یکشنبه 10 آبان 88 / 1 نوامبر 2009
1
خاتمی گفته است منتقد دولت باقی می مانیم.
2
مقاله ای تحت عنوان «وحدت ملی ممکن است؟» نوشتم که در سایت روز امرور منتشر شده است. در این مقاله ضمن اظهار ناامیدی از تحقق هر نوع وحدت بین دو جناح حاکم و معترض، گفتم در عالم تصور می توان از این طریق به وحدت رسید که احمدی نژاد استعفا دهد و انتخابات دیگری برگزار شود اما احمدی نژاد و خاتمی و موسوی و کروبی هم در این دوره شرکت نکنند. آثار مثبت این پیشنهاد را برای نظام و کشور و جنبش سبز برشمرده ام. در عین حال گفته ام که: «می دانم نمی شه، اما اگر بشه، چه می شه؟».
3
هنگامه شهیدی آزاد شد. این هم خبر خوشی است. هر چند همزمان برخی افراد نیز دستگیر می شوند که البته غالبا از افراد جوان و دانشجویان هستند.
4
اعلام شد که دادگاه آقای بهزاد نبوی امروز به صورت غیر علنی تشکیل شد. به اعتراض نبوی و وکیلش مبنی بر ضرورت علنی بودن دادگاه ترتیب اثر داده نشد. حال که دادگاههای نمایشی و پخش اعترافات آنچنانی شکست خورده دیگر دادگاه علنی نه تنها بی فایده است بلکه مضر هم هست. زیرا که در این دادگاهها دیگر زندانیان از خود دفاع می کنند و از آن متنهای فرمایشی خبری نیست. اما جالب است که اتهامات نبوی عبارت است از: داشتن اسناد محرمانه، تبلیغ علیه نظام و شرکت در راهپیمایی و ایجاد ترافیک! کوه موش زایید! آن همه حملات سنگین و طرح براندازی و انقلاب نرم تبدیل شد به تبلیغ علیه نظام و از همه مهم تر ایجاد ترافیک! ظاهرا دادگاه تاج زاده هم چنین خواهد بود. نیز دادگاه زیدآبادی
5
در سخنرانی صفار هرندی (که گویا برای مقابله با جنبش سبز مأموریت یافته است) در دانشکده برق دانشگاه خواجه نصیر دانشجویان سبز با شعارهای گوناکون به استقبال ایشان رفتند و در نهایت بین دو گروه دانشجویان بسیجی و سبز درگیری فیزیکی رخ داد و صفار نتوانست سخنرانی کند و سالن را ترک کرد. طبق فیلم ویدئویی برخی شعارها چنین بود: ننگ ما، ننگ ما / وزیر فرهنگ ما. صل علی محمد / قاتل فرهنگ آمد. مرگ بر دیکتاتور. مزدور برو گم شو. نصر من الله و فتح قریب / مرگ بر این دولت مردم فریب. دولت کودتا، استعفا، استعفا. زمانی که دوربین ها مشغول فیلم برداری از بچه ها آغاز شد، دانشجویان شعار می دادند: دوربین ها را خاموش کن، دوربین ها را خاموش کن. نیز طبق معمول یار دبستانی من را خواندند.
یادداشت های روزانه – قسمت یکصدو هفتادم
دوشنبه 1 مرداد 1403