مردم ایران باید از «تنبیه دوگانه» تحریم ها نجات پیدا کنند!

با روی کار آمدن دولت آقای روحانی در ایران که یکی از شعارهای محوری ایشان حل مشکل هسته ای و رفع تحریم هاست؛ امید مردم برای بهبود وضعیت کشور به خصوص شرایط اسف بار اقتصادی افزایش یافته است. رای مردم به آقای روحانی، اعلام نظر منفی نسبت به سیاست های حاکم بر کشور از جمله سیاست های حاکم در پرونده هسته ای،به خصوص در طول هشت سال گذشته و تاکید بر لزوم تغییر آن بود. مناظره دوران انتخابات ریاست جمهوری نشان داد که به جز یک اقلیت افراطی، اکثر جناح های سیاسی درون حاکمیت نیز با سیاست هسته ای مخالف هستند! اما بسته بودن فضای رسانه ای و سیاسی کشور، مانع بیان نظرات و دیدگاه های آنان بوده است.

از سوی دیگر به نظر می رسد علیرغم تلاش پیگیر لابی های ضد ایرانی در جبهه کشورهای غربی، به خصوص در آمریکا، گرایشاتی جدی نیز برای حل و فصل سیاسی مشکل هسته ای در اروپا و آمریکا وجود دارد. بر این اساس، می توان انتظار داشت با جدی شدن مذاکرات و برخورد مسئولانه و مبتنی بر بازی برد- برد، گره این مشکل گشوده شده و مردم ایران که در این میان مورد «تنبیه دوگانه» از داخل و خارج قرار گرفته اند از این بن بست خارج شوند.

 برای کشورهای غربی تحریم اقتصادی اهرمی برای پیشبرد چالش سه دهه ای با سیاست های حاکم بر ایران و نیز طرح های درازمدت منطقه ای شان است که با بهره گیری ازبرخی شعارهای افراطی و کودکانه درسیاست خارجی دولت آقای احمدی نژاد؛ جبهه متحد و همسویی را علیه دولت ایران شکل داده و با انتقال پرونده هسته ای ایران به شورای امنیت سازمان ملل، تحریم های اقتصادی روزافزونی را علیه ایران مورد تصویب و اجرا قرار دادند. تحریم هائی که به طور مستقیم مردم ایران را مورد تنبیه قرار می دهد، اما دولتمردان سیاسی و نظامی حاکم بر ایران که بعضا با بهره گیری از شرایط اقتصادی پیش آمده و برخورداری از رانت های دولتی به ثروت های بادآورده سرسام آوری دست یافته اند، در راحت و رفاه کامل زندگی می کنند.

این تحریم ها، همراه با سوءمدیریت نیروهای ناکارآمدحاکم، باعث رکود شدید تولید و وابستگی اساسی اقتصاد به واردات شد و به خصوص مجازات های نفتی و مالی و … ، وضعیت «رکود تورمی» در کشور تشدید و گرانی روز افزون گردید و دود بیکاری و تورم مستقیم به چشم آحاد مردم ایران رفت. در این میان کودکان و بیماران بیش از بقیه در معرض آسیب قرار گرفتند و کمبود دارو و افزایش فوقالعاده قیمت آن، هزینه درمان بیماری ها، به خصوص بیماریهای سخت را به شدت افزایش داد و از دسترس اقشار کم درآمد خارج کرد.

حال که مقدمات اولیه برای پیگیری و حل این معضل  ملی فراهم شده است؛ کنشگران ملی- مذهبی خارج از کشور نیز از موضع دفاع از منافع ملی و به خصوص با توجه موکد به بهبود وضعیت زیستی و رفاهی مردم مظلوم ایران لازم می دانند که در این رابطه نکاتی را مورد توجه و تاکید قرار دهند:

نکته نخست در رابطه با دولت جدید ایران و رئیس جمهوری منتخب آقای روحانی است. ایشان با شعارهایی که باعث ایجاد موج اجتماعی به خصوص در میان اقشار کم درآمد جامعه در شهرهای کوچک و روستاها شد رای آوردند. مانند این جمله کلیدی که «اگر سانتریفیوژها میچرخند، چرخ زندگی مردم نیز باید بچرخد»و یا تاکیدی که ایشان روی «تغییر» وضعیت زندگی مردم داشته و تاکید می کردند( و می کنند)که مردم می خواهند راحت تر زندگی کنند.هم چنین شعارهای ملی و مدبرانه ایشان در سیاست داخلی وخارجی مورد توجه نیروهای منتقد و ملی قرار گرفت مانند کاستن و برداشتن فضای امنیتی کشور، توجه و تمرکز بر انجمن های صنفی و یا حل مشکل هسته ای از طریق «شفاف سازی» و مذاکرات جدی و شفاف و محتوایی.

در این راستا اینک ما نیز همسو با مردم ایران و به عنوان جمعی از انبوهی که در انتخابات از ایشان حمایت کرده و رای داده ایم،انتظار مان از ایشان پیگیری جدی و مدبرانه همین شعارهاست. و مشخصا در رابطه با منازعه هسته ای و مسئله تحریم ها خواهان مهندسی و تحقق شعار محوری ایشان یعنی «شفافیت بیشتر برای اعتماد سازی» در منازعه هسته ای هستیم. براین اساس اگر مسیر شفاف سازی و اعتماد سازی متقابل طی شود نیروهای افراطی در جبهه مقابل نیز منزوی شده و تمام ملت ایران نیز از ایشان در مسیر دفاع از منافع ملی کشور دفاع و پشتیبانی خواهند کرد.

در همین امتداد باید تاکید مجددی بر شعار دیگر آقای روحانی یعنی توجه به انجمنهای صنفی و نهادهای مدنی کنیم.آقای روحانی برای پیگیری شعار محوری خویش با مشکلات و موانع عدیده ای در داخل کشور و نیز در میان صف متحد شده مقابل در عرصه جهانی مواجه اند. ایشان برای حرکت مدبرانه و پیروز مندانه باید نیروهای حامی خویش را همواره در پشت سر و پشتیبان خود حفظ کنند.

مشخصا در مسئله تحریم ها نیز باید جنبش ضد تحریم در فضای مدنی ایران و توسط نهادهای مدنی پیگیری و تقویت شود. صدای ضد تحریم اگر تنها توسط نیروهای دولتی و یا نزدیک به دولت و قدرت بلند باشد در عرصه جهانی چندان گوش شنوایی نخواهد داشت. اما اگراین مطالبه از سوی افراد و نهادهای مستقل و منتقد و به خصوص انجمنهای صنفی و مدنی مردمی با جهانیان مطرح شود جدی تر گرفته خواهد شد.

اینک آقای روحانی طبق شعارها و برنامه های انتخاباتی خود باید به تدریج فضا را برای فعالیت این نهادها بازکنند. آن گاه است که صدای ضد تحریم این نهادها به طور طبیعی بلند خواهد شد. چرا که این مسئله با زیست روزمره مردم این سرزمین سرو کار دارد. همان گونه که در روزهای اخیر شاهد بودیم که دو نهاد صنفی ایرانی یعنی سندیکای کارگران فلزکار مکانیک و هیات بازگشایی سندیکای کارگران نقاش و تزیینات تهران علیرغم آن که خود همیشه تحت فشار امنیتی حکومت ایران بوده اما در دفاع از منافع ملی و ضروریات زیستی هم وطنان و هم صنفهای خویش خطاب به چند فدراسیون کارگری از آن ها خواستندتا«مبارزه برای لغو این تحریم ها را در دستور کار خود» قرار دهند.

هم چنین در روزهای اخیر شاهد انتشار نامه ای از سوی ۵۵ زندانی سیاسی در ایران بودیم که با اولویت دادن منافع ملی و وضعیت مردم سرزمین خود بر شرایط سخت خویش، طی نامه‌ای خطاب به باراک اوباما، رئیس جمهوری ایالات متحده آمریکا، با تشریح وضعیت بین المللی و یادآوری سیاست‌ دولت‌های گذشته آمریکا در قبال ایران، که منجر به تضعیف جامعهٔ مدنی و تقویت نیروهای رادیکال در داخل کشور شد،انتخابات اخیر ایران را حامل پیامی از سوی ایران و فرصتی برای تغییر فضا و تعامل مثبت در عرصه بین المللی شمردند. آنان این شعار ملی را پژواک داده اند که تحریم ها موجب تقویت افراط گری است، آنها را متوقف کنید!

در همین راستا،با توجه به دو سویه بودن مسئله هسته ای و موضوع دردناک تحریمها؛ کنشگران ملی – مذهبی خارج از کشور  نیز سوی دیگر این نزاع را  با جدیت مورد خطاب قرار می دهیم.

بخشهای میانه روتر این جبهه، فرصت بزرگ اصلاحات و دولت آقای خاتمی را تحت نفوذ لابیهای ضد ایرانی برای بهبود روابط با دولت و مردم ایران از دست داد. اینک بار دیگر فرصتی فراهم شده که هم صلح جهانی تقویت و خطر تشدید منازعات در منطقه پر تلاطم خاورمیانه کاهش یابد و هم مردم ایران از بار تحریمهایی که مستقیما آنهارا نشانه گرفته نجات یابند. مردم ایران مجبورند تاوان سیاستها و نزاع هایی را بپردازند که خود هیچ نقشی در آن نداشته اند و بارها چه در داخل و چه خارج از کشور رویکرد صلح طلبانه و عزت جویانه ملی خود را به گوش جهانیان رسانده اند.

اینک این منازعه بی حاصل دستاویزی برای نیروهای افراطی و ماجراجوی داخلی شده تا مانع حل و فصل عادلانه و ملی این منازعه در روندی برد- برد گردد. آنها در کمین سیاست های رئیس جمهور جدید نشسته و از هم اکنون شکست پیشاپیش آن را پیش بینی و برای پیگیری سیاست های ویرانگر قبلی خود دورخیز کرده اند. افکار عمومی جهانی و نیروهای میانه رو تر در غرب نباید باعث تقویت نیروهای افراطی در ایران که صلح منطقه پرآشوب خاورمیانه و ثبات وصلج جهانی را نیز به خطر می اندازند گشته و در روند تدریجی و طبیعی و آرام دموکراتیزاسیون در ایران ایجاد اختلال کنند.

کنشگران ملی- مذهبی خارج از کشور، همدل و همراه با مردم و نخبگان ایرانی در داخل، از ایرانیان وطن دوست خارج از کشور می خواهند همسو با مردم صلح دوست ایران، با نیروهای میانه روی کشورهایی که در آن اقامت دارند وارد گفت و گو شوند و با بازتاب صدای صلح جویانه مردم ایران، مانع فضاسازی کاذب و تصویر پردازی های نادرست از ایران و ایرانیان گردند. با مداومت و پیگیری دولت جدید بر شعارها و برنامه های دیپلماتیک خود، می توان از کل ایران صدای واحدی به گوش جهانیان رساند. این صدا باید در داخل و خارج از کشور تقویت و تشدید شده و تبدیل به یک مطالبه مشخص گردد: لغو تحریم های اقتصادی علیه مردم ایران.

ما از همه دست اندرکاران قدرت در ایران می خواهیم با این شعار و خواست ملی همسو و همراه شوند. فرصت دهند رئیس جمهور جدید ایران با پشیتبانی همه مردم و همه طیفهای سیاسی داخل کشور، با افکار عمومی و به خصوص با قدرتهای جهانی وارد گفت و گوی مستقیم شود. یک رئیس جمهور ضعیف و بی پشتوانه نمی تواند راهی برای ملت و دولت ایران بگشاید. اگر صدای منتقدین و جامعه مدنی واقشار مختلف جامعه با صدای حاکمان ایران همسو و همراستا باشد، مشکلات این سرزمین پر رنج وبلا به توفیق الهی و همت مردم حل خواهد شد.

کنشگران ملی- مذهبی خارج از کشور

۲۱ مرداد ماه ۱۳۹۲

Share:

More Posts

Send Us A Message