سه علی بن ابی طالب در یک قاب

این ایام به لحاظ تاریخی متعلق است به امام علی بن ابی طالب و به ویژه شیعیان نسبت به آن تعلق خاطر بیشتری دارند و هر سال 19 تا 21 رمضان را گرامی می دارند و مراسم ها برپا می کنند و عزاداری ها می کنند. چرا که 19 رمضان (طبق قول مشهور در نزد شیعه که البته راست نمی نماید) در صبح این روز هنگام ادای نماز صبح مورد ضربت قرار می گیرد و دو روز بعد روز به شهادت می رسد. در چهل سال اخیر این سنت شیعی در ایران بیشتر از گذشته پاس داشته می شود.
در نظر داشتم در این باب چیزی بنویسم که به تأخیر افتاد و امروز مجال اندکی پیدا شد تا به نکته ای در این باب اشاره کنم.
این که شخصیتی چون علی بن ابی طالب در تاریخ اسلام شخصیتی بسیار محترم است و از مجموعه سیره گفتاری و رفتاری آن بزرگوار بسیار می توان آموخت، حرفی نیست؛ ولی می خواهم به یک نکته اساسی در روش شناسی شخصیت های تاریخی و از جمله شخصیت های قرن نخست اسلام اشارتی بکنم و با مخاطبان در میان بگذارم.
گزیده مدعا آن است که ما در تاریخ اسلام سه «علی بن ابی طالب» داریم و هر یک دارای ویژگی های خاصی اند به گونه ای که لزوما با هم منطبق نیستند ولی دیری است که این سه علی در یک قاب قرار گرفته اند. برای تقریب ذهن با سه شماره آنها را متمایز می کنم: علی اول، علی دوم و علی سوم. در باره هریک توضیحی می آورم.
علی نخست همان است که در عصر نبوی تا سال چهلم هجری می زیسته است. علی دوم، علی بن ابی طالبی است که در منابع اسلامی از قرن دوم به بعد به تصویر کشیده شده است. علی سوم، امام علی بن ابی طالبی است که اکنون در ذهن و ضمیر و زبان ما شیعیان (و البته دیگرانی از غیر شیعه و حتی غربیان) نقش بسته و تصور و تصویری از او در ذهن داریم. علی شماره یک همان است که در آن مقطع زمانی می زیسته و اکنون از آن جدای از منابع مکتوب هیچ نمی دانیم. اما خطوط سیمای تاریخی علی همان است که در منابع تاریخی و روایی نیمه دوم قرن دوم به بعد به تصویر کشیده شده اند. قابل توجه این که حتی واقعیت تاریخی علی بن ابی طالب نیز از طریق همان منابع مکتوب به دست ما رسیده و با تواتر تاریخی به وجود عینی او اطمینان یافته ایم (مانند پیامبر و دیگر شخصیت های تاریخ اسلام). مهم آن است که این متون روایی و تاریخی حدود یک قرن از پایان زندگی علی فاصله دارند. علی سوم، عمدتا برساخته نحله های کلامی و عرفانی و فلسفی و جدالهای فرقه ای و حتی ادبی قرن چهارم – پنجم به بعد است. این تصویر از علی، البته آمیزه ای است از علی تاریخی دوم و سوم اما تفاوت بسیاری بین این تصویر است.
حال ما در پایان قرن چهاردهم هجری خورشیدی کدام تصویر علی بن ابی طالب را در خاطره و ذاکره داریم؟ وفق این طبقه بندی، منطقا علی نخست را باید به کلی نادیده بگیریم چرا که جز نام چیزی نیست اما علی دوم و سوم به صورت آمیخته در ذهنیت ما متجسم شده و احیانا در زندگی عملی ما اثرگذارند.
اما مهم آن است که علی تاریخی در متون تاریخی چهار قرن اول و علی به تصویر کشیده شده در آموزه های عرفا و متکلمان شیعی و احیانا سنی نه تنها یکی نیستند بلکه در موارد قابل توجهی در تعارض اند. البته همان تصویر تاریخی از علی در قرون نخستین نیز در روند تحولات تاریخی با آموزه های غالیانه برخی گروههای شیعی (مانند خطاییه و باطنیه و مفوضه) آمیخته شده و بعدتر علی بن ابی طالب برساخته صفویه و در تداوم آن در عصر قاجار و حتی در جمهوری اسلامی است. فرصتی نیست تا نمونه هایی ارائه شود تا روشن شود که تفاوت و حتی تعارض سیمای علی مثلا در طبقات ابن سعد و انساب الاشراف بلاذری و حتی در تاریخ یعقوبی و مسعودی و ابن اعثم شیعی و حتی مفید و صدوق شیعی ناب تر با سیمای علی بن طالب که در برخی نحله های صوفیانه و به ویژه آنچه در عصر صفوی و اخیرا در جمهوری اسلامی مطرح شده و می شود آشکار شود. فقط به اشاره می گویم موضوع نصب و نص امام و نیز علم و عصمت امام به گونه ای که الان هست می تواند مورد مقایسه قرار گیرند.

Share:

More Posts

Send Us A Message