httpv://youtu.be/2CPlRmtEQ7k
جــرس: بنا به گزارش منابع خبری جنبش، مراسم یادبود مرحوم عزت الله سحابی و شهیدان هاله سحابی و هدی صابر روز شنبه چهارم تیرماه (بیست و پنجم ژوئن) در شهر کلن آلمان و با حضور جمع گسترده ای از ایرانیان و حامیان جنبش برگزار گردید.
به گزارش ندای آزادی، در بخش اول این مراسم که توسط جمعی از علاقمندان به نهضت آزادی و نیروهای ملی – مذهبی برپا گردیده بود حسن یوسفی اشکوری، رجبعلی مزروعی و فرخ نگهدار به ایراد سخنرانی پرداخته و سپس سخنرانان در بخش دوم به سؤالات مجریان برنامه و حضار در جلسه پاسخ گفتند.
در بخش اول این مراسم ابتدا حسن یوسفی اشکوری ضمن اشاره به سابقه همکاری دراز مدت خود با مرحوم عزت الله سحابی او را فردی دانست که حدود شصت سال در فعالیتهای سیاسی ایران فعال و اثر گذار بوده است. از نظر اشکوری تجمع صفات خاصی در سحابی، موقعیت ویژه ای در تاریخ معاصر ایران به او داده است. و به همین جهت سحابی به لحاظ روش و منش سیاسی و اجتماعی منزلت خاصی در تاریخ ما پیدا کرده و از جانب جریان های مختلف سیاسی در ایران مورد تکریم و احترام قرار گرفته است.
اشکوری در ادامه به بازخوانی خصائل اخلاقی و اجتماعی مرحوم سحابی پرداخته و گفت:
یکی از ویژگی های سحابی جامع نگری او بود. سحابی از نظر تفکر و بینش تک بعدی و تک ساحتی نبود و امور را از زوایای مختلف مورد بررسی قرار میداد.
ویژگی دوم او رعایت انصاف بود. سحابی در مورد رقبای سیاسی، فکری و مذهبی که در سایر جریانات قرار داشتند با انصاف سخن میگفت. اعتدال او احترام دیگران را برانگیخته بود. ویژگی دیگر سحابی میانه روی او بود.سحابی چه در مورد حکومت، چه در مورد موافقان و چه در مورد مخالفان همیشه میانه رو بود. پیامهای او بویژه پیامهایی که پس از انتخابات سال 88 و شروع جنبش سبز صادر گردید همه نشانگر این اعتدال و میانه روی او است.
این نواندیش دینی در ادامه افزود: این ویژگیها را میتوان میراث سحابی دانست. بکار بردن این میراث برای پیروزی جنبش سبز و رسیدن به فردایی بهتر بسیار مهم است. تمرین دموکراسی نیازمند تسامح و تساهل است و این خود نیازمند مشورت، همکاری، همفکری، و اتخاذ رویکردی دموکراتیک به مسائل است. رویه عملی سحابی الگویی برای تمرین دموکراسی بود .کـــارنـامه عملی او در مـــدیـریت مجله “ایــران فــردا” شاهد خوبی بر این مدعاست. او در مدیریت خود همیشه پیرو نظر جمع بود و هیچ گونه حق وتویی برای خود به عنوان مسئول مجله در نظر نمی گرفت.
اشکوری در انتها، پیام مرحوم سحابی، هاله سحابی و هدی صابر را رعایت منش انسانی، اعتدال، تمرین دموکراسی،مدارا و پیروی از سیاست گام به گام مرحوم بازرگان دانست.
در ادامه این مراسم رجبعلی مزروعی به ایراد سخنرانی پرداخت.
او با اشاره به خاطراتی از مراسم اهداء قلم زرین به مرحوم سحابی گفت: سحابی مصداق آیه شریفه «من المومنین رجال صدقوا ما عاهدوا الله علیه فمنهم من قضی نحبه و منهم من ینتظر» است.
مزروعی همچنین ادامه داد: در آن مراسم سحابی ضمن سخنانی دغدغه خود در مورد محرومان و نیز جامعه ایران را اینگونه بیان کرد:”از نظر من محروم ایران است که از یک طرف منابع زیر زمینی خود را از دست داده است و از طرف دیگر بلا بر سر مراتعش آمده است. نیروی انسانی اش یا از ایران مهاجرت کردهاند یا از تخصص خود دور شده اند…همه وظیفه داریم به داد ایران محروم برسیم”.
مزروعی پس از نقل این سخنان از مرحوم سحابی گفت: سحابی همواره نسبت به ایران و مسائل آن حساس و نگران بود. حتی در مورد مسائل پس از انتخابات و جنبش سبز نیز این نگرانی را داشت. سیر فکری سحابی خیلی تحول داشت و افکارش مرتب به روز میشد. او با برنامه توسعه در زمان اصلاحات همراهی داشت و به عدالت اجتماعی از منظری جدید و غیر سوسیالیستی می نگریست.
این نماینده سابق مجلس شورای اسلامی افزود: یکی از مهمترین وظایف ایرانیان خارج از کشور این است که به لحاظ نظری و گفتمانی جنبش سبز را تقویت کنند زیرا در فضای فعلی موجود در داخل کشور چنین امکانی وجود ندارد و نیرو های داخل کشور به شدت ایزوله و منزوی شده اند و امکان گفت و گو ندارند. .
وی افزود: جنبش سبز برای پیروزی باید سرمایه اجتماعی خود را گسترش دهد. اعتماد متقابل یکی از اولین ضرورتهای ایجاد جنبش اجتماعی است. به رسمیت شناختن تکثر موجود در جنبش سبز نیازمند اعتماد متقابل است. به ویژه، توجه نمودن نیروهای مذهبی و غیر مذهبی به یکدیگر و دیدن و در نظر گرفتن همدیگر امر مهمی در فرایند تکثر در جنبش سبز است.
مزروعی در ادامه با قرائت این بخش از نامه جدید محمد نوری زاد گفتار خود را به پایان برد:
“در فردایی که زیاد دور نیست، کمونیست های سرزمینمان، کرسی تدریس خواهند داشت. با هم، در بهترین نقطه تهران، برای سنی های سرزمین مان، مسجد خواهیم ساخت. روسری های اجباری را از سر بانوان مان برخواهیم داشت. به حجاب بانوان باحجابمان، بیش از پیش احترام خواهیم گذارد. و از مردان و بانوان مسلمان و مسیحی و کلیمی و زرتشتی، بخاطر تلخ نوشی های این سالهای پس از انقلاب، پوزش خواهیم خواست.
فردا که زیاد دور نیست، در قم، و در هر کجا، برای دراویش مان، خانقاههایی مفصل خواهیم ساخت. و پریشان موی و پیاده پای، به هر کجای کشورمان خواهیم رفت، و از بهاییان سرزمین مان، بخاطر سالها آسیب و دربدری و ظلم، دلجویی خواهیم کرد، و در پرداخت خسارت مالی و جانی به هر آن کس که از ما و پدرانمان آسیب دیده، شتاب خواهیم کرد.”
در ادامه این مراسم فرخ نگهدار سخنانی برای ایرانیان خارج از کشور ایراد نمود.
او صحبت خود را با درخواست پایان بخشیدن به اعتصاب غذای زندانیان سیاسی آغاز نمود و سپس ضمن یادآوری خاطره ای از زمان هم بند بودن با مرحوم سحابی در زندان عادل آباد (قبل از پیروزی انقلاب اسلامی) تفکر سحابی مبنی بر یکسان و برابر بودن انسانها فارغ از اعتقاداتشان را ستود.
وی سپس به بررسی این موضوع پرداخت که آیا سحابی و میراث او و ارزشهایی که وی به آنها پایبند بوده است با جنبش سبز نسبتی دارد یا خیر؟
نگهدار گفت: ما نباید تعریفهایی را ترویج کنیم که برخی از شهروندان را از مشمول بودن در دایره جنبش سبز خارج کند. تعریف جنبش سبز باید فراگیر باشد. برای دستیابی به این تعریف جامع باید یک سری پایههای ارزشی را ترویج کنیم که دارای خصوصیات زیر باشد:
یک. اصل احتراز از خشونت ورزی
دو. اعتقاد به حاکمیت قانون
سه. دروغ ستیزی در مبارزه سیاسی و پایبندی به حقیقت
چهار. پایبندی به منابع ملی و مردمی در مبارزات سیاسی و عدم تکیه بر منابع خارجی اعم از سیاسی، نظامی، مالی و …
پنج. برابری و عدم تبعیض، به این معنا که همه شهروندان به لحاظ حقوقی با هم برابرند
این فعال سیاسی تأکید کرد که سحابی به تمام اصول ارزشی فوق معتقد بود و رعایت آنها را ضروری میدانست.
نگهدار افزود: روحانیون بلند پایه باید برابری انسانها را بپذیرند. این یکی از درسهای جنبش سبز است. او گفت روند همگرایی و اعتماد متقابل که در فرایند جنبش سبز بوجود آمده است را باید بسط دهیم.
در بخش دوم مراسم یادبود مرحوم عزت الله سحابی و شهیدان هاله سحابی و هدی صابر در شهر کلن سخنرانان به سؤالات مطرح شده از طرف مجری برنامه و حضار در جلسه پاسخ گفتند.
رجبعلی مزروعی در پاسخ به سؤالی در مورد طرح مصالحه و مذاکره با حاکمیت که چندی پیش توسط برخی از اصلاح طلبان ارائه شد گفت: باید حوزه عمل را از توصیف راهبردها جــــدا کنیم. او بـیـانـیــه شـــمـــــاره 17 میر حسین موسوی که پس از عاشورای خونین تهران صادر گردید را راهی برای تفاهم با حاکمیت دانست و گفت جنبش سبز خشونت طلب نیست. باید در عمل فرایند را به سویی سوق داد که حاکمیت مجبور به مصالحه شود.
نگهدار در این مورد گفت: اپوزیسیون باید تلاش کند تا ترس حکومت از اپوزیسیون را از بین ببرد. حکومت و اپوزیسیون نباید از یکدیگر بترسند. این پیش شرط دموکراسی است و برای اعتماد سازی و گفتگو لازم است. باید در این مورد فرهنگ سازی کرد. او افزود مسأله اکنون ما در این مورد پاسخگو کردن حاکمیت است و نه امتیاز دادن و امتیاز گرفتن.
اشکوری نیز در این مورد گفت: اگر بپذیریم که این جنبش قانون گرا است و خشونت طلب نیست و اگر بپذیریم که نمیخواهیم به گذشته دو قطبی ایران باز گردیم که در آن شعار داده میشد تا شاه کفن نشود این وطن وطن نشود، بنابر این باید پذیرفت که گفتگو امر مطلوبی است. در این زمینه نکاتی که میر حسین موسوی و مهدی کروبی و محمد خاتمی گفتهاند نکات مطلوبی هستند.
اشکوری در مورد خواستههای مطرح در گفتگو با حاکمیت، لغو نظارت استصوابی را در کنار سایر امور مهم دانست.
رجبعلی مزروعی در مورد سوال از برتری راهکار انقلاب یا اصلاحات گفت: راه اندازی انقلاب مجدد ثمری ندارد. اصلاحات راه حل مشکل تاریخی ما است. باید راهکارهایی برای همراه کردن اکثریت مردم با جنبش سبز پیدا کرد تا حکومت مجبور به انعطاف شود.
اشکوری در پاسخ به سؤالی مبنی بر ترس روشنفکران غیر دینی از دین در آینده ایران و جنبش سبز گفت: این ترس روشنفکران از دین واقعی است و نگرانی آنها بجا است. دلیل این امر هم تا حدودی آن است که بخشی از روحانیون و حوزه در کار قانون گذاری دخالت میکنند. از سوی دیگر اصلاح طلبان (موسوی، کروبی و خاتمی) باید به لحاظ نظری روشن کنند که اگر وارد حاکمیت شدند بعنوان مثال در مورد حجاب اجباری چه نظری خواهند داشت و چه تصمیمی خواهند گرفت. اگر آنها هم به همین الزام و اجبار موجود رأی بدهند مشکلات باقی خواهد ماند.
مزروعی در پاسخ به سخنان فوق خطاب به اشکوری گفت: بخشی از روحانیت در حال همراه شدن با مردم است.
بعنوان مثال فتوای آیه الله منتظری در مورد حقوق بشر و فتوای او در مورد بهاییها نکات برجسته ای را در این زمینه بما نشان میدهد. اکنون در حوزه علمیه روحانیونی هستند که این نکات را پذیرفته اند. ما نیز باید این تحولات را ببینیم و این واقعیات را بپذیریم. بر خلاف آنکه مرحوم مطهری این نکته که «روحانیت نگاهش به مردم است» را نقطه ضعف روحانیت می دانست باید گفت این نقطه مثبت روحانیت است.