با درود
n
سوال این است که آیا مسیحیان عرب در عربستان قرن 6 ، یا 7 «عصبیت[2]جاهلی» ” داشتند ؟
n
اصولا این ادعای اسلام شناسان سنتی که در شبه جزیره عربستان قبایل متعدد عرب زندگی می کردند که پس از پذیرفتن اسلام با یک دیگر متحد شدند و با هزاران جنگجو به کشور های مجاور حمله کردند درست نیست و حقیقت تاریخی را بیان نمی کند. بیشتر سرزمین شبه جزیره عربستات ( به جز قسمت جنوبی آن ) پرجمیعت نبود و همین ساکنان کم این مناطق، در هر دوره تاریخی، نیز در نهایت فقر زندگی می کردند:
n
The Muslim traditions depict the Arabian Peninsula as filled with roaming nomadic tribes who, after conversion to Islam, supplied thousands of warrios for the conquest of al-Šām, Iraq, and Egypt. This view dose not beare close scrutiny. Most of the peninsula ( excluding of course its southern coastal region ) is a parched desert which, judging from the material remains so far discovered, was never densely inhabited and whosenpopulation was not only sparse but extremely poor by any standard at any historical time
n
(Yehuda D. Nevo and Judith Koren, Crossroads to Islam. New York 2003, p. 67 )
n
اما باستان شناسان نشان دادند که ساکنان مناطق پر جمعیت جنوب عربستان مسیحی بودند :
n
http://www.spiegel.de/international/world/bild-874048-441341.htmlnهمچنین با حفاری یک کلیسا در شرق عربستان مسیحی بودن اهالی این منظقه را نیز باستان شناسان ثابت کردند:nhttp://www.chubin.net/?p=4295
n
پاسخ:
n
با سلام و تشکر. در باره اعراب مسیحی و یا یهودی و یا پیروان دینهای دیگر گزارش مستقلی در باب «عصبیت جاهلی» در دست نیست (حداقل این که من در جایی ندیده ام) اما اگر مسئله «عصبیت» را به عربی بودن نواحی مختلف و در واقع به مردمان زیسته در قرون باستان شبه جزیره به ویژه حجاز بدانیم-که ظاهرا چنین است-، طبعا مسیحیان و دیگران نیز از ان بهره ای داشته اند.
n
اما در مورد مسیحی بودن «ادعای اسلام شناسان سنتی . . .». آنچه که تا کنون منابع بی شمار اسلامی و غیر اسلامی و عرب و عجم در مورد مردمان ساکن در نواحی متخلف شبه جزیره گفته و نوشته اند همان است که شهرت دارد و شما هم خلاصه آورده اید اما متوجه نشدم که کم جعیت بودن بیشتر شبه جزیره عربستان و فقیر بودن غالب آنان (که هردو نیز درست اند) چه ربطی و در واقع چه تعارضی به مدعای اصلی دارد؟ منطقا هر دو گزاره می تواند درست باشد.
n
در مورد دعوی آخرین نمی توانم داوری کنم اما آنچه شهرت دارد و در منابع مختلف (و مفصل تر از هم در کتاب جوادعلی) در برخی نواحی طوایفی از مسیحی و یهودی (که عمدتا مهاجر بوده اند) می زیسته اند.
n
اشکوری
n
امیرخلیی / ۰۳ آبان ۱۳۹۲
n
عجیبه که حتا دانشمندان ؟! حوزههای علمیه تاکنون این سری مقالات هم لباسی سابق را نقد و برسی نکرده اند !؟؟ عاقبت اسلام چه خواهد شد ؟
n
با سلام. اولا از نقد «هم لباسی های سابق» و یا «دوستان لاحق» استقبال می کنم و ثانیا اگر در اسلامی حقیقتی باشد بی گمان با نقدهای جدی روشن تر و در عین حال پیراسته تر می شود.
n
اشکوری
n
یک کاربر ساده / ۰۶ آبان ۱۳۹۲
n
چطور می گویید نویسنده 23 سال ناشناخته است(پانوشت شماره 8)؟ مگر علی دشتی نویسنده این کتاب نیست؟
n
با درود. در حد یقین شهرت دارد که کتاب «بیست و سه سال» به قلم علی دشتی است اما این نسبت تا کنون رسمیت نیافته است. بدین معنا که بوسیله خانواده او و یا یک مرجع مورد اعتماد کتاب را با نام علی دشتی منتشر نکرده اند. گرچه ممکن است من بی خبر مانده باشم. از این رو ادب علمی ایجاب می کند که تا اطلاع ثانوی از نسبت کتاب به علی دشتی خودداری شود.
n
اشکوری
n
سینا / ۰۷ آبان ۱۳۹۲
nn
تمامی حقوق برای رادیو زمانه محفوظ است. ۲۰۰۶-۲۰۱۳nnn