علی سودایی
بی بی سی دوشنبه 12 خرداد 93-2 ژوئن 2014
از حدود دو هفته پیش که حسن روحانی، رئیس جمهور ایران کلیکگفت “نمیتوان با زور و شلاق مردم را به بهشت برد” در زمین سیاست ایران گرد و خاکی به پا شده است.
حرفهای آقای روحانی صدای چهرههای محافظهکار و سنتی را در ایران در آورد. با این وجود او عقب ننشست و دوباره کلیکگفت: “بعضی بیکار هستند و دچار توهمات میشوند… مدام غصه دین و آخرت مردم را میخورند.”
مطالب مرتبط
هرچند که او مستقیما نگفته منظورش از این عده کیست، اما دو مورد از مهمترین واکنشها به صحبتهایش توسط احمد خاتمی و احمد علمالهدی، در نماز جمعههای تهران و مشهد عنوان شده بود.
آقای روحانی گفته: “عدهای مدام غصه دین و آخرت مردم را میخورند، در حالی که نه میدانند دین چیست و نه آخرت.”
احمد خاتمی عضو هیئت رئیسه مجلس خبرگان رهبری و احمد علمالهدی هم نماینده این مجلس است. “اجتهاد” در حد توانایی استنباط برخی مسائل فقهی، یکی از شرایط نمایندگان مجلس خبرگان است.
بهشت اجباری
حسن روحانی میگوید نباید در زندگی مردم دخالت کرد “ولو به خاطر دلسوزی”. او میخواهد “مردم خودشان راه بهشت را انتخاب کنند.”
“فرق حاکم اسلامى با حکام دیگر در همین است: حاکم اسلامى میخواهد کارى کند که مردم به بهشت برسند”
آیتالله علی خامنهای
در مقابل احمد علمالهدی میگوید: “شلاق که سهل است، با همه قدرت جلوی کسانی که مانع بهشت رفتن مردم شوند خواهیم ایستاد.”
احمد خاتمی هم گفته که هرچند با این نکته موافق است که جمهوری اسلامی “مکتب منطق و استدلال است و مکتب شلاق نیست” اما این به آن معنا نیست که “مردم را آزاد بگذاریم هر کاری خواستند بکنند.” او تاکید کرده: “اصلا رسالت حکومت دینی همین هست که جاده بهشت را صاف کند.”
حرفهای آقای روحانی فقط با موضع امامان جمعه نیست که متفاوت به نظر میرسد؛ کمتر از دو هفته قبل از صحبتهای او آیتالله علی خامنهای، رهبر ایران، کلیکگفته بود: “گاهى شنیده میشود کسانى در گوشه و کنار وقتى صحبت از هدایت و راهنمایى و بیان حقایق دینى و مانند اینها میشود، میگویند آقا، مگر ما موظفیم مردم را به بهشت برسانیم؟”
“خب بله! بله، همین است. فرق حاکم اسلامى با حکام دیگر در همین است: حاکم اسلامى میخواهد کارى کند که مردم به بهشت برسند.”
البته آقای خامنهای هم در موضعی مشابه آقای روحانی گفت: “اینجا بحث زور و فشار و تحمیل نیست، بحث کمک کردن است.”
حسن یوسفی اشکوری، پژوهشگر دینی و نماینده دوره اول مجلس پس از انقلاب ۵۷، میگوید این اختلاف نظر بنیادی و جدی است و ریشه در بحثهای سالهای انقلاب، به ویژه درباره “ولایت فقیه” دارد.
آیتالله خمینی، رهبر پیشین جمهوری اسلامی، در نخستین سخنرانی خود پس از بازگشت به ایران از مردم خواست به مجانی شدن آب و برق دلخوش نباشند و وعده داد که “معنویات و روحیات” ایرانیان را عظمت دهد.
او گفت: “شما را به مقام انسانیت میرسانیم. اینها شما را منحط کردند؛ اینقدر دنیا را پیش شما جلوه دادند که خیال کردید همه چیز این است. ما، هم دنیا را آباد میکنیم و هم آخرت را.”
آیتالله خمینی، چند روز قبل از آن و در کلیکنوفللوشاتو هم از این که عدهای را باید با زنجیر به سمت بهشت و سعادت کشید دفاع کرده بود.
دولت دینی و دین دولتی
این دیدگاهها پیشتر هم توسط مخالفان حکومت، روشنفکران مسلمان و حتی مقامهای حکومتی چون محمد خاتمی نقد شدهاند، اما آقای یوسفی اشکوری معتقد است که بیان آنها در سطح حسن روحانی و آن هم “به این صراحت و به این گزندگی بیسابقه است.”
آقای روحانی در توضیح حرفهایش گفته است: “دولت دینی خیلی دولت خوبی است ولی دین دولتی را نمی دانم. دین را نباید به دست دولت بدهیم.”
این در حالی است که چند ماه پیش آیتالله خامنهای در جلسهای که آقای روحانی هم حضور داشته، کلیکگفته بود: “دولت دینی با دین دولتی هیچ فرقی ندارد.”
رئیس جمهور ایران و نزدیکانش به داشتن رفتار سیاسی عملگرایانه و میانهروانه مشهورند و شاید به همین دلیل نخواهند بر اختلاف نظر بر سر بهشت و جهنم اصرار کنند. اما در مقابل محافظهکاران و هواداران رهبر ایران در مواردی اختلافات کوچکتر از این را به جنجالهای سیاسی بزرگ تبدیل کردهاند.
حسن یوسفی اشکوری میگوید بیان نگرانی برای بهشت و جهنم شهروندان دو انگیزه دارد: “یکی جنبه اعتقادی مذهبی است، به ویژه بین علمای سنتی که دنبال قدرت نیستند. اما انگیزه دیگر تامین منافع سیاسی است.”
آقای اشکوری معتقد است: “درون خود جمهوری اسلامی و جناحهای حکومتی انگیزه اصلی در اکثریت این دعواها حفظ قدرت و ابزارهای حکومت است.”