شاید دو دهه ای است که این جمله باب شده است: «مراقب خودتان باشید»! معمولا این جمله توصیه ای در دیدارها و گفتگوهای دو نفره و حتی در تلفن بین افراد رد و بدل می شود.
اما از شما چه پنهان! من هرگز از این جمله خوشم نمی آمد. یعنی چه مراقب خودتان باشید؟! بارها و بارها دوستان و یا اعضای خانواده از راه دور و نزدیک این جمله را خطاب به من گفته اند. من البته یا بی تفاوت از کنارش گذشته ام و یا حداکثر تشکری کرده و به کلام پایان داده ام.
اما اخیرا این توصیه برایم به جد معنادار شده است. تا حال این جمله برای من معنای محصلی نداشت. با خود می گفتم: یعنی چه کار باید بکنم تا به این توصیه خیرخواهانه عمل کرده باشم! چند روز پیش در یک فروشگاه مواد غذایی در شهر بن تصادفا با یک هم وطن برخورد کردیم. از نوع حرف زدن متوجه شدیم که ایرانی است. از آنجا که از دیدار هر هم وطن در هر شرایطی خوشحال می شویم، این بار نیز خوشحال شدیم. احوالپرسی کردیم. طبق معمول این روزها اولین حرف و آخرین حرف بیماری کرونا در جهان و آلمان و ایران بود. در این گفتگو اولین بار به این جمله اشاره کرده و به آن دوست نویافته گفتم تا حالا این توصیه مکرر ایرانیان برای من بی معنی می نمود ولی حالا از صمیم قلب از همه می خواهم که واقعا مراقب خودشان باشند.
دلیل این توصیه نیز آن است که تمام شواهد نشان می دهد که در ارتباط با این ویروس خطرناک و ناشناخته و این مهمان ناخوانده، عمدتا باید به اراده و تصمیم و مراقبت های شخصی خودمان تکیه کنیم. تمام پزشکان و آشنایان با موضوع ویروس، توصیه می کنند که راه مقابله اساسی با این بلای عالمگیر رعایت توصبه های درمانی و پزشکی است: قرنطینه خانگی و رعایت نظافت تام و دیگر توصیه ها. ظاهرا این ضرب المثل پارسی خودمان اکنون مصداق تمام یافته است: «کس نخارد پشت من / جز ناخن و انگشت من».
اما دریغ که بسیاری از مردم در جهان و بیشتر در وطن بلازده ما به این توصیه های جدی چندان جدی برخورد نمی کنند. اخبار و گزارش های تصویری از ایران نشان می دهد که بسیاری از مردم به کلی نسبت به خطر بیخ گوششان اعتنای درخوری ندارند.
هموطنان! بهتر نیست به جای غُر زدنهای بی مایه و بدو بیراه گفتن های رگباری به این و آن و طلبکاری از زمین و زمان، خود مراقب خودمان باشیم و هرچه از دست مان بر می آید برای خود و احیانا برای دیگران بکنیم؟ در دو روز اخیر خبردار شدم که خانواده یک بزرگوار درگذشته از ده خودمان در اشکور اعلام کرده اند که هزینه های سوم و هفتم را برای کمک به نهاد پزشکی هزینه خواهند کرد. یا یک انسان نیکوکار اشکوری دیگر صد میلیون تومان به بهداشت رودسر کمک کرده است تا صرف درمان و تجهیزات پزشکی شهر شود. چنین اخباری در این وانفسای آزار دهنده بسی مایه امید و نشاط است.
در این آخرین لحظات پایان سال سیاه 98 و آغاز سال نو و نوروز ملی، «مقلب القلوب» و «مدبرالیل والنهار» و «محول الحول والاحوال» را می خوانیم و از او مدد می خواهیم تا سال آینده سالی واقعا نو و سال بهتری برای جهان و ایران باشد.
به رغم تمامی تلخی ها، به همه شادباش می گویم و امیدوارم که این بلای عالمگیر هرچه زودتر رخت بربندد.
از خداوند برای رفتگان آمرزش، برای داغدیدگان شکیبایی، برای عموم مردم و به ویژه برای کادر پزشکی و تلاشگران فداکار عرصه سلامت و بهداشت میهنم سلامتی و موفقیت و سرفرازی آرزو می کنم.
پنجشنبه 29 اسفند 9
گفتگویی که گویی دو طرف حرف هم را نمی شنوند!
داستان تحمیل حجاب اجباری در جمهوری اسلامی دیرینه سال است و به ماه های اول عمر جمهوری اسلامی باز می گردد. نخستین کسی که این