اشاره: متن زیر پاسخ به پرسش دوستی در باره برنامه حجاب اجباری (سه شنبه نهم مرداد 91) در برنامه افق تلویزیون صدای آمریکا و اظهار نظر در باره نظریات سه مهمان برنامه در موضوع ربط حجاب با تحریم میل جنسی مردان است.
برنامه را دیدم. در مجموع جالب بود و جاذب. به ویژه که برنامه در جهت بازگویی از مسائل شخصی و فردی پیش رفت و از خشکی این نوع بحثها و برنامه ها کاست. از این جهت هم خوشحالم که بالاخره امروز پس از دوازده سال از دفاع من از تغییری پذیری احکام اجتماعی اسلام و به ویژه دفاع از حجاب اختیاری در کنفرانس برلین در سال 1379/2000 (و البته دریافت حکم اعدام به اتهام انکار ضروری دین و در نتیجه گرفتن حکم اعدام در دادگاه اول و دریافت پنج سال حبس با عنوان توهین به مقدسات صرفا به خاطر طرح حجاب اختیاری در دادگاه دوم) امروز جنبش نه به حجاب اجباری راه افتاده و حتی دوستانی روحانی چون قابل و کدیور و ایازی نیز به این حرکت پیوسته اند.
همان گونه که مهمانان برنامه گفتند اولا ربط میل جنسی مردان با موضوع حجاب و میزان تأثیرپذیری از آن از طریق یک تحقیق میدانی و داده های آماری قابل تحلیل و در نهایت داوری است و چون چنین تحقیقی یا نشده و یا من در اختیار ندارم طبعا نمی توانم نظر قاطع اظهار کنم. ثانیا در جامعه ای مانند ایران حجاب از جهتی برای مردان تحریک کننده است ولی از جهت دیگر بازدارنده. جهت نخست به همان دلیل که خانم علی نژاد گفت و البته این مورد بیشتر به حجاب کامل حتی روبنده (که البته الان چندان زیاد نیست) صادق است اما از جهت دوم بدان دلیل که در فضای عمومی و خصوصی حجاب به شکل نمادین به معنای آن است که دسترسی به زن کار آسانی نیست و این مرز محکم مردان را در کنترل شهوت جنسی کمک می کند حتی اگر تحریک هم بکند. فکر می کنم این بازدارندگی در کشورهای غیر اسلامی بیشتر باشد. اما من فکر می کنم در حال حاضر حجاب در حد روسری و پوشش ساده زنان هیچ اثر تحریک کننده ای در مردان ندارد.
اما فراتر از این بحث نکته آن است که اگر حجاب به معنای روسری را نادیده بگیریم و از ربط نوع و حد پوشش زنان با میل جنسی مردان بپرسیم باید گفت بی تردید نوع و حد پوشش زنان در تحریک جنسی مردان اثر مستقیم دارد و تحقیق (از جمله در همان آمریکا) نشان می دهد که یکی از عوامل تجاوز جنسی به زنان نوع و حد پوشش آنان بوده است. طبق یک گزارش منتشر شده حتی سال گذشته پلیس در نیویورک گاه به برخی زنان که از پوش مناسب (با معیارهای همانجا) برخوردار نبودند تذکر می دادند تا آنان از گزند تعرض احتمالی به دور باشند. تجربه نشان می دهد که این مدعا که هر نوع پوشش و یا رفتار وقتی عمومی شد و عادی دیگر خاصیت تحریک کننده خود را از دست می دهد درست نیست. چنین می نماید که عریانی زنان در غرب و جاهای دیگر (عریانی با معیارهای غربی) و بیشتر فیلم های پورنو از عوامل مهم تعرض به زنان و تجاوز و خشونت جنسی در همه جا از جمله در خود غرب است. در هرحال در چنین مواردی داوری آسان نیست و تجربه و یا تشخیص فردی چندان حجت نیست. در نهایت در مورد بحث خاص برنامه افق یعنی ادعای تقویت و تحریک میل جنسی مردان با حجاب (حداقل در جامعه ایران) با نظر خانم حقیقت جو که می گویند ربط چندانی ندارند موافقم. نیز با این قسمت سخنان ایشان که در خارج از کشور گاه زنان با حجاب ایرانی مورد برخوردهای خشن و اهانت آمیز قرار می گیرند بسیار موافقم. من در این سالها در آمریکا و نیز کانادا بارها شکوه برخی زنان محجبه ایرانی را شنیده ام. این نوع برخوردهای غیر اخلاقی و انسانی نشان می دهد که بعضی از ایرانیان نه تنها دموکرات و حقوق بشری نیستند بلکه به اندازه جمهوری اسلامی مستبد و یر دموکرات هستند. موفق باشید