برگی از دفتر ایام-یادی از دو عباس در اوین

اشاره: دیروز یادداشت های دوران زندان (79-83) را مرور می کردم. در بخشی از یادداشت سه شنبه 8 بهمن 81 مطلبی در ارتباط با آقای عباس امیرانتظام آمده بود که اندیشیدم با انتشار آن می ارزد. هرچند اخیرا در نکوداشت آقای امیرانتظام، که با همت یاران سایت ملی-مذهبی تدارک دیده شد و در همانجا منتشر شده است، من نیز سهمی داشته و چند خطی در مقام ادای دین به آقای امیرانتظام نوشته ام ولی این نوشته کوتاه چیز دیگری است و حال و هوایی دیگر دارد. از آنجا که به مناسبت از عباس عبدی نیز یادی شده (که در مقطع نگارش این یادداشت در زندان اوین بود)، عنوان آن را «یادی از دو عباس در اوین» نهاده ام که عنوان با مسمّایی به نظر می رسد. ضمنا گزارش خاطرات مربوط به روزهایی است که در مرخصی بودم و در آن ایام کتاب خاطرات امیرانتظام را خوانده بودم. با ادای احترام مجدد به استوار مرد این سالها: عباس امیرانتظام.
سه شنبه 8/11/81
در این ایام به دلیل مشکل چشم و توصیه دکتر به عدم مطالعه و نیز دید و بازدیدها و سرگرم مداوا بودم، نتوانستم خیلی مطالعه کنم. اما موفق شدم جلد اول از خاطرات آقای عباس امیر انتظام تحت عنوان «آن سوی اتهام» را مطالعه کنم. زمان چه زود می گذرد و روزگار چه بازیها دارد، امیرانتظام که تا همین اواخر چنان مطرود و محکوم زمانه بود که حتی دوستان قدیم و همفکرانش که به برائت او از اتهامات وارده یقین داشته جرأت دفاع و حتی یادکردن از او را نداشتند، اکنون خاطراتش را در همین جمهوری اسلامی چاپ و منتشر می کند و از خود در پیشگاه تاریخ و نسل انقلاب دفاع می کند. اما مخالفان او وکسانی که او را به انواع اتهام متهم می کردند و با پرونده سازی و غوغاگری او را به دادگاه کشاندند و او را تا پای چوبه دار پیش بردند، هم اکنون محکوم زمانه شده و سخت در معرض انواع اتهامات قرار گرفته و نسل انقلاب و به ویژه نسل پس از انقلاب از آنان می خواهد پاسخ پرسشهایشان را در باب حوادث عصر انقلاب و دهه شصت بدهند. آیا عبرت آموز نیست که آقای عباس عبدی، یکی از دانشجویان اشغال کننده سفارت آمریکا و از کسانی که امیر انتظام را به زندان و داد گاه سپرد و امیر انتظام در خاطرات خود از او به بدی یاد می کند و از رفتار تند و زننده اش شکوه ها دارد، اکنون در همین زندان اوین به اتهاماتی کاملا مشابه امیر انتظام زندانی است؟ با این تفاوت که امیر انتظام سرسختانه ایستاد و از مواضع و زندگی وشخصیت و افکارش دفاع جانانه کرد و بالاخره توانست تا حدودی حکم برائت خود را از دادگاه مردم و تاریخ بگیرد اما آقای عبدی پس از چهل روز زندان انفرادی در دادگاه حاضر شد و به نوعی توبه نامه ای کوتاه در دادگاه خواند و از گذشته اش خداحافظی کرد (البته تا زمانی که آقای عبدی آزاد نشود و حقایق پشت پرده دادگاه فاش نشود داوری نهایی منصفانه نیست). بدیهی است نمی خواهم آقای عبدی را گناهکار بدانم، قطعا او هم مانند امیرانتظام قربانی بازیهای سیاسی و جناحی شده و تاوان افکار و عملکرد مثبت خود را در قبال اصلاحات و شرایط فعلی جامعه پس می دهد اما سخن از بازیهای روزگار است و این که در آینده عباس عبدی نیز مانند عباس امیرانتظام حکم برائت خواهد گرفت یا نه. امیدوارم چنین شود.

Share:

More Posts

Send Us A Message