی حسین قاضی زاده، علی شاکری، علی طباطبایی، علی عبدی، علی فتوتی، علی قلی زاده، علی معینی، علی هنری، غلام عباسى، غلامرضا شاهمرادی، فاریا بارلاس، فاطمه فنائیان، فرزین وحدت، فرشاد توماج، فرشید آذرنیوش، فرشید فاریابی، فرهاد توانا، فرهاد صوفی، فرهاد گلیاردی، فیروزه فولادی، کارن صدر، کاظم علمداری، کامیار بهرنگ، کاوه شیرزاد، کیان امانی، کیوان فروزان، لیدا حسینی نژاد، محسن زمانی، محسن صنعتی پور، محمد برقعی، محمد حسین جعفری، محمد حسین یحیایی، محمد صادقی، محمد هدایتی، محمدعلی توفیقی، محمدعلی کدیور، محمودرضا فرخیان، مرتضی اصلاحچی، مرتضی صادقی، مرتضی کاظمیان، مرتضی نگاهی، مرضیه آذرافزا، مرضیه امیری، مریم روزبهانی، مزدک عبدی پور، مزدک نصیری، مصطفی خسروی، منصور معدل، منصوره شجاعی، مهدی سعیدپور، مهدی عربشاهی، مهدی قلیزاده اقدم، مهدی محسنی، مهدی نوربخش، مهرداد احمدزاده، مهناز پراکند، مهناز هدایتی، موسی ساکت، میثاق پارسا، نادر هاشمی، نریمان مصطفوی، نسیم سرابندی، نگین بانک، نگین سهراب خانی، نیره توحیدی، هادی کحال زاده، هاشم هاشمی، یاسر یوسف زاده، یدی قربانی، یوسف سهرابیانnnn n
گفتگویی که گویی دو طرف حرف هم را نمی شنوند!
داستان تحمیل حجاب اجباری در جمهوری اسلامی دیرینه سال است و به ماه های اول عمر جمهوری اسلامی باز می گردد. نخستین کسی که این