برگی از دفتر ایام-پیامبری در همین نزدیکی است

کوتاه و گویا

روزی حضرت سلیمان مورچه ای را در پای کوهی دید که مشغول جابجا کردن خاکهای
پایین کوه بود. از او پرسید: چرا این همه سختی را متحمل می شوی؟
مورچه گفت: معشوقم به من گفته اگر این کوه را جابجا کنی به وصال من خواهی رسید
و من به عشق وصال او می خواهم این کوه را جابجا کنم. حضرت سلیمان فرمود: تو
اگر عمر نوح هم داشته باشی نمی توانی این کار را انجام بدهی.
مورچه گفت: تمام سعی ام را می کنم… حضرت سلیمان که بسیار از همت و پشت کار
مورچه خوشش آمده بود برای او کوه را جابجا کرد. مورچه رو به آسمان کرد و گفت:
خدایی را شکر می گویم که در راه عشق، پیامبری را به خدمت موری در می آ ورد…

تمام سعی مان را بکنیم، پیامبری همیشه در همین نزدیکی ست…

Share:

More Posts

توضیح ضروری

اخیرا طی دو یادداشت با عناوین «گله از برخی از دوستان قدیم» و «مجاهد پرکینه / سر کوچه کمینه» دیدگاه خودم را در ارتباط با

مجاهد پر کینه / سر کوچه کمینه

این یادداشت ادامه یادداشت پیشین با عنوان «گله از برخی از دوستان قدیم» است که در تاریخ جمعه 13 تیر ماه در همین کانال منتشر

Send Us A Message