اشاره: این متن بسیار بسیار مهم است. به ویژه برای کسانی که یا به شکل مصنوعی و برجسته سازی دچار یأس و انفعال اند و در زندگی غالبا و یا تماما جنبه های زشت و اندوهگین و حوادث تراژیک حیات را می بینند و یا به واقع در زندگی آنان رخدادهای فاجعه آمیز و تلخ بر زیبایی ها و امیدواریها چیره است. این گزارش مهم نشان می دهد که باید زندگی کرد و ما برای زیستن بهتر در هر حال محکوم به امیدواری هستیم و به نشاط و شادابی نیاز داریم. هر چند زندگی و محیط زیست ما در هر کجا که باشد، چندان زیبا و با نشاط نیست، اما اولا باید تلاش کنیم زیبایی ها را هم در زندگی بشناسیم و ببینیم و ثانیا حتی اگر به تصنع هم شده ناگزیر به شادابی و نشاط نیاز داریم و دستمایه و بن مایه چنین نشاطی امید به زندگی و امید به آینده بهتر است. به گمانم «الکی خوش بودن» هم بهتر از «واقعی تلخ بودن» است. چنین باشد.n nبعد از جنگ آمریکا با کره، ژنرال ویلیام مایر که بعدها به سمت روانکاو ارشد ارتش آمریکا منصوب شد، یکی از پیچیده ترین موارد تاریخ جنگ در جهان را مورد مطالعه قرار میداد.nحدود 1000 نفر از نظامیان آمریکایی در کره، در اردوگاهی زندانی شده بودند که از استانداردهای بین المللی برخوردار بود. زندان با تعریف متعارف تقریباً محصور نبود. آب و غذا و امکانات به وفور یافت میشد. از هیچیک از تکنیکهای متداول شکنجه استفاده نمیشد.n nاما بیشترین آمار مرگ زندانیان در این اردوگاه گزارش شده بود. زندانیان به مرگ طبیعی می مردند. امکانات فرار وجود داشت اما فرار نمیکردند. بسیاری از آنها شب میخوابیدند و صبح دیگر بیدار نمیشدند. آنهایی که مانده بودند احترام درجات نظامی را میان خود رعایت نمیکردند و عموماً با زندانبانان خود طرح دوستی میریختند.nدلیل این رویداد، سالها مورد مطالعه قرار گرفت و ویلیام مایر نتیجه تحقیقات خود را به این شرح ارائه کرد:n«در این اردوگاه، فقط نامه هایی که حاوی خبرهای بد بودند به دست زندانیان رسیده میشد. نامه های مثبت و امیدبخش تحویل نمیشدند.nهر روز از زندانیان میخواستند در مقابل جمع، خاطره یکی از مواردی که به دوستان خود خیانت کرده اند، یا میتوانستند خدمتی بکنند و نکرده اند را تعریف کنند.nهر کس که جاسوسی سایر زندانیان را میکرد، سیگار جایزه میگرفت. اما کسی که در موردش جاسوسی شده بود هیچ نوع تنبیهی نمیشد. همه به جاسوسی برای دریافت جایزه (که خطری هم برای دوستانشان نداشت) عادت کرده بودند».n n تحقیقات نشان داد که این سه تکنیک در کنار هم، سربازان را به نقطه مرگ رسانده است.nبا دریافت خبرهای منتخب (فقط منفی) امید از بین میرفت.nبا جاسوسی، عزت نفس زندانیان تخریب میشد و خود را انسانی پست می یافتند.nبا تعریف خیانتها، اعتبار آنها نزد همگروهی ها از بین میرفت.nو این هر سه برای پایان یافتن انگیزه زندگی، و مرگ های خاموش کافی بود.nاین سبک شکنجه، شکنجه خاموش نامیده میشود.nاین روزها همه فقط خبرهای بد می شنوند شما چطور؟nاین روزها هیچ کس به فکر عزت نفس نیست شما چطور؟nاین روزها همه در فکر زیرآب زدن بقیه هستند شما چطور؟این روزها همه احساس می کنند در زندانی بدون دیوار دوران بی پایان محکومیت خود را می گذرانندn……. شما چطور …… nnnnnn nnn n
گفتگویی که گویی دو طرف حرف هم را نمی شنوند!
داستان تحمیل حجاب اجباری در جمهوری اسلامی دیرینه سال است و به ماه های اول عمر جمهوری اسلامی باز می گردد. نخستین کسی که این