اخیرا یکی از وبلاگهای شخصی، از افراد موسوم به حزب اللهی و ولایی، در وبلاگ خود چند عکس از گالری وب سایت من را در وبلاگ خود منتشر کرده و در عنوان اصلی برگزیده این قسمت و تیترهای فرعی زیرنویس عکس ها و نیز کامت گذاران همفکر و احیانا مأمور از عناوین و کلمات و تعابیری استفاده شده که کاملا با ادبیات و ذهن و زبان این جریان و گروه مدعی دین و شریعت و انقلابی گری و حامیان سینه چاک ولایت منطبق است؛ ادبیاتی که همه با آن آشنایند. این عکسها عمدتا از عکس های خانوادگی من است. سوژه اصلی وبلاگ نویس حزب اللهی این است که دختر اشکوری بی حجاب است. در پی آن چند وبلاگ و سایت حزب اللهی و ارزشی، از جمه مهم ترین آنها «رجانیوز»، نیز این عکسها را به نمایش در آورده اند. گرچه این اقدام زشت و ضد دین و اخلاق و هماهنگ در رسانه های ولایی با مواضع سیاسی من در تحریم انتخابات شاه فرموده و قلابی بی ارتباط نیست اما به زودی در این باره مطلبی خواهم نوشت و در این زمینه توضیح بیشتر خواهم داد. اما فعلا نامه دخترم زهرا به صاحب وبلاگ اولی را در اینجا می آورم. البته تا این لحظه این نامه در وبلاگ مورد اشاره منعکس نشده است.
برادر گرامی
سلام. من زهرا یوسفی اشکوری هستم. از طریق دوستی وبلاگ شما را دیدم و لازم دیدم توجه شما را به چند نکته جلب کنم. اول اینکه بی اعتقادی من به حجاب ارتباطی به پدرم ندارد. ایشان همیشه طرفدار حجاب بوده اند و من هم با ایشان مخالف بوده ام اما شعور و شرف و آزادیخواهی ایشان – بر خلاف کسانی که منش و اعتقاد فردی هر کسی را ابزار بی احترام به او می کنند -باعث شده به اعتقادات شخصی همه از جمله من احترام بگذارند و بتوانیم در کنار هم زندگی پر محبت و دلنشینی داشته باشیم. من به پدرم در عین اختلاف عقیده افتخار میکنم. امیدوارم فرزند شما هم همواره در هر شرایطی پشتیبان شما باشد و حامی عملکرد شما.
نکته دوم اینکه من سالی یک بار در صورتی که بودجه کافی داشته باشم به دیدار ایشان می روم. نه تنها من بلکه هیچ کدام از اعضای خانواده ام دور دنیا نمی گردیم و چیزی را به کسی نشان نمی دهیم.
نکته سوم: اگر با افکار و جهت گیری های سیاسی ایشان مشکلی دارید لطفا قلم و کاغذ بردارید و اعتقادات ایشان – فقط ایشان و نه دیگر افراد- را نقد کنید. ابراز تنفر به کسی از طریق گذاشتن جملات تمسخر آمیز روی عکسهای خانوادگی در شأن شما نیست. اگر پدرم عکسهای خانوادگی را روی سایتش
می گذارد به این دلیل است که با مخاطبان صادق است و آنها را هم فهیم تصور می کنند. شاید بهتر باشد این گونه ببینید که افرادی هستند که از ابراز و نشان دادن افکار و تحولات فکری خود احساس شرم نمی کنند. برای خودتان هم این احترام را قائل باشید که به جای تمسخر، تفکر کنید.
در پایان من شما را به دینتان دعوت نمی کنم چرا که هم اعتقادی به دین شما ندارم و هم اگر دین شما ره به روشنی می برد نتیجه اش بروز این کارها از سوی شما نبود. تنها از شما دعوت می کنم به انسانها از هر تیره و تبار و مسلک و آئینی احترام بگذارید و بیش از آنها به خودتان. شاید زمانی بیاید که قدرتمندان از گروه شما نباشند