پاسخ هایی برای اندیشیدن 64-شرحی بر مفهوم تقیه

اشاره: این متن پاسخی است به یکی از خوانندگان مقاله «تأملی در شروط صلح و چرایی صلح امام حسن» در جرس
ﺮﻓﺎﻧﻴﻴﺎﻥ : ۱۸ دی ۱۳۹۲, ساعت ۶:۵۱ قبل از ظهر
ﻓﻘﻄ ﻣﻴﺘﻮﻧﻢ ﺑﮕﻢ ﺧﺪا ﺑﻪ ﺩاﺩﻣﻮﻥ ﺑﺮﺳﻪ ‘ ﻋﺠﺐ ﮔﻴﺮﻱ ﻛﺮﺩﻳﻢ
ﻳﻚ ﺳﻮاﻝ ﻫﻢ ﺩاﺷﺘﻢ
ﺁﻗﺎﻱ اﺷﻜﻮﺭﻱ اﮔﺮ ﻣﺎ ﺗﻘﻴﻪ و ﺩﺭﻭﻍ ﻣﺼﻠﺤﺘﻲ ﺭا ﻛﻪ اﺳﺘﻨﺒﺎﻁ ﻓﻘﻴﻬﺎﻥ اﺯ ﺗﺸﻴﻊ اﺳﺖ ﺭا ﺟﺰﻭ ﻣﺴﻠﻤﺎﺕ اﻳﻦ ﻣﻜﺘﺐ ﺑﺪاﻧﻴﻢ ﭼﮕﻮﻧﻪ ﻣﻴﺘﻮاﻧﻴﻢ ﺑﻪ ﺭﻭاﻳﺎﺕ و اﺣﺎﺩﻳﺜﻲ ﻛﻪ اﺯ ﭘﻴﺎﻣﺒﺮ و اﻣﺎﻣﺎﻥ ﺑﺠﺎ ﻣﺎﻧﺪﻩ اﻋﺘﻤﺎﺩ ﻛﻨﻴﻢ ‘ و اﮔﺮ ﻓﻘﻴﻬﺎﻥ ﻣﺎ اﻣﺮﻭﺯ ﺗﺸﺨﻴﺺ ﺑﺪﻫﻨﺪ ﻛﻪ اﻳﻦ ﺗﺎﺭﻳﺨﻲ ﻛﻪ اﺯ ﮔﺬﺷﺘﮕﺎﻥ ﻧﻘﻞ ﺷﺪﻩ ﺗﻮﻟﻴﺪ ﺷﺒﻬﻪ ﻣﻴﻜﻨﺪ ‘ ﺁﻳﺎ اﺟﺎﺯﻩ ﺩاﺭﻧﺪ ﺁﻥ ﺭا ‘ ﺩﺭ ﺻﻮﺭﺕ اﻣﻜﺎﻥ ﺗﻐﻴﻴﺮ ﺩﻫﻨﺪ ﻳﺎ ﻧﻪ
اﺯ ﺷﻤﺎ ﻣﺘﺸﻜﺮﻡ و ﺷﻤﺎ و ﺧﺎﻧﻮاﺩﻩ ﺭا ﺑﻪ ﺧﺪا ﻣﻴﺴﭙﺎﺭﻡ

پاسخ:
با سلام و سپاس از شما. مبحث «تقیه»، به رغم ساده بودنش، تا حدودی پیچیده است و کمتر در باره چند و چون آن بحث و تحقیق و استدلال شده است. اما در این مجال به چند نکته ضروری اشاره می کنم:
اول. تقیه را اگر به معنای لغوی و مفهومی آن در نظر بگیریم، امری است عقلایی و خردپذیر و در عمل نیز گریزناپذیر چرا که تمام آدمیان کم و بیش در زندگی شان از ان استفاده کرده و می کنند. تقیه بدان معناست که در شرایطی خاص و در صورت ضرورت تمام حقایق گفته نشود و اگر هم پای مصالح اهم در میان باشد از گفتن خلاف یا دروغ نیز ابایی نباشد. در واقع استدلال عقلایی این نوع تصمیم نیز همان است که سعدی گفته است: «دروغ مصلحت آمیز به از راست فتنه انگیز است». مانند پاسخ بازجوها در نظام های حکومتی استبدادی برای یک فرد مبارز و متهم. اگر متهمی که در دست بازجو اسیر است و او می خواهد با اعتراف گیری از او فرجامی در حد مرگ برای او رقم بزند خلاف بگوید، مورد تقبیح قرار می گیرد و یا تقدیر و تحسین؟ البته این گزینه در صورتی معقول می نماید که در اخلاق فایده گره باشیم و گرنه در فضیلت گرایی چنین کاری روا نیست. معیار تشخیص هم البته خود فرد است که بر اساس منطق موقعیت و در چهارچوب سیستم ترجیحات خود تصمیم می گیرد و عمل می کند.
دوم. شیعه در ادوار میانی تاریخ اسلام غالبا تحت فشار و سانسور بوده و هزینه های گزافی برای بارورها و عقایدش پرداخته و از این رو برای حفظ خون و جان و اموال و امنیت خود به طور غریزی به نوعی پنهان کاری و پنهان گویی رو آورده و بعدها این ضرورت است سیاسی و واکنش عملی در برابر واقعیت تلخ و پر هزینه موجود، به وسیله بزرگان و شاید هم امامان نظریه پردازی شده و ذیل عنوان «تقیه» مطرح شده و جا افتاده است. این یک قاعده است که همواره یک امری واقعیت عینی پیدا می کند و بعد نظریه پردازی می شود و ذیل عناوین مشخص و با واژگان مناسب بیان می گردد. با این همه تقیه نه یک اصل اعتقادی است و نه یک ضرورت دایمی و اصولا ربطی ماهوی به نظام باورها و عقاید ایمانی ندارد صرفا یک تاکتیک است در شرایط خاص و به منظور حفظ ایمان و جان مؤمن.
سوم. با این همه، اگر واقع بینانه و تاریخی به ماجرای تقیه و اثرات آن توجه کنیم، جای تردید ندارد که همین ضرورت عملی (مانند امور فراوان دیگر) در سیر تحولات تاریخی و اجتماعی اش، زمینه ساز و در واقع مشروعیت بخش انواع خلاف گویی ها و رواج دروغ و فریب و ریاکاری و بی اخلاقی شده و می شود. تردید ندارد که در ایران شیعی امروز دروغ بیش از هر جای دیگر جهان اسلام رواج دارد و یکی (البته فقط یکی) از دلایل آن همین تقیه است. از سوی دیگر در فقه و اجتهاد شیعی نیز اصل تقیه موجب شده که فقهیان در هر موردی که سخنی و یا عملی از فلان امام را با معیارهای متعارف و مقبول خود سازگار نمی بینند، گزیرگاهی پیدا کرده اند به نام تقیه؛ یعنی در توجیه فلان گفتار و رفتار فلان امام می گویند از سر تقیه بوده و این تبعات عقلی و عملی منفی مهمی در پی دارد که اکنون جای بیان آن نیست.

Share:

More Posts

سیزدهم آبان 58 و پیامدهایش

دیروز 13 آبان و یادآور حمله به سفارت آمریکا در تهران بود. طبق معمول نهادهای رسمی در نظام جمهوری اسلامی این روز را گرامی داشته

از واشگنتن تا لس آنجلس

چون نمی توانستیم صحبت کنیم از طریق تلفن و آیفن باز آن و با ترجمه یک ایرانی (که بعدا دانستم که از همکاران همانجا است)

Send Us A Message