اشاره: این متن در پاسخ به اقتراح سایت دویچه وله نوشته شده و در آنجا منتشر شده استnnمهمترین میراث خمینیnnهرچند انگشت نهادن به «مهم ترین» میراث آیت الله خمینی کار بس دشواری است اما اگر ناگزیر به ارائه پاسخی به پرسش از مهم ترین میراث خمینی باشم می توانم بگویم که: تز ولایت فقیه و آن هم از نوع مطلقه اش، مهم ترین و اثرگذارترین میراث خمینی است. دلایل این اهمیت را می توان در دو نکته اساسی دانست:ئnnالف. بداعت در حد «بدعت» آیتالله خمینی در موضوع ولایت فقیه. هرچند اصل نظریه ولایت فقیهان در عصر غیبت سابقه دیرینه دارد، اما اهمیت نظریه خمینی در آن است که وی اولا، اندیشه ولایت فقیه به عنوان مصداقی از امور حسبه را به «سلطنت فقیه» ارتقا داد و ثانیا، آن را در قالب «مطلقه» اش عملیاتی کرد و ثالثا، ایشان (به هر دلیل) موفق شد این نظریه را به مرحله عمل درآورد و به سلطنت فقیه در عصر غیبت تعین ببخشد. با توجه به این ملاحظات سه گانه می توان گفت، این خمینی بود که به ولایت فقیه اعتبار و اهمیت داد و نه برعکس.nnب. دلیل دوم اهمیت سلطنت فقیه با قرائت و عمل خمینی، خصلت حقوقی پیدا کردن آن است. زیرا این نظریه در قانون اساسی اول وارد شد و در قانون اساسی دوم تثبیت و تقویت شد و این پدیده ای بود کاملا بی سابقه و بدیع. این نظریه و به ظاهر قانونی، تمامیت نظام و در سطوحی تمام عرصه های جامعه و سیاست و فرهنگ را تحت کنترل و مدیریت یک فرد با اختیارات نامحدود و در عین حال غیر پاسخگو قرار داده و در نتیجه دیگر نهادهای دولتی و حکومتی عملا بی محتوا و تهی از خواص متعارف خود شده اند. از این رو جمهوری و الزامات آن از جمله تفکیک قوا و آزادی ها و حقوق ملت (که از قضا این اصول نیز در قانون اساسی گنجانده شده اند) به طور واقعی و عینی کارکرد خود را یا به کلی از دست داده و یا به کمترین حد اثرگذاری مفید خود تنزل یافته اند.nnدر هرحال مدعا آن است که اگر جمهوری اسلامی با هر رهبری به عنوان ولایت مطلقه فقیه مدیریت شود، ایراد و اشکال ساختاری آن برقرار خواهد بود.nn nn
گفتگویی که گویی دو طرف حرف هم را نمی شنوند!
داستان تحمیل حجاب اجباری در جمهوری اسلامی دیرینه سال است و به ماه های اول عمر جمهوری اسلامی باز می گردد. نخستین کسی که این