سخنان شجاعانه یک دانشجو در جلسه مرسوم آقای خامنه ای

6

این روزها سخنان جوان دانشجویی به نام وحیدنیا در حضور خامنه ای نقل محافل و رسانه ها است. در چهارشنبه گذشته جمعی از دانشجویان نخبه (برگزیدگان المپیادها و دانشگاهها) با آقای خامنه ای دیدار داشتند. در این جلسه مانند دیگر دیدارها چند نفر صحبت کردند و بعد رهبری نیز سخنانی گفتند. معمولا در این نوع دیدارها با هماهنگی کامل و طبق برنامه کسانی سخنان از پیش مشخص حرفهایی می زنند که کاملا در چهارچوب است. اما در این دیدار جوانی از برگزیدگان المپیادی و دانشجوی شریف با اصرار و خارج از برنامه و با موافقت خامنه ای چند دقیقه ای صحبت می کند.

اما سخنان کوتاه و مهم وی چنان برجسته شد که در همه جا انعکاس پیدا کرد و هنوز هم ورد زبانهاست. نمی توانم تمام حرف های او را بیاورم اما چند نکته محوری در سخنان او بود. یکی این که گفت چرا صدا و سیما تمام واقعیتها را منعکس نمی کند؟ آیا اخباری که این رسانه انحصاری در مورد حوادث پس از انتخابات در اختیار مردم قرار داد تمام واقعیت بود؟ بعد افزود این در حالی است که صدا و سیما در اختیار شماست و مدیر آن را شما تعیین می کنید. یا این کارها به دستور شما انجام می شود و یا شما بر کار این رسانه نظارت ندارید. نکته دیگر این بود که گفت معمولا در یک خانواده اگر پدر خانواده به افراد زور بگوید برادر بزرگ تر هم به برادر کوچک تر زور می گوید. شما نقش پدر را دارید اما در ماجراهای اخیر شما یک طرف را گرفتید و همین امر سبب شد که در زندانها  آن حوادث اتفاق بیفتد و مأموارن  مردم را کتک بزنند و من هم در یک راهیمایی سکوت کتک خوردم. شما گفتید کسانی که در زندانها جنایت کردند مجازات می شوند اما تا کنون خبری نیست. اما اوج سخن این دانشجوی شجاع این بود که پرسید چرا از شما انتقادی در مطبوعات و رسانه ها نمی شود. من پنج سال است که روزنامه می خوانم حتی یک مورد ندیدم که به شما انتقاد کنند. چرا از شما بت ساخته اند. این سخنان، که از حافظه است و طبعا نقل به معنا، با تشویق همان جماعت دستچین شده مواجه شد. مخصوصا وی در آغاز گفت که این جماعت همه نخبگان کشور نیستند و اینها را ما انتخاب نکرده ایم، با تشویق همه مواجه شد.

البته خامنه ای هم تلاش کرد اظهار خرسندی کند. او تلاش کرد به نوعی پاسخ دهد و دفع شبهه کند. از جمله دربارة عملکرد صدا و سیما گفت که من هم از برخی عملکردهای آن موافق نیستم و از تمام برنامه های آن نیز اطلاع ندارم. اما جالب است که ایشان در برابر انتقاد آن جوان که از عدم انعکاس تمام واقعیتها در ارتباط با حوادث پس از انتخابات گله کرده بود، زیرکانه گفت البته تمام واقعیتها را منعکس نمی کند. چرا که اگر تمام پیشرفتهای کشور را گزارش کرده بود امروز امید نسل جوان برای آینده بیشتر بود. در مورد انتقاد از رهبری نیز گفت چرا انتفاد می شود. زیاد می شود و من آنها را می بینم.

به هرحال این حادثه نشان می دهد که جنبش اعتراضی تا اندرون و جلسات خاص و نمایشی رهبری نیز راه یافته است و می توان انتظار داشت که پس از این کسانی دیگری نیز با شجاعت خود فضای سکوت را در چنان جاهایی نیز بشکنند و عرصه را بر خودکامگی تنگ کنند. در عین حال این احتمال هم به ذهن خطور می کند که ممکن است همین داستان هم برنامه ریزی شده باشد. اما اگر چنین هم باشد باز به معنای پیشرفت جنبش است.

7

موسوی با انتشار بیانیه ای ازمردم خواسته است که در راهپیمایی روز 13 آبان شرکت کنند. او ضمن تجلیل از روز 13 آبان آغازین به تحلیل شرایط روز پرداخته و گفته است که «دیر یا زود – بلکه به امید خدا بسیار زود – مخالفان مردم صحنه را ترک می کنند». او خیلی امیدوارانه سخن گفته و در واقع در هیئت یک رهبری سیاسی و اعتراضی با مردم سخن گفته و گویی که خود را آلترناتیو اقتدارگرایان می داند. این بیانیه از تمام بیانیه های پیشین موسوی از جهاتی مهم تر ست.

8

شورای هماهنگی جبهه دوم خرداد نیز با انتشار بیانیه ای از مردم خواسته است که در 13 آبان شرکت کنند.

9

بخش دوم مقاله « حاکمیت خدا؛ بزرگ ترین دروغ تاریخ » در جرس منتشر شد.

یادداشت های روزانه – ادامه قسمت یکصدو شصت و نهم

پنجشنبه 14 تبر 1403

Share:

More Posts

Send Us A Message