nnاکنون خانم نرگس محمدی را در آستانه چهل سالگی می توان یکی از نماد های زن ایرانی دانست. او همسر خوب دوست و همفکرمان آقای تقی رحمانی و جانشین « بانوی صلح » و چهره سرشناس حقوق بشر ایرانی در سطح جهانی خانم شیرین عبادی برنده جایزه صلح نوبل ( 2003 ) در کانون مدافعان حقوق بشر در ایران و دانش آموخته دانشگاه و نویسنده و روزنامه نگار و فعال اجتماعی و حقوق بشری است. من او را از ده سال پیش می شناسم. زمانی که در بهار و تابسان 79 پس از کنفرانس برلین در پاریس بودم، شنیدم که دوست خوب اما بی همسرمان رحمانی بالاخره تن به ازدواج داده و همسر گزیده است. از دوستان پرسیدم رحمانی با کی ازدواج کرده است؟ گفتند با خانمی به نام نرگس محمدی که نمی شناختم. فقط آدرس دوستان این بود که او در ستاد تبلیغات ملی – مذهبی ها در جریان انتخابات مجلس ششم ( سال 78 )منشی و فعال بود. به زحمت دختر جوانی را به یاد می آوردم که در ستاد فعالیت می کرد. رحمانی به آستانه چهل سالگی رسیده بود ولی هنوز تن ازدواج نداده بود. بارها او را به این کار تشویق کرده بودم اما گویا چندان تأثیر نداشت. مادر قهرمانش ( که به حق او نیز نماد برجسته زن سنتی ایرانی با تمام ویژگی های مثبتش است ) بارها از من می خواست که « آقا تقی » را به ازواج تشویق کنم. پیش از آمدن به آلمان در سال 78 یک بار در دفتر پژوهشها باز حدیث مکرر ازدواج را تکرار کردم و گفتم آقا تقی! به زودی چهل ساله می شوی و باید کاری بکنی. خندید و گفت: راست می گویی، در چهال سالگی یا پیغمبر می شوم و یا ازدواج می کنم! او البته پیغمبر نشد اما به وعده اش عمل کرد و ازدواج کرد. بعدها که با نرگس آشنا شدم احساس کردم این نرگس بود که رندانه و هنرمندانه معجزه کرد و دوست مان را از پیغمبری منصرف کرد و به اصطلاح جوانان به « تور » انداخت اما چه تور خوبی که خود رهایی و آزادی و عزت برای رحمانی بود. رحمانی به حق همسر مناسبی انتخاب کرده بود و این به این همه تأخیر می ارزید. نرگس را برای اولین بار در سال 80 در یکی از اوقاتی که از زندان به مرخصی آمده بودم، در منزلم دیدم که همراه آقا تقی آمده بود.
n
اکنون ده سالی گذشته است. در این ده سال، که البته زمان چندان درازی نیست، نرگس محمدی خوش درخشیده است. به گونه ای که می توان او را یکی از نمادهای زن مدرن ایرانی به شمار آورد و به او افتخار کرد. زنی وابسته به طبقه متوسط شهری، تحصیلکرده، نواندیش و مدرن، نویسنده و روزنامه نگار، سخت کوش، برابری خواه، فعال اجتماعی، فعال حقوق بشری و در همه حال مقاوم و بردبار و سرشار از حس زنانه و مهر مادرانه. در این ده سال ( احتمالا در گذشته هم فعال بوده و من بی خبرم )، او را در عرصه های مختلف در تلاش و پیکار دیده ام. بارها به اتهامات واهی و شناخته شده جمهوری اسلامی اما در واقع به جرم آزاد اندیشی و مساوات طلبی حقوقی و مخالف تبعیضات جنسیتی احضار و در مراکز امنیتی بازجویی شده و چند بار بازداشت شده و به زندان رفته و بارها مستقیم و غیر مستقیم مورد تهدید قرار گرفته و کارش را، که تنها امکان معیشت حداقلی برای او فرزندان خردسالش بوده است، از او گرفته اند و اخیرا نیز بار دیگر به زندان برده شده است و اکنون بر اثر شکنجه های انفرادی و بازجویی های آنچنانی ( چنانکه افتد و دانی ) فلج شده و حال تن بی حرکت او بر تخت بیمارستان است. با این همه کمترین بیم و انعطاف در برابر ستمکاران و ناقضان آشکار حقوق بشر نشان نداده و دو روز پیش از روی تخت بیمارستان با صدای لرزان اما مطمئن در گفتگو با یکی از رسانه های تصویری ایرانی خارجی با شهامت در خور تحسین گفت: حقوق بشر ایمان من است.
n
اما چرا نرگس محمدی را نماد زن ایرانی می دانم. گرچه زن، زن است، در همه جا و در هر زمان، اما اقوام و طوایف بشری از گذشته تا کنون به اعتبار تاریخ و جغرافیا و فرهنگ به لحاظ افکار و باورها و منش ها و رفتارها بسیار متفاوت و متنوع اند و طبعا زنان نیز به اعتبار جنسیت و ویژگی های زنانگی شان از چنین تفاوت ها و تنوع برخوردار بوده و هستند. به این اعتبار می توان از زن شرقی و غربی و یا سنتی و مدرن و روستایی و شهری و یا مذهبی و غیر مذهبی و انواع بسیار دیگر سخن گفت. تا آنجا که من می فهمم می توان گفت زن مدرن ایرانی:
nn
- n
- n
برابری طلب است و ضد هر نوع تبعیض جنسیتی و مخالف هر نوع انحصارگرایی مردانه
- n
دانش آموخته است و آشنا با جهان و آگاه به تحولات جدید جهانی و بصیر نسبت به مقتضیات زمان
- n
همسر است؛ با خصوصیات مثبت زنان فداکار ایرانی و همراه با مهر عمیق و شور انسانی و وفاداری
- n
مادر است؛ با ویژگی های عمیق و فداکارانه مادرانه شرقی – ایرانی
- n
نرمخو است و صلح طلب و ضد خشونت و مروج اعتدال و صلح و امنیت و آرامش در خانواده و جامعه و در سطح جهان
- n
فعال اجتماعی است و در عرصه های مختلف پا به پای پدران و برادران و همسران و فرزندان تلاش خود می کند.
n
n
n
n
n
n
n
نمی خواهم گزاف بگویم و از زن ایرانی اسطوره بسازم و یا تمام خصوصیات یاد شده را به تمام زنان ایرانی و حتی زنان مدرن کشورمان تعمیم بدهم، اما به گمانم زنان مدرن و برابری طلب و فعال اجتماعی ایران کنونی در سطوح مختلف از این ویژگی ها بیش و کم بهره دارند. از این نظر بین مذهبی و غیر مذهبی نیز تفاوت چندانی وجود ندارد. هرچند که ممکن است برخی به نوع زندگی غربی بیشتر گرایش داشته باشند و بعضی دیگر به سنت ها بستگی بیشتر نشان دهند و یا در برخی یک یا دو یا چند ویژگی یاد شده برجسته تر باشد.
n
اگر توصیف و گزارش من از زنان مدرن ایرانی درست و مقرون به حقیقت باشد، نرگس محمدی تا آنجا که من می شناسم و زندگی پر تکاپوی ده ساله اش نشان می دهد، یکی از این زنان است و بیشتر او یکی از نمادهای شناخته شده این بخش از جامعه ایرانی است. البته او یک بانوی مذهبی و مسلمان و در شمار عناصر ملی – مذهبی هم هست ولی دین شناسی و دین ورزی و تکاپوهای اجتماعی او نیز نواندیشانه و مصلحانه است؛ آن گونه که نمادهای این جریان اقبال و بازرگان و مصدق و طالقانی و شریعتی و سحابی ها بوده و هستند.
n
به هر تقدیر جامعه ایرانی و بویژه جامعه زنان ایرانی در حال پوست انداختن است و زنان فعال و مدرن ایرانی با مبارزات پیگیر و سخت و متنوع خود راه آگاهی و آزادی خود را به تدریج هموار می کنند و خوشبختانه زنانی چون نرگس محمدی چندان کم نیستند که نا امید مان کند. این بانوی استوار و با ایمان اکنون بر تخت بیمارستان با بیماری سختی که دستگاه امنیتی ایران به او هدیه داده است، دست و پنجه نرم می کند. برای زنان ایرانی پیروزی و برای نرگس شفا و شادکامی آرزو می کنم.nn